رئيس سازمان بسيج مستضعفين با حضور در منزل «عليرضا دستباز» با اين جانباز ترور ديدار و از وي به پاس سالها مقاومت و ايثار در راه حفظ آرمانهاي انقلاب اسلامي تجليل كرد.
به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس«توانا»، سردار محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين با اين جانباز ترور و پدر شهيد «حسين دستباز» از شهداي فتح خرمشهر ديدار و گفتوگو كرد.
در اين ديدار دستباز با روايت حادثهاي كه منجر به جانبازياش شد، گفت: سال 63 جمعي از منافقين با حضور در مسجد خزانه و به راه انداختن بحث و جدل و مطرح كردن موضوعات انحرافي و شبههافكني،قصد ايجاد آشوب را در ميان مردم داشتند؛ كه با هوشياري بچههاي مسجدي و هيئتي اين نقشه آنها خنثي شد.
اما منافقين كوتاه نيامدند و بعد از آن، با اجاره يك مغازه سر كوچه مسجد كتاب فروشي راه انداختند؛ مدتي بعد، از همسايهها شنيديم كه دخترها در اين مغازه با مردها دست ميدهند؛ به همين دليل با صاحب اصلي مغازه صحبت كرديم كه منافقين را جواب كند، به اين ترتيب ما هر جا كه رد پايي از آنها ميديديم مقاومت ميكرديم و هر جا ميرفتند، بيرونشان ميكرديم.
وي افزود: وقتي كه بنده را شناسايي كردند، تلفن زدند و گفتند "تو را ميكشيم "؛ روز پنجشنبهاي بود كه شنيدم يك نفر را در خزانه ترور كردند؛ بعد متوجه شدم كه منافقين با عكس من، دنبالم ميگردند؛ چند روز بعد در صحنه ساختگي در خيابان ميرفتم كه موتور سواري يك تير هوايي زد و از داخل كوچه ما عبور كرد و بعد از مدت كوتاهي با ماشيني بازگشت؛ راننده اين ماشين به يك خانم فحاشي كرد كه من او را از ماشين پايين كشيدم و با او درگير شدم؛ در حين درگيري بود كه احساس كردم دنبال چيزي ميگردد؛ با ضربه زانو او را به پشت روي زمين خواباندم و دو دستم را دور كمرش حلقه كردم كه او در اين حين نارنجكي را از جيبش درآورد و ضامنش را كشيد.
دستباز ادامه داد: به فاصله چشم برهم زدني نارنجك منفجر شد و من ديدم كه هر دو دستم از مچ به باريكه پوستي آويزان است؛ به سختي بعد بلند شدم، دور دستها را با پارچهاي پيچيدم و به بيمارستان رفتم كه ديگر از شدت درد و خونريزي جلوي بيمارستان به زمين افتادم؛ مرا براي عمل جراحي به بيمارستان سينا منتقل كردند؛ عمل دستم 14 ساعت طول كشيد و عليرغم تلاش پزشكي كه مرا عمل ميكرد به درجه جانبازي از ناحيه دو دست مفتخر شدم.
سردار نقدي در ادامه اين ديدار اظهار داشت: منافقين از احساسات اعضا و افرادي كه در گروهشان كشته شده بودند، استفاده كردند و دست به ترور مبارزين انقلابي ميزدند؛ رجوي تنها بازمانده گروه نفاق قبل از انقلاب بود چرا كه ساواك همه گروه آنها را در دهه 50 اعدام كرده بود؛ زنده ماندن رجوي شايد به اين دليل بود كه دوستانش را لو داده بود. مادر رجوي هميشه عليه فرزندش صحبت ميكرد و از پسرش راضي نبود.
به گزارش توانا، 15 روز بعد از ترور «عليرضا دستباز»، مقام معظم رهبري با حضور در منزل اين جانباز انقلاب اسلامي وي را مورد تفقد خويش قرار دادند.