ملاقات رجوی با طارق عزیز

جنایات مشترک منافقین و صدام علیه مردم ایران ، پرونده ای نیست که با به مجازات رسیدن دیکتاتور عراق ، مختومه گردد، بلکه اکنون زمان آن فرا رسیده است که دادگاه عالی عراق ، رسیدگی به جرائم و خیانتهای همدستان وی از جمله گروهک تروریستی منافقین را در دستور کار قرار دهد.بی تردید مسئولان کشور عراق ، تمام اسناد و مدارک مربوط به همدستی این گروه با صدام جنایتکار را در اختیار دارند ،که باید آن را به افکار عمومی ارائه دهند و رهبران این گروه را به پای میز محاکمه بکشند.
پرونده جنایات صدام علیه ملت ایران نیز پرونده ای است که همچنان باید تا به مجازات رسیدن تمامی آمران و عاملان آن ، مفتوح بماند.


Shohada


دولت عراق با حمایت از مخالفان رژیم شاه با این ادعا که اکثر جمعیت استان خوزستان را اعراب تشکیل می دهند و این که این بخش از کشور در واقع جزئی از دنیای عرب است که به دست استعمار بریتانیا از آن جدا شده است ! تلاش می کرد اعراب این منطقه را به مبارزه برای کسب استقلال و جدایی از ایران تشویق نماید .
بدین منظور دولت عراق اقدام به سازماندهی مخالفان عرب رژیم شاه نمود ، هدف این گروه جذب ، سازماندهی و آموزش اعراب ساکن ایران برای دست زدن به مبارزه مسلحانه علیه رژیم شاه و نیز اجرای عملیات تروریستی با هدف جدا کردن این بخش از خاک کشور و در نهایت انضمام آن به خاک عراق بود .
دولت عراق ایستگاهی رادیویی در اختیار این سازمان ها قرار داد و رادیو و تلویزیون این کشور اعلامیه های نظامی آنان را پخش می کرد که در آن از تصرف خوزستان به دست این گروهک ها و عملیات نظامی آنان سخن گفته می شد .
شکست های متوالی ارتش عراق در سرکوب نمودن قیام کردستان و هزینه های سنگین جانی و مالی و سیاسی ادامه جنگ در نهایت سبب شد که دولت حسن البکر در سال 1975 به این نتیجه برسد که توانایی نظامی لازم برای سرکوب کردها را ندارد و در نتیجه لازم است به ابزارهای سیاسی توسل جوید .
از این رو دولت عراق در سال 1975 قرارداد الجزایر را با دولت ایران به امضا رساند ، بر اساس این قرارداد دولت عراق تعهد کرد که حاکمیت ایران را بر نیمی از اروند بپذیرد و نیز از حمایت مخالفان دولت شاه پرهیز نماید .
پس از انقلاب ایران ، صدام مجدداً سیاست توسعه طلبی و دخالت در امور داخلی ایران را در پیش گرفت تا این که نهایتاً به تجاوز عراق به ایران انجامید.
پس از تهاجم همه جانبه نظامی عراق به ایران در سال 1359 ،گروهک منافقین ضمن محکوم کردن تجاوز ، آمادگی خود را برای مقابله با تجاوزات عراق اعلام می کند و اجازه می خواهد که در جبهه ها حضور یابد .
اما بعدها معلوم شد که تمام انگیزه آنها از ارائه این درخواست صرفاً دستیابی به سلاح بیشتر بوده است تا چند ماه بعد از جایی که منافقین وارد فاز نظامی شد ، بتواند همان سلاح ها را در 30 خرداد 60 علیه مردم و نیروهای انقلاب اسلامی به کار گیرد .
شعار اصلی این گروهک در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی " برقراری جمهوری دمکراتیک خلق " بود ، و انقلاب را انقلاب دموکراتیک خلق می نامیدند . ولی به تدریج این روند تبدیل به رویارویی مستقیم با همان خلق شد ، تا جایی که از خرداد 1360 مشی مسلحانه در دستور کار این گروهک قرار گرفت .


Kurdstan


پس از اعلام مشی مسلحانه و پس از دوره ای انزوا مجدداً به میدان مبارزه با انقلاب اسلامی بازگشتند ، آنان این بار از متحدانی نیرومندتر از سابق یعنی عناصر رژیم بعثی برخوردار بودند .
تعرض های نامنظم و ایذایی عراق به شهرهای غرب و جنوب غرب ایران ادامه داشت و انقلابیون ضد امپریالیسم ! در خیابان ها با آخرین روش های علمی به براندازی دولت و مشغول کردن رزمندگان انقلاب اسلامی و تحلیل بردن نیروی آنان مشغول بودند .
آنها با استقبال از جنگ و مشغول شدن جمهوری اسلامی و نیروهایش در نواحی جنگی می خواستند به هدف شان که جلب و جذب نیروها و استفاده از امکانات آزاد شده تحت تأثیر انقلاب در شهرها بود برسند .
آنها تعدادی نیرو به جبهه ها فرستاده بودند ، البته نه برای دفاع ، بلکه برای فیلمبرداری ، عکس برداری و کارهای تبلیغاتی که بعد از آن روی این مسائل تبلیغ کنند و بگویند که ما هم در جنگ شرکت کرده ایم .
هر چند که این مسائل با واکنش سریع نیروهای اداره کننده جنگ مواجه شد و آنها نیز این مخالفت را بهانه قرار داده و می گفتند : " ما می خواستیم در جبهه و جنگ شرکت کنیم ، اما ارتجاع و انحصار طلبی جمهوری اسلامی نگذاشت ."
علاوه بر تاکتیک های مذکور ، تشدید در درگیری های کردستان ، تشدید نارضایتی های مردم از وضعیت جنگ ، رخنه در میان آوارگان جنگی و تحریک احساسات آنها و جهت دادن آنان به سوی مقاصد حزبی ، رخنه در میان کارگران مناطق جنگی و تشویق آنان به اعتصاب ، ایجاد درگیری های سازمان یافته در مدارس و عمیق تر کردن درگیری های شهری از جمله تاکتیک های این گروه در مسایل داخلی ایران در سال های پس از انقلاب تا وقوع جنگ تحمیلی بود .
هر چند که سخنگوی مجاهدین خلق با موضع گیری تصنعی علیه بخش فارسی زبان رادیوی عراق اظهار داشت : " مدتی است که رادیو عراق در برنامه های فارسی خود از برخی نشریات مجاهدین استفاده کرده و دفاعیات شهدا و مواضع عقیدتی و سیاسی سازمان را مورد تحلیل قرار می دهد .
از آنجا که هم زمان با افزایش اختلافات عراق با ایران این نحوه برخورد ، حاصلی جز ضربه زدن به مجاهدین ندارد ، لذا به مسئولان رادیو هشدار می دهیم که اولاً مجاهدین را اسباب ترفندها و معامله گری های سیاسی خود قرار ندهند ... و باید پذیرفته باشند که نه می توان به هیچ قیمتی مجاهدین خلق ایران را خرید ، نه آنها را بازیچه معاملات سیاسی قرار داد ."
نشریه مجاهد ، 28/1/1359
اما با این همه و بالاجبار همکاری علنی و آشکار گروهک منافقین با عراق در جریان جنگ به دنبال ملاقات سرکرده گروهک ، مسعود رجوی با طارق عزیز نایب نخست وزیر عراق در سال 61 را افشا کرد، دیداری که مسعود رجوی آن را نقطه عطف سیاسی در تاریخ جنگ عراق و ایران خواند .


Teeph


اما قبل از این دیدار آنها همکاری هایی با حزب بعث داشتند ، از جمله این که گروهک منافقین نیروهایش در عراق را مستقر، و از مسیر عراق برای تردد نیروهایش به خارج از کشور استفاده می کرد ، سازمان در اوایل جنگ طی اطلاعیه ای رهبر عراق را مستبد بعثی حاکم بر عراق معرفی کرد . اما پس از آن که از مردم برید و مردم را در مقابل خود دید ، در مدت کمتر از چند ماه از حاکم مستبد و دیکتاتور عراق به عنوان دموکرات و مبارز یاد کرد .
این در حالی بود که حکومت ظالم عراق همان حکومتی بود که هیچ تغییری در آن داده نشده بود ، بلکه این گروهک منافقین بود که ماهیت اصلی و درونی خود را به نمایش می گذاشت و به صورت یک آلت دست رژیم بعث عراق در آمد .
این دیدار که در تاریخ 19 دی 61 در محل اقامت مسعود رجوی در پاریس انجام شد ، مسئله وابستگی سازمان را علنی تر کرد و آنها که به دنبال توجیهی برای روابط شان با عراق می گشتند ، عنوان کردند که ما صلح می خواهیم و به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی عمل می کنیم و در این راستا با عراق هم عقیده ایم.
پس از این دیدار طرح صلحی ارائه دادند که تقریباً همان مفاد قرارداد الجزایر بود ، باید در نظر داشت زمان انعقاد این جلسات و بیانیه ها و .... هنگامی بود که عراق به تازگی به حقیقت قدرتمند بودن جمهوری اسلامی در جبهه های جنگ دست یافته بود و آینده جنگ را با شتابی که ایران به نفع خود گرفته بود ، بسیار تیره و تار می دید و از هر مستمسکی برای متوقف نمودن ایران در جنگ و دست کشیدن از حملات گسترده در جبهه ها سود می جست .
لذا منافقین نیز که در یک حالت نیم بند در فرانسه به سر می بردند و اتحاد نیروهای اپوزیسیون در شورای ملی مقاومت بیش از پیش سست می شد از این دعوت و ملاقات بسیار استقبال کرده و با هزاران توجیه و تحلیل ، پیروزی بزرگ و ملاقات تاریخ ساز و .... برای هواداران خود، بسیار تلاش کرد تا صحت چنین عملی را به زور به هواداران خود بقبولاند .
و چنان که به زودی مشخص شد این دیدار در حقیقت پوششی بوده است که عراق در آن از سرکرده گروهک برای رفتن به عراق دعوت تا از این گروهک به عنوان ستون پنجم استفاده کند.
مسعود رجوی که در اعتراض مؤتلفین سیاسی اش نسبت به این ملاقات ها ، آن را قرار گرفتن در مقابل عمل انجام داده شده ، خوانده بود ، بعد از چند سالی (23 اردیبهشت 65) تصمیم اتخاذ شده در بیانیه مشترکش با طارق عزیز را به مرحله اجرا گذاشت .
منافقین با اعلام که " شورای ملی مقاومت این انتقال را برای گسترش و سازماندهی نیروهای مسلح انقلاب از نزدیک امری لازم و آخرین گام برای عبور به خاک میهن می داند ."انتقال رجوی به عراق که در مسیر همکاریهای مشترک با دولت بعث ، اجتناب ناپذیر بود را اعلام کردند.
در تاریخ 17 خرداد 1365 مسعود رجوی وارد فرودگاه بغداد شد و مورد استقبال یک هیئت عالی رتبه عراقی قرار گرفت و چند روز بعد با صدام حسین ملاقات کرد و مفسر اوضاع سیاسی ایران در کاخ صدام و بارگاه بیگانگان شد .
در این تاریخ ایران ششمین سال دفاع در برابر دشمن خارجی عراق را می گذراند
منافقین پس از ملاقات با طارق عزیز روابط سیاسی ، اطلاعاتی ، نظامی ، تدارکاتی ، مالی و غیره خود را گسترش دادند . امکانات و امتیازاتی که عراق در اختیار منافقین می گذاشت در قبال سرویس هایی بود که از سوی آنها به عراق داده می شد.
از قبیل تخلیه اطلاعاتی از طریق تلفن زدن به مراکز مختلف و افراد و گرفتن اطلاعات در مورد وضعیت نیروهای جمهوری اسلامی در جبهه ها ، جابجایی نیروها ، طرح ها و نقشه های عملیاتی ، دادن سرویس های اطلاعاتی ، براه انداختن تبلیغات در سطوح بین الملل به منظور متجاوز نشان دادن ایران و صلح طلب وانمود کردن عراق .
بعد از آن که منافقین،به شعار صلح خواهی ،استقرار تشکیلات خود را در عمق جغرافیایی داخل عراق اعلام نمودند ،به بهانه ورود رجوی ، با در اختیار گرفتن تجهیزات و امکانات نظامی از عراق ،در کنار ارتش عراق سازماندهی جدید به نام به اصطلاح ارتش آزادیبخش ایجاد کرد ، ارتشی با اعضای ناچیز ،که فلسه وجودی اش در مدد رساندن به صدام در جنگ علیه ایران تعریف شده بود.
فیلم مذاکرات سران منافقین با رئیس استخابارات عراق را اینجا ببنید


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31