منافقین و آنارشیسم سیاسی

Dad

از روز پیروزی مردم در انتخابات 24 خرداد به این سو و با مسایلی که عده ای آشوبگر به وجود آوردند منافقین که به خیال خام خود گمان می کردند می توانند از این آب گل آلود ماهی بگیرند دچار سردگمی شدیدی شده اند و برای التیام ضربه بزرگی که خورده اند تلاش کردند با حمایت از یکی از رقبای انتخابات باعث ایجاد اختلاف بین نیروهای درون نظام شوند و با تشدید این اختلاف یک شکاف اساسی دربدنه نظام ایجاد نمایند.

در آنارشیسم سیاسی، یکی از اصول شکست های سیاسی حقیر کردن دستاوردهای رقبای پیروز است. این حقارت سازی درابتدا با تداعی شبه به پیروزی رقیب ایجاد می شود و در ادامه با آنارشیسم و هرج و مرج طلبی خیابانی دنبال می شود. مرحله اول با تشکیک فراوان و تبلیغات منفی دررسانه ها آغاز می شود و بمب باران تبلیغاتی و جو سازی روانی و القا ناامیدی ناشی از شکست ، توام با سیاه نمایی آینده نظام سیاسی همراه خواهد بود. دراین راستا چنانچه تئوری های ترسیم شده جامه عمل به خود نگیرد با تداوم این روش فاز هرج و مرج طلبی و آنارشیسم خیابانی آغاز می شود که به لحاظ شکلی بیشترین هزینه را به نظام سیاسی مورد نظر تحمیل می کند و قدرت مانور رسانه های بیگانه و دشمنان سیاسی نظام را برای بزرگ نمایی و تشویق به تداوم هرج و مرج طلبی بیشترمی کند.

گذر از مرحله دوم برای هر نظام – درصورت وقوع – با هزینه های زیادی همراه خواهد بود و بعد از این مرحله است که آخرین حربه در مثلث انقلاب رنگی وارد مرحله اجرایی می شود. البته پیش از توضیح فازسوم باید به این مساله اشاره نمود که دشمنان یک نظام سیاسی هنگامی وارد فاز سوم می شوند که یقین پیدا می کنند تلاش هایی که برای سرنگونی انجام داده اند رنگ باخته و نظام سیاسی در حالت تثبیت قرار دارد و با گذار از مرحله بحران وارد فاز ماندگاری مجدد شده است.

برعکس آنکه این قسمت برای نیروها و طرفداران نظام باعث تثبیت و ماندگاری است، برای مخالفان و دشمنان نظام دردآور ترین و نا امید کننده ترین قسمت مساله است زیرا مجبورند برای رسیدن به هدف کم رنگ خود یعنی ایجاد اختلاف در بدنه آن نظام، به ناچار، در ظاهر هم که شده برخی از اصول مندرج در متن آن نظام را قبول کنند و با استفاده از این صورت مساله به تخریب مابقی نظام دست بزنند و در بهترین حالت فقط بتوانند باعث افزایش اختلاف شوند.

حکایت حمایت منافقین از یکی از کاندیداهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز دقیقا همین امر را به عینه اثبات می کند که منافقین نه با هدف دلسوزی برای کاندیدایی خاص بلکه برای ایجاد اختلاف درفاز سوم (فازناامیدی) است که دست به حمایت از مهندس موسوی زده اند و در ظاهر دایه مهربان تر از مادر شده اند.

اگر سری به مطبوعات منافقین در دهه 60 و زمانی که میرحسین موسوی نخست وزیر ایران بود بزنیم به خوبی مشاهده می شود که دایه های مهربانتر از مادر امروز، دیروز بدترین تخریب ها را در مورد دولت منتخب مردم به کار می بستند. اینکه مسعود رجوی نگران حال میر حسین موسوی باشد ضمن اینکه پدیده خنده داری است نشان دهنده این مساله نیز هست که منافقین مجبور شده اند برای ایجاد اختلاف در پایه های نظام – به اجبار – بخشی از حاکمیتی که همیشه آن را نفی و تخریب می کردند قبول کنند. داد و فغان های منافقین برای ابطال انتخابات و برگزاری انتخاباتی که به زعم آنها انتخاباتی آزاد باشد، از همین اصل ناشی می شود، آن هم انتخاباتی که منافقین قبول کرده اند بدون حضور آنها باشد و این یعنی پذیرش انتخاباتی که منافقین برگزاری آن را بدون حضور خود از پیش باطل می دانستند!

البته قطعا اگر قرار بر برگزاری انتخاباتی مجدد می بود، باز هم منافقین تمام انتخابات را زیر سوال می بردند و از آن یک تراژدی تقلب می ساختند اما مساله اساسی این است که منافقین هیچ گاه دلسوز نظام نبوده اند و فقط برای تخریب مردم و آزادی های نظام تلاش می کنند.

از این رو همه کاندیداهای مورد تایید نظام باید این مساله را مد نظر قرار دهند که درشرایط حاضر تنها راهی که می تواند این حربه پوسیده را هم نقش بر آب کند نفی و برائت از تمام دلسوزی های منافقانه منافقین است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31