
اکثر مجروحانی که تیر خوردند کمر به پایین بودند. به قصد مجروحیت میزدند که طرف بیافتد و بعد از اینکه چند نفر برای کمک به او رفتند، آنها را هم بزنند. ما هفت، هشت سالی هست که درگیر این منطقۀ مرزی هستیم. سیستم حمله و عملکرد آنها سیستم اشرار نبود. یک کار فرامنطقهای بود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان، گروهک تروریستی جیش الظلم در پنجشنبه 16فروردین1403 به چند نقطه از استان سیستان و بلوچستان حمله کرد. این حمله تروریستی بالغ بر 60 شهید و مجروح بر جای گذاشت و با دفاع نیروهای حافظ امنیت خنثی شد و تمام مهاجمان بههلاکت رسیدند.
پاسدار روحالله حیدری یکی از کسانی بود که در مقابله با حمله غافلگیر کننده گروهک تروریستی جیش العدل موسوم به جیش الظلم به پایگاه محلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جاده سرباز به راسک مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در دیدار و عیادت از ایشان ضمن معرفی اهداف و عملکرد بنیاد هابیلیان گفت: ما به نمایندگی از خانوادههای شهدای ترور فعالیت میکنیم و شما بهعنوان زخمخوردهها و مجروحان این حمله تروریستی و آنچه دیدهاید میتواند کمک بسیاری در این ماجرا کند.
روح الله حیدری جانباز حمله تروریستی زاهدان ضمن بازگویی نحوه حمله تروریستها به مقر سپاه پاسداران در زاهدان گفت: یکی از ناراحتیهای من این بود که در دقایق اولیۀ این حمله تیر خوردم. اولین نفری که آنجا تیر خورد من بودم. زمانی که تیراندازی شروع شد به ما اعلام کردند که به مقر حمله شده است. من با ماشین به اتفاق یکی از دوستان رفتم که ببینم چه اتفاقی افتاده است. برای کسب خبر و شناسایی به سمت صدای تیراندازی رفتم. هنوز حجم آتش زیاد نبود و ما فکر نمیکردیم که چینش نیرویی دقیقی داشته باشند. به اولین دکل منطقۀ حفاظتی که رسیدیم، رفیق من رفت که ببیند نگهبان چه دیده است.
وی ادامه داد: در همان زمان، ماشین ما را به رگبار گلوله بستند و من در ماشین تیر خوردم. تیر به پهلوی من خورد و به ستون فقرات وارد شد. الان تیر کنار نخاع است. آنجا من از کمر به پایین فلج شدم. تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که خودم را از ماشین به بیرون انداختم و پشت ماشین پنهان شدم. آنجا تازه فهمیدیم که این حمله چقدر جدی است و کارشان چقدر دقیق است. حدود یک ربع بعد من را به بهداری منطقه منتقل کردند و من از هوش رفتم.
حیدری با اشاره به تاکتیک عملیاتی تروریستها برای گرفتن تلفات سنگین گفت: اطرافیان میگفتند که تروریستها راههای ورودی و خروجی را کمین زده بودند. تقریباً از ساعت 12 شب که شروع شد تا ساعت 8 صبح فردا هیچ راه خروجی نداشتیم. نه نیروی کمکی میتوانست به ما اضافه شود و نه آمبولانس میتوانست از آنجا خارج شود. من حدود 8 ساعت در آن اتاق بهداری بودم که در حد کمکهای اولیه و جلوگیری از خونریزی بود. یکی از دوستان ساعت 10 در آخرین لحظات تیر خورد. خوشبختانه راه، ساعت 9 باز شده بود. اگر ایشان به بیمارستان منتقل نمیشد حتماً شهید میشد.

این جانباز عملیات تروریستی جیش الظلم گفت: شهید حسن نژاد تیر به سرش اصابت کرد و در همان لحظه بهشهادت رسید. در نقطهای هم قرار داشت که هر کسی میخواست برود تکتیرانداز او را میزد. ولی شهید انتظاریان مجروح شده بود و هنوز شهید نشده بود، دو نفر از نیروها که تیر خوردند برای انتقال شهید انتظاریان بودند. بچهها به او رسیدند و او را برگرداندند به عقب ولی چون خونریزی بالایی داشت بهشهادت رسید.
حیدری ادامه داد: شهید سرسنگی در لحظات آخر شهید شد. زمانی که راه باز شد، شهید سرسنگی با ماشین ضدگلوله نیروی انتظامی به عنوان راهبلد به منطقه آمد. ماشین را به رگبار بستند. عکسهای ماشین را که دیده بودم، شیشهها به دلیل اینکه ضدگلوله بود نشکسته بودند. معلوم نبود چطور از درب عقب تیراندازی کرده بودند و ایشان را بهشهادت رساندند.
حیدری تروریستها را آموزش دیدۀ مراکز نظامی آمریکا دانست و گفت: من که خودم نبودم در صحنه ولی آنطور که تعریف میکنند، تروریستها تکتیرانداز ماهری در آنجا داشتند. گروهِ آموزشدیدهای بودند. اکثریت کسانی که تیر خوردند کمر به پایین بودند. به قصد مجروحیت میزدند که طرف بیافتد و بعد از اینکه چند نفر برای کمک به او رفتند، آنها را هم بزنند. به سبک آمریکایی میجنگیدند. دو، سه تا سلاح پیشرفتۀ آمریکایی هم داشتند. ما هفت، هشت سالی هست که درگیر این منطقۀ مرزی هستیم. سیستم حمله و عملکرد آنها سیستم اشرار نبود. یک کار فرامنطقهای بود. خدا را شکر در همان بدو ورود به مقر، نیروها با آنها درگیر شدند و اجازه ندادند به مرکز برسند.