روزهای پرمخاطره و بی‌هویتی و بی‌تابعیتی تروریسم

Tayebi

در یک هفته گذشته شاهد اقدامات تروریستی در پهنای جغرافیایی خاورمیانه و اروپا بوده‌ایم. اقدام تروریستی بسیار هولناک در کابل افغانستان و کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم یک روی سکه و حمله تروریستی در لندن و تیراندازی تروریستی در فرانسه روی دیگر سکه بازی تروریسم است. در این میان سوالی که به ذهن متبادر می‌شود این است که عکس‌العمل تروریسم نسبت به چیست؟ اگر تکه‌تکه‌های پازل سیاست بازی‌های ابرقدرت را در کنار هم بچینیم به این نقطه از حال می‌رسیم که این تحرکات تروریستی برای چیست؟

چندی پیش سفر رئیس جمهور آمریکا به عربستان و انعقاد قراردادهای کلان اقلام نظامی یک سیاست از پیش تعیین شده بود که بایستی انجام می‌شد. به هر حال جولانگاه ادوات نظامی امریکا و برخی قدرت‌های غربی منطقه خاورمیانه است و این همه هزینه بابت ثبات در منطقه منطقی است. این ادوات صرفا برای احتیاجات داخلی یک کشور نیست بلکه برای خرج کردن آنها در میادین مختلف است. گروه‌های سلفی و افراطی بایستی به لحاظ سلاح تامین گردند و این تامین مشخص است که چگونه انجام می‌پذیرد. هرچند توجیه این قراردادهای نظامی  مبارزه با تروریسم است!

از سوی دیگر اقدام اخیر برخی کشورهای عربی در محکومیت و قطع ارتباط دیپلماتیک با قطر حکایتی است که ریشه در حمایت از تروریسم دارد. در این راستا حضور مداوم امریکا در منطقه و تحرکات تفرقه افکنانه میان کشورهای خاورمیانه هدفی است که سال‌ها در حال انجام است و این اتفاق به مرور به سمت جنوب شرق آسیا در حال حرکت است.

در این میان تروریسم بی هویت فعال است اما انگشت اتهام به سمت تابعیت تروریست‌ها است و این مجالی تازه را برای ابرقدرت ایجاد می‌کند تا به این بهانه مخاصمات مسلحانه را گسترش دهد و مناطق مختلف قاره آسیا را بیش از پیش درگیر کند. در این میان اشاره به نکاتی ضروری می‌نماید:

  1. ابرقدرت همواره به بهانه مبارزه با سلاح‌های هسته ای به کشورهای غیر از خود التیماتوم داده که نبایستی چنین فنآوری در اختیار آنان قرار بگیرد و از وقتی این بهانه جویی‌ها آغاز گردید تقریبا می‌توان گفت ابرقدرت بخصوص امریکا برای حفظ بقاء و ثبات جهانی خود اقدامات نامشروع خود را آغاز نمود. در این راستا نقطه هدف منطقه خاورمیانه و رسیدن به چاه‌های نفت بود. در ین راستا حمله به عراق و پس از آن بروز ناامنی‌های شدید در عراق و پس از آن شکل گیری گروه‌های افراطی و جنگ طلب در عراق و بعد از آن سوریه و ایجاد افتراق و جدایی بین سران عرب و ایجاد نزاع‌های وطنی‌عربی از جمله اهدافی بود که تا به حال محقق شده است.
  2. آمریکا به حضور خود در خاورمیانه دامنه تروریسم را هزاران کیلومتر از سرزمین خود دور ساخت و در منطقه خاورمیانه متمرکز کرد و حمایت از گروه‌های افراطی همواره در دستور کار بوده است. در این میان خاورمیانه تا به امروز درگیر ترور و تروریسم بوده و ابرقدرت از هر نقطه ضعفی برای ضربه زدن استفاده کرده است. این اقدامات از ترورهای شخصیت‌ها گرفته تا ترورهای دسته جمعی و سازمان یافته که همگی محصول تفکر ستیزه جویی ابرقدرت بوده و هست.
  3. در این میان رقابت کور ابرقدرت‌ها بر سر منابع جهانی همواره دردسر ساز بوده و قمارهایی که بر سر حیات کره زمین و شهروندان جهانی کرده اند. این اتفاقات دقیقا معادلاتی است که اتاق‌های فکر فراماسون و ابرقدرت در حال حل کردن آن هستند و این مساله چیزی جزء ثبات در سایه دلار نیست.
  4. در این میان استقلال طلبی و آزادیخواهی اصلا به مذاق ابرقدرت خوش نمی آید و همواره با آن برخورد می‌شود. در این راستا در منطقه خاورمیانه کشورهایی که در مقابل ابرقدرت قد علم کرده اند هزینه‌های بسیاری را متحمل شده اند، اما در مقابل ابرقدرت کوتاه نیامده اند.
  5. به نظر می‌رسد ابرقدرت نتوانسته آرمان‌های خود را در خاورمیانه به نتیجه برساند و در صدد برآمده تا دامنه ی ستیزه جویی‌های خود را به سمت دیگری گسیل دارد. هرچند که دست از شیطنت‌های خود در خاورمیانه برنخواهد داشت و به دنبال نشانه روی تابعیت تروریسم است!
  6. از سوی دیگر تفرقه‌های عربی مهلکۀ دیگری است که اگر اعراب در آن بیافتند قطعا در گرداب تروریسم پیش رو فرو می‌روند و بقایی در کار نخواهد بود.
  7. از سویی مقامات امریکایی و اروپایی و عربی در حال کنایه زنی به یکدیگر هستند و علاوه بر اینکه همدیگر را متهم به حمایت از تروریسم می‌کنند، بر مبارزه جدی علیه تروریسم نیز اصرار دارند. این دور تسلسل نشان دهنده یک رابطه باطل است که نتیجه خاصی جز رشد تروریسم ندارد.

به هر ترتیب تروریسم کماکان تحریک می‌شود و ابرقدرت‌ها نه تنها جلوگیری نمی کنند بلکه جلوداری می‌کنند.

دکتر سبحان طیبی

بنیاد هابیلیان

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31