گروهک فرقان به سرکردگي جواني بهنام اکبر گودرزي در سالهاي 1356 و 1357 تشکيل ميشود. گروه فرقان از ارديبهشت 1358 موج ترورهاي خود را آغاز ميکند و نهايتاً طي عملياتي در 18دي1358 عناصر اصلي فرقان از جمله اکبر گودرزي رهبر اين گروهک دستگير و در 3خرداد1359 بههمراه جمعي ديگر از اعضاي فرقان اعدام شد. پس از اعدام گودرزي فرقان شماره 25 نشريه را به گودرزي اختصاص داد و با چاپ تصويري از وي در ذيل عکس، عبارت: «مجاهد تشيع مظلوم، شهيد ششم ايدئولوژيک شيعه اکبر گودرزي!» را درج نمود. فرقان پيش از اين پس از شهيد اول، شهيد ثاني و شهيد ثالث؛ مجيد شريف واقفي را شهيد چهارم و شريعتي را شهيد پنجم ناميده بود.
محمد متحدي مسئول شاخة نظامي فرقان بود که در دستگيريهاي اوليه در ارديبهشت 1358 دستگير ميشود اما با معرفي خود بهعنوان يک فرد عادي و با توجه به اينکه هنوز اعضاي اصلي فرقان دستگير نشده بودند آزاد ميشود. او يک بار ديگر در آبان همان سال دستگير ميشود اما خود را مهدي سيفي معرفي ميکند و پس از حدود يک ماه که در بازداشت بهسر ميبرد لوله شوفاژ زير پنجره را کج ميکند و با بريدن ميلة پنجره فرار ميکند.
متحدي پس از اعدام گودرزي با جمعکردن اعضاي باقيماندة فرقان تشکيلات رهروان فرقان را راهاندازي ميکند. رهروان فرقان که به نوعي همان تشکيلات تبريز فرقان بودند با هدف انتقام خون بهاصطلاح شهداي فرقان به تهران ميآيند و ترور آيتالله رباني شيرازي، آيتالله موسوي اردبيلي، حجتالاسلام عبدالمجيد معاديخواه از حکام شرع دادگاه فرقان و آيتالله خامنهاي را در دستور کار قرار ميدهند. ترورهايي که بيش از آنکه جنبة سياسي يا ايدئولوژيک داشته باشد، جنبة انتقامگيري از نظام و ابراز وجود و حيات فرقان در عرصه را دارد. آيتالله رباني شيرازي در 8 فروردين1360 در شيراز هدف گلوله قرار ميگيرد؛ ولي بهشهادت نميرسد. پس از آن چندينبار براي ترور آيتالله موسوي اردبيلي و حجتالاسلام معاديخواه اقدام ميکنند، اما موفق نميشوند. هر بار يا بمبي که در مسير کار گذاشته بودند عمل نميکرد يا مسير خودروي حامل شخصيت عوض ميشد. ناموفقبودن ترور بهشيوه بمبگذاري در مسير عبور شخصيتها و بالابودن ريسک ترور بهشيوه سوار بر موتور، رهروان فرقان را بهسمت ايدة جديد استفاده از ضبط صوت بمبگذاريشده ميبرد.
رهروان فرقان قصد داشتند با اين شيوه ابتدا آيتالله موسوي اردبيلي را در جلسة تفسير قرآن که شبهاي جمعه برگزار ميشد ترور کنند، با سفر ايشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصميمشان را عوض ميکنند. آخرين نفر ليست ترور رهروان فرقان کسي نبود جز آيتالله سيدعلي خامنهاي.
پس از عمليات 6تير1360 که موجب زخميشدن آيتالله خامنهاي شد، نيروهاي دادستاني انقلاب توانستند سرنخ هايي از رهروان فرقان را در مشهد بيابند و در شهريور1360 محمد متحدي و مسعود تقيزاده دستگير شدند. دادگاه انقلاب تهران بهرياست آيتالله محمدي گيلاني در نهايت تقيزاده را بهجرم بهشهادت رساندن آيتالله قاضي طباطبايي، «توليد انفجار به قصد بهشهادترساندن مجاهد فيالله حجتالاسلام والمسلمين آقاي سيد علي خامنهاي رئيسجمهور محبوب جمهوري اسلام دامت شوکته که متأسفانه منجر به آسيب ديدن معظمله شد» و ترور ناموفق آيتالله رباني شيرازي و اقدام به انفجار به قصد شهادت آيتالله موسوي اردبيلي و طرح ترور حجتالاسلام معاديخواه و سيد اسدالله لاجوردي؛ بهعنوان «باغي محارب و مفسد» شناخته و به اعدام محکوم ميکند. تقيزاده و متحدي در 8 بهمن 1360 در نمازجمعة تبريز (قتلگاه آيتالله شهيد قاضي طباطبايي) به دار مجازات آويخته ميشوند.