13 مهر ماه هر سال آغاز هفته نیروی انتظامی است. نیروی انتظامی از جمله نهادهایی است که تعداد زیادی شهید ترور تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. تعداد زیادی از مرزبانان غیور نیروی انتظامی که حافظ امنیت مرزهای کشور هستند در درگیری با گروهکهای تروریستی که قصد تعدی به خاک کشور را دارند به شهادت رسیدهاند. به همین مناسبت پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان گفتگویی با خانم «ملیحه خزایی» مادر شهید ترور مهران اقرع صورت داده است. شهید مهران اقرع، افسر نیروی انتظامی در تاریخ 17 فروردین 94 در منطقه مرزی نگور چابهار در درگیری با گروهک تروریستی جیشالعدل به فیض شهادت نائل آمد.
چه شد که شهید مهران علاقهمند به عضویت در نیروی انتظامی شد؟
پدر مهران سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است. مهران نیز بسیار علاقهمند بود تا افسر نیروی انتظامی شود. به خاطر دارم که مهران دبیرستانی بود که از تلویزیون فیلم جنایات ریگی پخش شد. مهران با غضب گفت که من باید عضو نیروی انتظامی شوم تا ریشه این جنایتکاران را بکنم.
پدر نقشی در علاقهمندی ایشان داشت؟
همان طور که گفتم پدر ایشان سرهنگ نیروی انتظامی است. گاهی اوقات پدرشان مهران و برادرش را به برخی از ماموریتها که امکانش بود میبرد. پدرشان از این کار هدف تربیتی داشت، تا این بچهها متوجه آخر و عاقبت کارهای خلاف و ناشایست بشوند و از طرفی بچهها در بازی با دوستانشان نیز عاقبت کار خلافکاران را گوشزد کنند. مهران ابتدا از اقدامش برای رفتن به دانشکده افسری نیروی انتظامی به من چیزی نگفت. پیش از این نیز که چند مرتبه حرفش را وسط کشیده بود به او گفتم که به خاطر کار پدرت یک عمر با اضطراب زندگی کردم اکنون که پدرت در آستانه بازنشستگی است مجدد تو میخواهی اضطراب را به خانواده برگردانی؟!
خدمت در مرز انتخاب خود شهید بود؟
پس از اینکه افسر نیروی انتظامی شد، با توجه به سابقه پدرش به راحتی میتوانست در مرکز و حتی در تهران خدمت کند. اما خودش خدمت در مرز را برگزید. وقتی از او پرسیدم که چرا مرز را انتخاب کردی گفت: «من باید از مرز و مناطق محروم آغاز کنم چون اگر روزی به مراتب بالا رسیدم، روزهای اول خدمت را به یاد بیاورم و بدانم که کسانی که در مرز و مناطق محروم خدمت میکنند چه شرایط دارند.» همچنین اعتقاد داشت که مرز بسیار اهمیت دارد. دروازه امنیت کشور، مرز است. مرز اگر امن باشد دشمن نمیتواند به کشور تعدی کند.
ایشان چه ویژگی اخلاقی بارزی داشت؟
مهران خیلی با غیرت بود. پیش از اینکه افسر نیروی انتظامی شود، بسیجی فعال بود. همیشه میگفت هر چه امام خامنهای بگویند همان باید بشود. میگفت اگر ایشان فرمان جهاد در هر نقطهای را بدهند من حتما میروم. گاهی در جوابش میگفتم که من در خانه را قفل میکنم که نتوانی بروی و او جوابم را میداد وقتی خواب بودید از پنجره میروم. از آرزوهایش بود که به بیت مقام معظم رهبری برود و از محافظین ایشان شود. میگفت: «دوست دارم از محافظین شخصی ایشان شوم تا کسی نتواند به ایشان آسیب برساند و من بلاگردان ایشان باشم.» وقتی به دیدار رهبر انقلاب رفته بودیم همین جمله مهران را به حضرت آقا گفتم. ایشان در جواب به من گفتند که اکنون این پسر شماست که باید برای شهادت ما دعا کند!