
بر اساس دایرهالمعارف ۲۳,۰۰۰ شهید ترور جمهوری اسلامی ایران، ۶۴۹ زن توسط گروههای تروریستی به شهادت رسیدهاند. در حالی که جهان در روز هشتم مارس، مصادف با روز جهانی زن، این مناسبت را گرامی میدارد، این مقاله به بررسی رنج عمیق و اغلب نادیدهی زنانی میپردازد که قربانی تروریسم شدهاند. این متن نقش دوگانهی زنان را مورد توجه قرار میدهد: هم به عنوان قربانیان این جنایات و هم به عنوان افرادی که میتوانند در ایجاد تغییر مؤثر باشند، و بر لزوم توجه جهانی به سختیهایی که متحمل شدهاند و نقشی که میتوانند در برقراری صلح و پایداری داشته باشند، تأکید میکند.
مقدمه
تروریسم پدیدهای چندوجهی است که ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیک آن نیازمند بررسی گسترده و علمی است. در این میان، زنان به عنوان یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی، در مواجهه با تروریسم نه تنها دچار آسیبهای فیزیکی و روانی میشوند، بلکه در بسیاری از موارد از حقوق انسانی خود نیز محروم میگردند. تروریسم از طریق ربایش، بردگی جنسی، سوءاستفادههای نظامی و خشونتهای روانی، زنان را به قربانیانی بیدفاع تبدیل کرده است. این در حالی است که حضور فعال زنان در مقابله با تروریسم، چه در سطح محلی و چه بینالمللی، میتواند به عنوان راهکاری کارآمد در مهار این پدیده تلقی شود. دکتر موسوی فرد پژوهشگر این هنوز بیان می کند تروریسم به عنوان یک پدیده پیچیده، علاوه بر تهدید امنیت بینالمللی، تأثیرات مخربی بر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع بر جای میگذارد. او معتقد است نقش زنان در تروریسم همواره دوگانه بوده است: از یکسو، آنها بهعنوان قربانیان اصلی نقض حقوق بشر توسط گروههای تروریستی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، و از سوی دیگر، برخی از آنها ناخواسته به بخشی از ماشین جنگی این گروهها تبدیل میشوند. برای مقابله با این روند، لازم است که جامعه بینالمللی با اجرای قوانین سختگیرانهتر، مانع از ادامه سوءاستفاده گروههای تروریستی از زنان شود. علاوه بر این، حمایتهای اجتماعی و روانشناختی برای بازماندگان ضروری است.
در این میان، زنان به عنوان یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی، قربانی انواع خشونتهای مستقیم و غیرمستقیم ناشی از فعالیتهای تروریستی میشوند. این خشونتها طیف گستردهای را شامل میشود: از قتلهای هدفمند و حملات انتحاری گرفته تا بردگی جنسی و استفاده ابزاری در جنگهای نیابتی. علاوه بر این، آثار روانی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از تروریسم، زنان را در معرض فقر، بیخانمانی، و محرومیت از حقوق اولیه قرار داده و ساختار جوامع را تضعیف میکند.
تروریسم و زنان؛ ابعاد یک فاجعه جهانی
۱. قتل و خشونت فیزیکی علیه زنان
در بسیاری از حملات تروریستی، زنان به عنوان قربانیان غیرنظامی در معرض خشونت مستقیم قرار میگیرند. آمارها نشان میدهند که درصد قابلتوجهی از کشتهشدگان و مجروحان حملات انتحاری و بمبگذاریهای تروریستی را زنان تشکیل میدهند. این حملات عمدتاً با هدف ایجاد رعب و وحشت در جوامع صورت میگیرد و زنان به دلیل نقش کلیدیشان در ساختار خانواده و اجتماع، یکی از اهداف اصلی این حملات محسوب میشوند.
۲. بردگی جنسی و سوءاستفادههای نظاممند
یکی از جنایات سازمانیافتهای که گروههای تروریستی در دهههای اخیر مرتکب شدهاند، استفاده از زنان به عنوان بردگان جنسی است. گروههای افراطی از بردگی جنسی به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی، تأمین مالی و جذب نیرو استفاده میکنند. در برخی موارد، زنان و دختران در بازارهای غیرقانونی خریدوفروش شده و بهعنوان غنیمت جنگی میان اعضای این گروهها توزیع میشوند.
دکتر موسوی فرد در یکی از مقالات خود با عنوان نگاهی به تضارب اندیشه و عمل علیه زنان درگروههای تروریستی در مخالفت با قوانین و کنوانسیون های بین المللی معتقد است درحالیکه گروههای تروریستی مدعی دفاع از حقوق زنان هستند، در عمل آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. گزارشها نشان میدهد که بسیاری از زنان عضو گروههای تروریستی تحت فشار مجبور به ازدواجهای اجباری شده، قربانی خشونت جنسی و حتی عقیمسازی اجباری میشوند. در این راستا، پژاک و پ.ک.ک از نمونههایی هستند که بر اساس اعترافات اعضای جداشده، زنان را بهشدت مورد سوءاستفاده قرار دادهاند.
۳. استفاده از زنان در عملیات تروریستی
تروریستها در برخی مناطق بهطور سیستماتیک از زنان بهعنوان عاملان انتحاری یا نیروهای عملیاتی استفاده میکنند. دلایل این امر را میتوان در چند عامل جستجو کرد: نخست، زنان کمتر مورد ظن نیروهای امنیتی قرار میگیرند و میتوانند بهراحتی در مناطق حساس نفوذ کنند. دوم، گروههای تروریستی با استفاده از فشارهای فرهنگی و اجتماعی، برخی زنان را به اجرای حملات انتحاری وادار میکنند. این پدیده در برخی مناطق خاورمیانه و آفریقا بهطور گسترده مشاهده شده است.
پیامدهای تروریسم بر زنان و جوامع
۱. تأثیرات روانی و اجتماعی
زنانی که از حملات تروریستی جان سالم به در میبرند، معمولاً با آسیبهای شدید روانی از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی و اضطراب مواجه میشوند. این وضعیت نهتنها زندگی فردی آنان را مختل میکند، بلکه موجب افزایش ناپایداری اجتماعی در جوامع میشود. جوامعی که زنان آسیبدیده را بدون حمایت رها میکنند، زمینه را برای رشد فقر، خشونت و بیثباتی اجتماعی فراهم میآورند.
۲. فقر، آوارگی و بیخانمانی
حملات تروریستی و جنگهای ناشی از آن، سبب بیثباتی اقتصادی و اجتماعی شده و بسیاری از زنان را به پناهندگان و آوارگان تبدیل میکند. این افراد معمولاً در اردوگاههای پناهجویان با تهدیدهایی مانند قاچاق انسان، ازدواج اجباری و استثمار اقتصادی روبهرو هستند. نبود حمایتهای حقوقی و اقتصادی، وضعیت این زنان را وخیمتر کرده و آنها را به قربانیانی خاموش در بحرانهای بینالمللی تبدیل میکند.
۳. ممانعت از آموزش و مشارکت اجتماعی زنان
یکی دیگر از پیامدهای تروریسم، جلوگیری از پیشرفت اجتماعی زنان است. در مناطقی که تحت تأثیر ایدئولوژیهای افراطی قرار دارند، زنان از حق تحصیل، کار و مشارکت اجتماعی محروم میشوند. تعطیلی مدارس دخترانه، حمله به مراکز آموزشی و اعمال قوانین سختگیرانه علیه فعالیتهای اجتماعی زنان، از جمله ابزارهای رایج گروههای تروریستی برای تحمیل کنترل اجتماعی است.
راهکارهای مقابله با تأثیرات تروریسم بر زنان
۱. توانمندسازی زنان در سیاستگذاریها
یکی از مهمترین اقدامات در مقابله با تروریسم، افزایش نقش زنان در تصمیمگیریهای مربوط به فرایندهای صلح است. حضور زنان در مذاکرات صلح، اقدامات ضدتروریسم و برنامههای بازپروری جوامع، میتواند به کاهش آسیبپذیری آنها کمک کند. مطالعات بینالمللی نشان دادهاند که مشارکت زنان در فرایندهای صلح، احتمال پایداری آن را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد.
۲. تقویت آموزش و آگاهیبخشی
آگاهیبخشی به زنان درباره تهدیدهای تروریسم، تاکتیکهای گروههای افراطی و روشهای محافظتی، یکی از راههای مؤثر برای کاهش آسیبپذیری آنها است. همچنین، حمایت از آموزش دختران و تضمین دسترسی آنان به فرصتهای برابر در تحصیل و اشتغال، از راهکارهای بلندمدتی است که میتواند از گسترش افراطگرایی در نسلهای آینده جلوگیری کند.
۳. مقابله با قاچاق انسان و بردگی جنسی
قاچاق زنان و بهرهکشی جنسی از آنها یکی از پیامدهای مستقیم تروریسم است. مقابله با این بحران نیازمند قوانین سختگیرانهتر و همکاریهای بینالمللی برای شناسایی و محاکمه عاملان این جنایات است. دولتها و نهادهای بینالمللی باید با تقویت ساختارهای حمایتی، از زنان آسیبدیده حمایت کرده و فرصتهای اقتصادی و اجتماعی را برای بازگشت آنها به زندگی عادی فراهم کنند.
۴. اقدامات حقوقی و بینالمللی علیه گروههای تروریستی
ایجاد چارچوبهای قانونی مؤثر برای پیگرد قضایی گروههای تروریستی که مرتکب جنایات علیه زنان شدهاند، از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش این پدیده کمک کند. محاکمه رهبران گروههای تروریستی در دادگاههای بینالمللی و اعمال تحریمهای سختگیرانه علیه حامیان مالی آنها، از ابزارهایی است که میتواند به تضعیف ساختارهای تروریستی منجر شود.
تروریسم، جنگی خاموش را علیه زنان به راه انداخته است که آثار آن نهتنها زندگی فردی قربانیان را نابود میکند، بلکه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. زنان، اگرچه قربانیان اصلی این پدیده هستند، اما میتوانند نقش مؤثری در مبارزه با آن ایفا کنند. بدون در نظر گرفتن نقش زنان در سیاستگذاریهای امنیتی، اجتماعی و اقتصادی، هیچ استراتژی ضدتروریستی موفق نخواهد بود. مقابله با تروریسم، نهتنها نیازمند اقدامات نظامی، بلکه مستلزم تقویت جوامع، حمایت از حقوق زنان و ایجاد فرصتهای برابر برای تمامی افراد جامعه است. جامعه جهانی باید با اتخاذ تدابیر جامع و مؤثر، به حمایت از زنان قربانی تروریسم پرداخته و از بازتولید این خشونتها جلوگیری کند.
*دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران