گروهک فرقان اردیبهشت‌ماه 1358، بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب و در بحبوحه شرایط نابسامان اولیه سربرآورد. هدف این گروهک انجام عملیات‌هایی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی بود.
اکبر گودرزی، طلبه 20ساله بنیانگذار این گروهک، با برداشت‌های سطحی از قرآن و نهج‌البلاغه برای برخی آیات دینی مصادیق عینی ساخت و به‌دنبال ترور افراد موثر و انقلابی بود.
گروهک فرقان در مدت زمان کوتاه فعالیت خود، مرتکب 20ترور سیاسی شد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به ترور شهید سپهبد قرنی، شهید مطهری، شهید مفتح و ترور ناموفق هاشمی رفسنجانی اشاره کرد؛ همچنین اخیرا با اسناد به‌دست آمده، ترور نافرجام مقام معظم رهبری را نیز به گروهک فرقان نسبت داده‌اند.
گفته می‌شد، در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، اسنادی دال بر تغذیه گروهک فرقان از منافقین به‌دست آمد؛ در شرایطی که منافقین هنوز فاز مسلحانه و ترورهای خود را آغاز نکرده بودند، این گروهک با ترورهای خود، موانع را از سر راه منافقین برمی‌داشت و به همین دلیل از گروهک فرقان به‌عنوان بازوی نظامی منافقین تعبیر می‌شد.
ایدئولوژی گروهک فرقان بر مبنای مخالفت صریح با روحانیت بنا شد. از نظر آن‌ها روحانیت در جمهوری اسلامی به شکل کودتا به قدرت رسیده و مدعی رهبر مردم شده است.
این ایدئولوژی خام، خارج از انتظار موسس 20ساله این گروهک نبود. باید از فرقانیان پرسید، مگر نه‌اینکه تفاوت اصلی کودتا و انقلاب در ماهیت نظامی کودتا و ماهیت مردمی انقلاب است؟ باید پرسید آیا رهبر انقلاب جمهوری اسلامی از میان ارتش پهلوی و نظامیان بود؟
آیا ایدئولوگ و رهبر این حرکت مردمی را باید مدعی رهبری دانست؟ در صورتی که ایشان انقلاب را از ابتدا تا انتها سازماندهی کرد و پس از پیروزی انقلاب، برای برقراری حکومت جمهوری اسلامی مشروعیت و مقبولیت از جانب مردم داشت. جز ایشان چه کسی را در جایگاه رهبری می‌توان متصور شد؟
فعالیت‌های این گروهک با تیرباران گودرزی در خردادماه 1359 رو به افول گرایید.
بیشتر بخوانید:
ترور آیت‌الله قاضی طباطبائی به‌دست گروهک فرقان در تبریز(آبان 1358)
روایتی از ترور نافرجام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی
شهید محمدتقی حاجی‌ترخانی از جمله قربانیان این گروهک است که در ادامه به معرفی او می‌پردازیم:
شهید محمدتقی حاجی‌ترخانی 30مرداد1308 به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی داشت و یکی از چهره‌های معروف و مبارز بازار تهران بود. او در ترویج فرهنگ و تاسیس نهادهای اسلامی نقش بسزایی داشت؛ به طوری که به‌عنوان یک فرد خیّر و پیشقدم در کارهای عام‌المنفعه نظیر تاسیس درمانگاه‌‌ها و صندوق‌های قرض‌الحسنه، زبانزد بود. او در بنیانگذاری مسجد قبا که یکی از سنگرهای اصلی مبارزات ایران بود، نقش پررنگی داشت و به واسطه اينکه عضو اصلي هيات امناي مسجد قبا بود، ارتباطات بسيار نزديکي با آيتالله مفتح داشت.
وی به خوش‌اخلاقی شهرت داشت و بسیار دست‌ودلباز و نترس بود.
وجودش را وقف نهضت و روحانيت كرده بود. باغچهاي خارج از تهران داشت و تمام علمایي كه تحت تعقيب ساواك بودند را آنجا ميبرد.
محمدتقی حاجی‌ترخانی از مبارزین سرسخت رژیم پهلوی بود و برای انتشار اعلامیههای امام از ارتباطاتی که در بازار و تجارت داشت، استفاده می‌کرد. مبارزان را پناه می‌داد و مخفیانه از خانواده آن‌ها مراقبت می‌کرد؛ حتی زمانی که امام به ترکیه تبعید شدند، یک فرد روحانی را به نام آقای سجادی که به زبان ترکی آشنایی داشت و سال‌ها در لبنان ساکن بود را با هزینه شخصی خودش به ترکیه فرستاد. یکی از اهداف او این بود که آن روحانی با چند تن از نمایندگان مجلس ترکیه مذاکره کند و با طرح این سوال از برادران مسلمان که چرا زندانبان و تبعیدگاه رهبر و مرجع ما شده‌اید، خواستار اقدام قانونی باشد. به‌دنبال این قضیه برخی از نماینده‌های مجلس ترکیه، نسبت به حضور امام در ترکیه اعتراض کردند.
گودرزی که بعد‌ها رئیس گروهک فرقان شد، طلبه ساده‌ای بود که قبل از انحرافش در فعالیت‌های مسجد قبا حضور و در کتابخانه مسجد فعالیت مستقیم داشت. حاجی‌ترخانی کمک‌های زیادی به او می‌کرد و امکانات مالی خوبی برایش فراهم کرده بود. پس از اینکه گودرزی رفته‌رفته انحراف پیدا کرد، شهید ترخانی ارتباطش را با او قطع کرد و یک روز که او از شهید ترخانی درخواست مقدار زیادی پول کرد، حاجی‌ترخانی به او گفت: «آن روزی که به شما پول می‌دادم، پیرو امام بودید؛ ولی حالا از مسیر انقلاب و امام خارج شدید. دیگر نمی‌توانم کمکی به شما کنم.»
همین پاسخ موجب شد که گروهک فرقان او را در لیست ترور خود قرار دهد. هفدهم تیرماه 1358 دو موتورسوار شبانه درِ منزل او رفتند و زنگ منزل را به صدا درآوردند، به محض اینکه محمدتقی حاجی‌ترخانی در منزل را باز کرد، به او شلیک کرده و فرار کردند.
