در ادامه بررسی پدیده تروریسم در غرب و چگونگی شکلگیری آن ابتدا نگاهی تاریخی به رویدادها و اعمال تروریستی در آمریکا، مهاجرت اروپائیان به آنجا و برخورد خشونتآمیز آنان با سرخپوستان و بومیان مناطق مختلف آمریکا خواهیم داشت.
آمریکا تا قبل از کریستف کلمب، خالی از سکنه نبود. قبل از ورود اروپاییها به آمریکا اقوام سرخپوست نیمه متمدنی در آنجا ساکن بودند که با یورش اقوام جدید اروپایی بهتدریج نابود شدند. اولین اقدام استعمارگرایانه این اقوام جدید بهظاهر متمدن، قتلعام بومیان و سرخپوستان و جایگزین کردن خود بهعنوان نژاد برتر در سراسر قاره آمریکا بود. آنها با از سر راه برداشتن سرخپوستان و وحشی خواندن آنان، درنهایت توانستند در سال 1777 ایالاتمتحده آمریکای امروزی را تشکیل دهند. ساکنان قدیمی بهتدریج از بین رفتند درحالیکه خود دارای شهرها و مناطق نیمه متمدنی بودند. تاریخ سکونت آنها در آمریکا نیز به چندین هزار سال قبل برمیگشت. اما این سابقه تمدنی چند هزارساله در مقابل یورش مهاجمان جدید استحکام چندانی نداشت و بحرانهای متعددی را متحمل شد تا اینکه اقوام جدید با اعمال خشونتآمیز علیه بومیان، خود را صاحبان اصلی آمریکا تلقی نمودند و سرخپوستان یا به حاشیه رانده شدند یا سرنوشتی جز نابودی نداشتند.
در جریان مهاجرت اروپاییان به آمریکا، «سرخپوستان آمریکا دو ضربه ویرانگر و نابودکننده دریافت کردند، یکی قتلعام قبایل آنها بود که به دست فرانسویها و انگلیسیها و تا حدودی اسپانیاییها انجام شد و دیگری آواره کردن و تبعید نمودن قبایل سرخپوست بود که بعدها و بخصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم به دست دولت مرکزی آمریکا انجام گرفت. اروپاییان سرخپوستان را میکشتند تا اموال و املاکشان را غارت و تصاحب کنند و آمریکاییها آنها را کوچ میدانند تا در سرزمینهایشان راهآهن سراسری بنا کنند یا بهجای چراگاههای آنها کشتزارهایی عظیم و باغهایی انبوه را برای خود بسازند. بهگونهای که حتی در سال 1890 در منطقه ووندد نی[1] کشتار مستقیم سرخپوستان در راستای پاکسازی بومیان آمریکا برای تصاحب سرزمین آنها صورت گرفت که در جریان این قتلعام بیش از 200 سرخپوست قبیله 350 نفری لاکوتا در کمتر از یک ساعت کشته شدند.[2]
تمام این اقدامات خشونتآمیز که به همراه قوانین سختگیرانه در مورد مهاجرت و محدود نمودن هرچه بیشتر سرخپوستان بومی بود، خود بهنوعی اعمال تروریستی محسوب میشدند که با ایجاد وحشت و حتی قتل و جنایت بومیان منطقه را از حقوق طبیعی خود محروم کرده و سرزمین واقعی آنها را تصاحب میکردند. دولت جدیدی شکل گرفت که اساسش بر خونریزی، جنایت و تصاحب سرزمین بود. تصاحب گرانی که باوجود جنایتها و نابودی یک نژاد، امروزه سرمنشأ تروریسم را در هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای خود جستجو میکنند.
طبیعی است زمانی که کشتار و جنایت بتواند پایهیک حکومتی را شکل دهد که به شکل آمریکای امروز دربیاید، این دولت با همین شیوه در پی تحقق اهداف بزرگ خود خواهد بود و درنتیجه آن جنگ در ویتنام، عراق، کویت و افغانستان و در بسیاری از نقاط جهان با دخالت آمریکا روی خواهد داد.
نویسنده: معصومه طالبی، بنیاد هابیلیان
پی نوشت:
[1] wounded knee
[2] باغستانی،صادق(1395)، روایتی از قتل عام سرخپوستان آمریکا در زانوی زخمی، قابل بازیابی در:
http://www.haadi.ir/s/411
تروریسم در غرب، از پندار تا واقعیت؛ قسمت اول