شهادت آرزوی صیاد بود

شهادت آرزوی صیاد بود
مدت های زیادی است که هر روز از این خیابان عبور می کنم .اگر چه خانه ما هم در همین خیابان است اما تصور نمی کردم که خانه صیاد هم در همین حوالی باشد. نمی دانم حتما مشکل از من بود که تا امروز در صید او نیفتاده بودم. با هماهنگی آقای جواد پاکدل بازرس ویژه صیاد که از دوستان خانواده صیاد است توفیق دیدار مادر بزرگوار «حاج علی» فراهم شد. مادر صیاد را به علت کسالت در بیمارستان بستری کرده بودند و امروز مرخص شده بود و «آقا جواد» من را هم برای جویایی احوال ایشان با خود همراه کرد. سر در خانه عکسی از صیاد نصب شده بود که دلربایی می کرد. به طبقه اول رفتیم به اتاق پذیرایی وارد شدیم حاجیه خانم خیلی خیلی صمیمانه از ما استقبال کرد. آقا جواد من را معرفی کرد و صحبت با احوال پرسی های متعارف شروع شد. صدیقه خانم خواهر شهید صیاد هم آن جا بود او این روزها همیشه پیش مادر است واز او مراقبت می کند. حاجیه خانم مدام از صدیقه خانم به خاطر زحمت هایی که برای او می کشد تعریف می کند و می گوید: صدیقه خانم یک «زینب» است. هر چه از محبت هایش بگویم کم گفتم...جواد پاکدل باب خاطراتی از حاج علی را باز کرد. صحبت به سمت و سوی خبر شهادت حاج علی کشیده شد، دیدم اشک در چشمان حاجیه خانم حلقه زد. آقا جواد وقتی که اشک های مادر را دید از این که صحبت درباره حاج علی را ادامه دهد منصرف شد... اما این مادر بود که روایت عشق «حاج علی» را ادامه داد: او که هر از گاه از درون آهی می کشید برای ما ماجرای ازدواج شهید صیاد، این که چطور از شهادت حاج علی باخبر شده و خاطراتی دیگر را جسته و گریخته تعریف می کند.مادر صیاد که در خانه همه او را «عزیز» صدایش می زنند، از صیاد این طور می گوید: علی به معنای واقعی «عادل» و به نوعی برای برادرها و خواهرهایش یک الگو بود. شهادت آرزویش بود همیشه به من می گفت عزیز! دعا کن خداوند شهادت را نصیبم کند...

آقا گفتند: دلم برای صیادم تنگ شده است

پاکدل ماجرای این جمله آقا را که گفتند دلم برای صیادم تنگ شده است را این طور تعریف کرد: «سحرگاه دوشنبه یعنی روز پس از خاکسپاری که به مزار صیاد رفتیم قبل از ما مقام معظم رهبری تشریف آورده بودند. سرمزار صیاد، آن جا بود که من از آقا شنیدم گفتند دلم برای صیادم تنگ شده است.» صدیقه خانم هم از این خاطره مطالبی را می گوید و این را هم می گوید که آن جا به آقا گفتم آقا برای ما هم دعا کنید...

منبع:

ویژه نامه حماسه آفرینان سرزمین خورشید - مورخ پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۰۶/۳۱ شماره انتشار ۱۷۹۳۹
نویسنده: غفوریان
روایت: عزیز حاج علی