نام پدر: منصور
تاریخ تولد:19/6/1358
شهادت:۱۳۸۷/۱/۲۴
مکان شهادت:حسینیه سیدالشهدای شیراز
گروه تروریستی:انجمن پادشاهی(تندر)
تحصیلات: کارشناسی مدیریت
***
اخلاقیات شهید مسعود رضایی
همیشه نمازشو اوّل وقت میخوند
-
همیشه تو کاراش رضایت خدا رو میسنجید و به خاطر خدا رو حرف پدر و مادرش حرف نمیزد (و بالوالدین احسانا)
-
هیچوقت صداش رو پیش کسی بلند نمیکرد
-
از دستنوشته های شهید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم هر روز صبح ابن ذکر را 10 مرتبه بخوانید تا شیطان به سراغتان نیاید
-
هر وقت بيكار ميشد قرآن كوچيكشو در مياورد شروع مي كرد به خوندن
-
هیچ وقت امیدش رو از دست نمی داد ، چند بار در مورد مشکلات کاری که احتمال می دادیم در آینده باهاش برخورد می کنیم حرف زدیم هر بار که بحث تموم میشد یک انرژی جدید می گرفتم
-
برای کار امام زمان هیچی کم نمیزاشت و می گفت حالا که داریم یک کار برا آقا انجام میدیم کمو کسری نباید وجود داشته باشه خوش بحالش
-
به موسیقی خوب و حلال علاقه داشت
-
همیشه توی نماز جمعه شرکت میکرد
-
همیشه خنده رو بود
-
اهل صرفه جویی و ساده زیستی بود
-
همیشه یه تسبیح دستش بود و ذکر میگفت
-
هر شب قبل از خواب وضو میگرفت تا قرآن بخونه
-
هيچ وقت دوستاش رو نشناختيم . مي گفت : آبجي براي من دوستن و براي شما نامحرم
-
خيلي اهل زيارت بود و با ائمه(ع) انس زيادي داشت . نماز صبح روز جمعه اش رو حتماً حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) مي خوند
-
علاقه اش به شهداء رو همه مي دونستن . دو تا از دايي هاش توي جنگ شهيد شده بودن . مسعود هميشه مي خواست در موردشون بدونه . بعد از انفجار براي آخرين بار كه ديدمش ياد برادرم افتادم . مسعود هم مثل داييش دستش روي سينه اش بود و مهمون اباعبدالله(ع) شد
-
خیلی به غیبت حساس بود ، هیچوقت اجازه نمیداد کسی جلوش غیبت کنه