از تاریخ‌نگاری شفاهی تروریسم غافل نشویم

Tarikhnegari

ایران اسلامی از همان لحظه‌های اول پیروزی انقلاب در معرض تهدید گروه‌های مختلف تروریستی قرار گرفت. گروه‌هایی که عمر تولد تا مرگشان کمتر از یک دهه بود تا گروه‌هایی که هنوز هم بقایایی از آن باقی است.

جنس ترور و قربانی ترورها هم به فراخور عامل تروریستی متفاوت است و مبانی فکری این گروهک‌ها هم با هم متفاوت بوده است و تنها نقطه مشترک آن‌ها را می‌توان در ضدیت با جمهوری اسلامی و ترور دانست.

یکی از خطراتی که ممکن است در آینده با آن مواجه شویم، که باید اذعان کرد الان هم نشانه‌های پررنگی از این هشدار موجود است، فرصت تروریست‌ها برای تحریف تاریخ است. هشداری که رهبر انقلاب دادند که مراقب باشیم دشمنان جای شهید و جلاد را عوض نکنند.

تروریست‌ها در حقیقت با استفاده از ضعف حافظه تاریخی در گذشت زمان و تغییر نسل با استفاده از پروپاگاندای تبلیغاتی کارنامه‌ی پر از نفرت و خون‌ریزی خود را آنچنان موجه نشان می‌دهند که گویی کسی که در حقش ظلم شده است، ایشان هستند.

متاسفانه بعضی از دعواهای سیاسی داخل کشور راه نفوذ را برای رسانه‌های تروریست ها و القای بر حق بودنشان باز کرده است.

اگر مباحث سیاسی را کنار بگذاریم، دلیل جرئت و جسارت پیدا کردن جریان نفاق ناشی از ضعف تاریخ نگاری و خصوصا تاریخ شفاهی قربانیان تروریسم است و در قدم بعدی ضعف ما در استفاده از ابزار هنر برای انتقال آن به عموم مردم.

امروز عدد شهدای ترور در کشور به بیش از 17 هزار نفر رسیده است که هر کدام داستانی دارند و خانواده‌‌های ایشان پس از ترور عزیزشان زندگی‌هایشان دچار التهابات و حوادثی شده است.

به عبارتی 17000 داستان داریم، 17000 سوژه برای نوشتن کتاب و ساختن فیلم موجود است. آنچه اما نداریم همتی برای جمع آوری و مدون کردن آن است. اگر دیر هم بجنبیم خیلی از آنها که می‌توانستند روایت گر قسمتی از قصه‌ی ناجوانمردانه ترور باشند بار سفر از این دنیا بر می‌چینند.

یکی از تعاریف ساده از تاریخ شفاهی عبارت است از نوعي شيوه‌ی جمع آوري و آماده سازی اطلاعات تاريخي از طريق ضبط مصاحبه با شركت كنندگان در رويدادهاي تاريخي.

اسناد تاریخی جایگاه خاص خود را در بین مورخان دارد، ولی تاریخ شفاهی اگر چه ممکن است ضعف هایی را داشته باشد، خصوصا در حوادث مهم نیاز است که صحت سنجی دقیق روایت از آن رویداد انجام گیرد، ولی چون جنسش از جنس مردم است و همراه با احساس و عواطف مردم است، پذیرش آن در بین مردم هم بیشتر است.

شیوه ای که در حوزه ادبیات دفاع مقدس امروز طرفداران پر و پاقرصی پیدا کرده است و جدا از بحث‌های تاریخی فرصتی را برای انتقال مفاهیم والای فرهنگ دفاع مقدس و سیره شهدا  فراهم کرده است.

در حوزه شهدای ترور به نظر می‌رسد عقب افتادگی قابل ملاحظه ای در تاریخ شفاهی داریم و همین امر جریان نفاق را به طمع انداخته است که چهره ی سیاه خود را بتوانند با جنگ روانی سفید کنند.

تمرکز بر بحث تاریخ نگاری شفاهی شهدای ترور گنج عظیمی را از سوژه ها و مفاهیم  فراهم می‌آورد که هنرمندان بتوانند با بهره گیری از آن بهره‌های فراوانی به فراخور تخصص هنری خود ببرند.

باید دقت کرد در تاریخ نگاری شفاهی فقط تمرکز بر شهدای شاخص و شخصیت ها نشود، مردم عادی که در طول این سالها به دست جریان نفاق به شهادت رسیدند و کم هم نیستند، گواه مظلومیت مردم و جمهوری اسلامی هستند.

نکته مهم و قابل تامل اینکه در تاریخ شفاهی فرصت ما کم است. فردی که در زمان ترور بقال محل خود در کنارش بوده است و شاهد آن بوده، اگر از دنیا برود یک قسمت از تاریخ را هم با خود برده است، قسمتی که دیگر قابل کسب نخواهد بود.

Hoseinzadeh


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31