بازخوانی فاجعه ترویستی هفتم تیرماه ۱۳۶۰

حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۳۵۷ یعنی یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اعلام موجودیت کرد. اعضاء مؤسس این حزب آقایان آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، آیت الله سید علی حسینی خامنه ای، ﺣﺠت الاسلام محمد جواد باهنر، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی بودند.
تقابل بین نیروهای خط امام (ره) و بنی صدر پس از انتخاب نخست وزیر و کابینه نیز همچنان ادامه یافت و در زمستان ۱۳۵۹ دور تازه ای از منازعات شروع شد. سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، اعلام کرد که فعالیت های این سازمان وارد فاز نظامی شده است و اعضای این گروه که مسلح به انواع اسلحه های سرد و گرم بودند به خیابان ها ریخته و به قتل و جرح مردم و پاسداران کمیته و نیروهای انتظامی و تخریب اموال عمومی پرداختند. ترورهای کور یکی دیگر از استراتژی های سازمان در این زمان بود. موج این ترورها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسئولین مملکتی را در بر گرفت. در ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ جواد قدیری یکی از عوامل سازمان منافقین در مسجد اباذر تهران با بمب گذاری به حضرت آیت الله خامنه ای سوء قصد نمود که البته این ترور نافرجام ماند. روز بعد یعنی هفتم تیرماه، سازمان توسط عامل نفوذی خود محمد رضا کلاهی در حزب جمهوری اسلامی، دفتر مرکزی حزب واقع در سرچشمه تهران را منفجر کردند که به شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از پیروان خط امام منجر شد.
هفتاد و دو مهاجر عاشق

در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در حالی که جمعی از بلندپایه‏ترین و دلسوزترین مسؤولان نظام، همچون آیت‏اللّه‏ بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، چهار وزیر، دوازده معاون وزیر و حدود سی نماینده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بغض منافقان منفجر شد و ۷۲ یار وفادار انقلاب و امام، با ذکر خدا بر لب و بدن‏های پاره پاره، به دیدار حق شتافتند. در پی این حادثه، مردم انقلابی ایران، در سراسر کشور مجالس عزاداری باشکوهی برگزار کردند و با این کار، نفرت عمیق خود را از دشمنان انقلاب و به ویژه منافقان نشان دادند.
حضرت امام خمینی رحمه‏الله درباره این حادثه جان‏سوز فرمودند: «ملت ایران در این فاجعه بزرگ، ۷۲ تن بی‏گناه، به عدد شهدای کربلا از دست داد».
۲۷ صندلی؛ ۲۷ دسته گل

پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ و شهادت جمعی از نمایندگان مجلس شورای‏اسلامی، نخستین جلسه‏علنی مجلس، سه‏روز بعد، یعنی چهارشنبه‏دهم‏تیرماه برگزار شد. درآن روز، به یادبود آن شهیدان، ۲۷ دسته گل، بر روی ۲۷ صندلی مجلس قرار داده بودند.
یکی از مسئولان نظام درباره آن روز می‏نویسد: «نگران عدم تشکیل مجلس، به خاطر کمبود از حدنصاب لازم بودم خوش‏بختانه با یک ساعت تأخیر، نصاب حاصل شد و جلسه علنی رسمیت یافت. موفقیتی بزرگ حاصل آمد؛ چون ۲۷ نفر نماینده شهید داشتیم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعی از مجروحان، از بیمارستان به مجلس آمدند.
تشییع شهیدان خونین‏بال

دو روز بعد از فاجعه هفت تیر، مردم برای تشییع شهدا، در میدان حسن آباد جمع شدند و به سوی بهشت زهرا به حرکت درآمدند. شهدای پاک‏باخته در راه حق، یکی پس از دیگری بر روی دست‏های گرم و توان‏مند مردم به خاک سپرده می‏شدند و تا عصر آن روزفراموش نشدنی، ۲۸ تن از شهیدان دفن شدند و تشییع بقیه، از جمله شهید مظلوم دکتر بهشتی، به وقت دیگری موکول شد. بامداد روز بعد با این که دفن شهدا اعلام نشده بود، اما سیل مردم به سوی بهشت زهرا سرازیر شد و سرانجام در آن موقع، پیکر پاک آن شهید مظلوم و تنی چند از هم‏سنگرانش، روی دست‏های پاک مردم به محل دفنشان انتقال یافت و پیکرآنان ـ که پاک‏تر از گُل بود ـ به خاک سپرده شد.
علل فاجعه

عامل اصلی وقوع فاجعه هفتم تیر، استکبار جهانی به سرکردگی امریکا بود. در واقع آنها وقتی نتوانستند از پیروزی انقلاب اسلامی جلوگیری کنند، به توطئه علیه جمهوری اسلامی روی آوردند. البته طرح های آنها از جمله حمله نظامی و شکست در صحرای طبس، کودتای نوژه، حمله نظامی صدام حسین و ... با شکست مواجه شد. در داخل کشور با تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، پایه های اصلی نظام مستحکم و مجلس شورای اسلامی به دست نیروهای اصیل انقلابی و متدین افتاد. ارتش و سپاه قدرت یافتند و حزب جمهوری اسلامی نیز صحنه سیاسی کشور حضور فعالی داشت. در چنین شرایطی که گروهک های داخلی مطرود مردم و مسئولین شده و از بعد خارجی نیز نظام اسلامی منسجم و مقتدر شده بود، همه نگاه ها و بغض و کینه ها متوجه حزب جمهوری اسلامی و دبیر کل آن آیت الله بهشتی شد. بنابراین اجرای برنامه ای برای حذف ایشان و دیگر اعضای حزب که اکثراً از مجلسیان و سایر قوا بودند، در دستور کار معاندین نظام اسلامی قرار گرفت. البته انفجار دفتر حزب جمهوری معلول عوامل چندی بود که از دیگر عوامل این فاجعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری
۲-حرکت مسلحانه منافقین
۳-رخنه و نفوذ منافقین در نهادها، احزاب و ارگان های اسلامی و انقلابی
۴-کوتاهی در حفاظت از مسئولین و شخصیت های نظام
۵-تاثیر تبلیغات سوء و سانسور فکری بر روی اعضاء و هواداران گروهک های محارب
۶-قاطعیت، صراحت و سازش ناپذیری مسئولین و شخصیت های خط امامی
۷-پیروزی های ایران در جنگ تحمیلی
۸-موفقیت های خط امام در عرصه سیاسی کشور