شاید بتوان گفت انگیزه دیگر عربستان از نزدیک شدن به گروهک ورشکسته بهرهگیری از توان اطلاعاتی و افراد وابسته به سازمان مجاهدین در داخل کشور برای افزایش ضریب امنیتی اقدامات تروریستی احتمالی تکفیریها در منطقه است.
به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، گروهک تروریستی منافقین در هفتهای که گذشت بعد از سالها انزوا، در حالی که هنوز خاطره مردم عراق و ایران از اقدامات وحشیانه آنها پاک نشده بود، با حمایت دولت فرانسه و همچنین تغذیه مالی توسط عربستان اقدام به برگزاری نشستی در پاریس کردند که در این نشست سرکرده منافقین، مریم رجوی اقدام به سخنرانی کرد.
نقطه تمایز این نشست با سایر نشستهای منافقین این بود که در این همایش ترکی فیصل، رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی و یک هیئت سیاسی از بحرین نیز حضور داشته و اقدام به سخنرانی کردند؛ این هیئت و ترکی فیصل در این نشست بر ادامه عملیات تروریستی علیه ایران تأکید کرده و منافقین را گزینه مناسب جهت مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران دانستند.
به عبارت دیگر افراد و مسئولانی از سایر کشورها از منافقین برای مبارزه علیه ایران دعوت کرده و آنها را تشویق به بر هم زدن امنیت ایران کردند؛ این اقدام از آنجایی که فعالیت علیه حاکمیت یک کشور توسط کشورهای دیگر تلقی میشود مغایر با قوانین بینالمللی است.
فارغ از اعتراضات گستردهای که به دولت فرانسه برای برگزاری چنین نشستی شد، ریشهیابی این نشست و تلاش عربستان برای نزدیکی بیشتر با منافقین میتواند تا حدی نقشههای خرابکارانه منافقین برای ایران را مشخص کند.
گروهک تروریستی منافقین تنها در ابتدای فعالیت خود توانست بدون کمک از قدرتهای دیگر، اقدامات تروریستی خود علیه جمهوری اسلامی ایران را پیگیری کند؛ بعد از افشای ماهیت این گروهک تروریستی و ریزش نیروهای آن، این گروهک با کمبود زیاد نیرو مواجه شد و توان مالی آن به سرعت کاهش یافت.
در سالهای 59 تا 68 این گروهک مهمترین دشمن ایران را صدام دانست و از آنجایی که صدام وارد جنگ با ایران شده بود با نزدیک شدن به صدام و کمک به حزب بعث عراق، توانست پایگاههای خود در عراق را شکل دهد و از طرف دیگر ضربههای خود را به ایران بزند.
جعفر قناد، کارشناس مسائل منطقه در همین راستا اظهار میکند: «منافقین هیچگاه نتوانستند به تنهایی فعالیتهای خود علیه ایران را پیگیری کنند؛ چرا که ماهیت این گروهک تروریستی داشتن یک زندگی انگلی است که برای ادامه حیات خود الزاماً باید با کانونهای قدرت که با ایران نیز دشمن هستند نزدیک باشد.»
در سالهای بعد از جنگ تحمیلی نیز گروهک تروریستی منافقین تلاش کردند به دشمن دیگر ایران یعنی اسرائیل بپیوندند و از آنجایی که سرویسهای اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی به دنبال کدهای امنیتی ایران میگشتند، منافقین با استفاده از نیروهای نفوذی خود در ایران توانستند اطلاعات هستهای کشور را در اختیار سرویسهای اطلاعاتی صهیونیستی و موساد قرار دهند و از این طریق پرونده هستهای ایران در مجامع بینالملل به جریان افتاد و درنهایت شاهد وضع تحریمهای غرب علیه ایران بودیم.
در ادامه دشمنیها، منافقین با توجه به اطلاعاتی که از دانشمندان هستهای به دست آورده بودند با آموزشهایی که در مراکز وابسته به رژیم غاصب صهیونیستی دیده بودند، این دانشمندان را ترور کردند تا به تعبیر خود مانع از پیشرفت ایران شوند.
با به نتیجه رسیدن برجام و دسترسی آژانسهای بینالمللی به مراکز هستهای ایران، توان جاسوسی منافقین دیگر کارایی خود را از دست رفت.
پلیس بد مذاکرات اینبار در نقش حامی منافقین
نشست منافقین در فرانسه این بار برای نزدیکی به دشمن دیگر ایران یعنی عربستان سعودی و تکفیریها در منطقه بود؛ از آنجایی که منافقین نمیتوانستند بهطور رسمی با تکفیریها جلساتی برگزار کنند این نشست با حضور حامیان تروریستهای تکفیری در منطقه یعنی رژیم سعودی برگزار شد.
گروهک منافقین بعد از اخراج از اردوگاه اشرف و بیرون رانده شدن از کمپ لیبرتی توسط نیروهای ارتش عراق، از نظر پشتیبانی مالی و نیروی انسانی به شدت تضعیف شدند و در حال حاضر برای ادامه حیات و حفظ موجودیت خود نیازمند جذب حمایتهای مختلف از سوی دشمنان ایران است.
جعفر قناد، کارشناس مسائل بینالمللی در این خصوص معتقد است: «منافقین در حال حاضر چیزی برای از دست دادن ندارند و به شدت تضعیف شدهاند، آنها برای جلبتوجه نیازمند ثبت جنایتهای جدید در کارنامه خود هستند.»
قناد در خصوص گرایش منافقین به عربستان میگوید: «منافقین اگر نتوانند بهصورت عملی اقدامی علیه ایران انجام بدهند، با توجه به رسوا شدن مرگ مسعود رجوی، عملاً به تاریخ میپیوندند و از همین رو باید در جبههای جدید که هم توان مالی بالا و هم انگیزه دشمنی با ایران را داشته باشد فعالیتهای خود را آغاز کند».
هرچند این کارشناس مسائل منطقه معتقد است این نشست منافقین بیشتر حکم یک مانور را دارد، اما برخی از کارشناسان میگویند سابقه منافقین نشان میدهد که در بحرانها و ناامنیهای کشور یکی از عوامل مؤثر در بحرانزایی، این گروهک بوده است.
تلاش محور غربیعربیعبری برای انتقال ناامنی به ایران
محور غربی عربی عبری در راستای راهبرد ایران هراسی و کنترل محور مقاومت ابایی از حمایت از تروریستها ندارد، آنها در سوریه از گروهکهای تروریستی وابسته به خود در جهت فشار بر محور مقاومت حمایت میکنند. افزون بر این در سال گذشته حرکتهایی برای گسترش ناامنی به درون مرزهای لبنان انجام دادند که با صلابت حزبالله لبنان نقشههایشان در هم پیچیده شد و به شکست انجامید.
در سال اخیر مخصوصاً در دهه فجر و ماه رمضان توان خود را برای ایجاد ناامنی و بمبگذاری در برخی شهرهای ایران متمرکز کردند که با اشراف امنیتی همهجانبه نهادهای امنیتی و نظامی ایران هیچکدام از اهداف تروریستی آنها در ایران محقق نشد.
ایجاد ناامنی در ایران برای عربستان از آنجایی که ایران را مجاب به عقبنشینی از جبهههای مقاومت در سوریه و عراق میکند، بسیار اهمیت دارد و میتواند موازنه قدرت در منطقه را به نفع کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی تغییر بدهد.
بهرهگیری عربستان از توان اطلاعاتی منافقین و توان عملیاتی تکفیریها
شاید بتوان گفت انگیزه دیگر عربستان از نزدیک شدن به گروهک ورشکسته بهرهگیری از توان اطلاعاتی و افراد وابسته به سازمان مجاهدین در داخل کشور برای افزایش ضریب امنیتی اقدامات تروریستی احتمالی تکفیریها در منطقه است.
گروهک منافقین در ایران جاسوسهایی دارند که به خوبی میتوانند خبرهای مورد علاقه عربستان را جمعآوری کنند و این میتواند به موفقیت اقدامات تروریستی عناصر تکفیری در ایران کمک بسیاری کرده و از دستگیری های آنها قبل از هر اقدامی - که چندین مورد آن در سال اخیر رخ داده است- جلوگیری کند.
از این رو محور غربی عربی عبری در صدد است با تلفیق توان اطلاعاتی و جاسوسی سازمان مجاهدین (با توجه به ایرانی بودن اعضای این گروهک و انگیزه وطنفروشی منافقین) با توان عملیاتی تکفیریها، برنامههای تروریستی پیچیدهتری را در ایران پیگیری کنند.
در چنین شرایطی است که منافقین میتوانند توان جاسوسی خود را دوباره برای همپیمانان خود در منطقه اثبات کنند؛ چرا که بعد از ترور دانشمندان هستهای با همکاری رژیم غاصب صهیونیستی منافقین اقدام عملیاتی معارضانه دیگری را در کارنامه خود نداشتهاند.
قناد در همین راستا میگوید: «منافقین به جایی رسیدهاند که امیدی به آینده سیاسی خود ندارند و از آنجایی که توان حل بحرانهای پیش آمده برای خود را ندارند، به ناچار با دشمنان ایران پیمان میبندند اما این اقدام آنها هر روز چهره سیاسیشان را منفورتر میکند و این برایشان که آینده ایران را از آن خود میدانند بسیار بد است اما چارهای به جز این ندارند.»
وی با بیان اینکه در نشست اخیر بسیاری از اعضای نشست با صرف هزینه بهعنوان سیاهی لشکر در این نشست حاضر شدند میگوید: با توجه به شرایط بد نیروی انسانی منافقین و ترس از دست دادن همین نیروهای اندک قطعاً منافقین وارد فازهای عملیاتی برای مقابله با ایران نخواهند شد و تنها به جاسوسی برای سرویسهای صهیونیستی سعودی بسنده خواهند کرد.
قرار گرفتن منافقین در مثلث غربی، عربی، عبری در این نشست بسیار بیشتر از گذشته نمایش داده شد؛ نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری سال 96، وجود برخی از شکافهای قومیتی در کشور، رکود اقتصادی و تعطیلی بسیاری از کارخانهها و کارگاههای تولیدی، افزایش فاصله طبقاتی و ... بسترهای مناسبی است که منافقین میتوانند با بهرهگیری از آنها، خواستههای محور غربی عربی عبری در ایران را پیگیری کنند و باعث عقبنشینی ایران از جبهههای مقاومت در سوریه و عراق شده تا از این طریق هم حیات تکفیریها در منطقه ادامه پیدا کرده و هم منافقین با جلب حمایتهای عربستان، ملجأ و پناهگاه جدیدی برای خود پیدا کنند؛ در صورت محقق شدن این اهداف، عربستان هم میتواند موازنه قدرت در منطقه را به نفع خود تغییر دهد.