موضوع تأمین منابع مالی منافقین در عراق با توجه به استعداد پایگاهها، منابع انسانی و همچنین اقدامات و عملیاتهایی که برای رژیم بعث عراق به انجام میرساندند، بسیار با اهمیت بود. در بسیاری از جلسات نمایندگان منافقین با سازمان استخبارات عراق، راههای مختلف تأمین منابع و اعتبارات مالی منافقین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. منابع مالی از اختصاص سهم فروش نفت تا کمک مستقیم مالی یا اجازه قاچاق بعضی اقلام و موارد را برای منافقین در بر میگرفت.
در انتهاي گزارش وزارت خارجه آمريكا به كنگره اين كشور در سال 1994 آمده است: «يكي از سرمايهگذاران عمده و اصلي سازمان [منافقین] صدام میباشد كه سلاح و و پولهاي نقد بالغ بر حدود صدها ميليون دلار را تأمين نمود.» در ادامه اين گزارش، همچنين ذيل عنوان «وفاداري به صدام» نيز آمده است: «بازديدكنندگان از پايگاههاي مجاهدين در عراق مشخص ساختهاند كه سلاحهاي موجود در انبارهاي تسليحات آنان، از جانب عراق داده شده و بسياري از آنها اساساً از اتحاديه شوروي خريداري شده بودند.» خبرنگاري كه در سال 1993 سفري به يك پايگاه مجاهدين در عراق کرده بود، حدود 35 تانك قديمي، نفربر زرهي، توپهاي صحرايي ساخت چين و كاتيوشاهاي ساخت شوروي را دیده بود. براي پوششدادن به تجهيزات و ادوات جنگي مجاهدين، همانگونه كه در گزارش مزبور هم منعكس است، «عراق مقادير متنابهي مهمات سبك، توپخانه متحرك، گلوله، تانك و ديگر تسليحات بهغنيمتگرفتهشده از نيروهاي ايران را به مجاهدين مسترد كرد. تا اينگونه منعكس شود كه مجاهدين خود اين غنائم را تصرف كردهاند. (جنايات پشتپرده، بنیاد هابیلیان، مشهد، بیتا، ص12)
هفتهنامه فرانسوی لوپوئن نیز همزمان با تأسیس ارتش آزادیبخش در سال 1366 از حمایتهای مالی صدام به منافقین گزارش داد: «حکومت بغداد هرساله مبلغ 500 میلیون فرانک به سازمان منافقین و رجوی کمک مالی میکند و 86 میلیون فرانک از این مبلغ به 1000 عضو مقیم فرانسه اختصاص دارد. هر یک از آنها ماهیانه 6000 فرانک دریافت میدارند.»
وفيق السامرايي از فرماندهان اطلاعات عراق در مصاحبهاي با روزنامه الحيات نقل میكند: «پيش از حمله به كويت طي دهه 80 تا 90 میلادی، رجوي ماهانه 20 ميليون دينار عراق از ما میگرفت. ميليونها دلار ديگر نيز به او براي اداره سازمانش در خارج پرداخت میشد. اين مبلغ بعد از سال 1990 به دنبال تورم مالي در عراق كه بعد از اشغال كويت بهوجود آمد، كاهش پيدا كرد. (قيمت دلار در سالهاي دهه 80 بين 5/1 تا 3 دينار بود.) اين سازمان در آغاز كار در عراق از طريق انبارهاي ارتش اين كشور به جنگافزارهاي سبك و بهويژه سلاحهاي سبک يعني تفنگ خودكار و مسلسلهاي متوسط و مسلسلهاي سنگين و موشكاندازهاي آر.پی.جی7 و خمپارهاندازهاي 82 و 120 ميليمتري مجهز شد. سپس تعدادي زرهپوش و نفربر زرهي در اختيار آنها گذاشته شد، اين سازمان توانست به سلاحهاي سنگين بسياري دست پيدا كند. (ويراني دروازههاي شرقي، سرلشكر وفيق السامرايي، مترجم عدنان قاروني، تهران، 1377، معاونت انتشارات مركز فرهنگي سپاه، ص 129)
در دیدار مسعود رجوی با سپهبد طاهر حبوش آخرین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق در بغداد سال 1380، سپهبد حبوش متن درخواستهای منافقین را بررسی میکند. مسعود رجوی در بند 10 این درخواستها، تقاضای افزایش سهمیه نفت برای فروش به میزان 18میلیون بشکه برای هر ۶ ماه داده است. حبوش از موافقت صدام سوال میکند و مسعود رجوی پاسخ میدهد از طریق طه یاسین رمضان موافقت صدام را گرفتهاند. (نوار مذاکرات منافقین با استخبارات عراق، آرشیو اسناد بنیاد هابیلیان)
حمايت مالي و نظامي صدام از منافقين موضوعی نیست که بتوان در آن تردید نمود. این ارتباط و حمایت به اندازهای آشکار و هدفمند بود که حتی حامیان غربی آنها نیز نمیتوانستند آن را در گزارشات خود پنهان کنند. در واقع در شرایط سخت اقتصادی عراق این گروه بهلطف جاسوسیهای خود از امتیازات منحصربهفرد و ارزندهای برخوردار بود.
این مطلب در تاریخ ۵مرداد۱۳۹۹ در روزنامه قدس منتشر شد.