کومله پس از به شهادت رساندن محمدعلی، جنازه‌اش را متلاشی کرد

980001672

در جنگ ایران و عراق، قسمت اعظم خسارات جنگ متوجه مناطق کردنشین و اورامی‌نشین غرب بود. گروهک‌های تروریستی کومله و دمکرات و منافقین در دفاع از بعثیون می‌گفتند: «صدام‌حسین به ما وابسته است. ما باعث شده‌ایم که 20000 شاید هم 200000 سرباز ایرانی در جبهه، کمتر علیه صدام وارد جنگ بشوند؛ چون آن سربازها در کردستان مستقر شده‌اند، عملاً توان نظام جمهوری اسلامی پایین آمده است.»

کارنامه این وطن‌فروشان و مزدوران سازمان‌های جاسوسی آمریکا و غرب، به اندازه‌ای سیاه و ننگین است که با ورق زدن هر برگ از آن، لکه ننگ تازه‌ای برای مردمان شهید پرور و انقلابی مناطق کردنشین ایران اسلامی، آشکار می‌شود و بیشتر بر خشم آگاهانه آنان می‌افزاید.

شهید سید‌محمدعلی حکیمی 21مرداد1334 در شاهرود متولد شد. پدرش روحانی و مادرش خانه‌دار بود. او در کودکی پدرش را از دست داد. درسش را تا مقطع راهنمایی ادامه داد، بعد از آن وارد بازار کار شد و در شرکت ذوب‌آهن مشغول به کار شد. با شروع حرکات و فعالیت‌های انقلابی به جمع انقلابیون پیوست و تا پیروزی برای موفقیت انقلاب تلاش کرد. با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. وی در منطقه کردستان از خاک میهنش دفاع می‌کرد که سرانجام در 11خرداد1363 در ارتفاعات بانه مورد کمین نیروهای گروهک تروریستی کومله و دمکرات قرار گرفت و به بدترین شکل آن‌ها را به شهادت رساندند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، شرحی است بر گفت‌وگوی بنیاد هابیلیان با خاله شهید سید محمدعلی حکیمی:

«سید محمدعلی فرزند دوم خانواده بود؛ البته با خواهرش دوقولو بودند. از همان کودکی بچه شاداب و سرحالی بود. به شدت باهوش و بازیگوش بود؛ ولی بازیگوشی‌هایش موجب آزار بقیه نمی شد. وی تا مقطع راهنمایی درس خواند.

چون پدرش روحانی و قاری قرآن بود، بچه‌ها در محیطی مذهبی پرورش یافتند، او به سید محمدعلی یاد داده بود که در مسجد موذن شود. صوت خوبی هم داشت.

در شرکت زغال‌سنگ شرقی مشغول به کار شد. چون پدرش فوت کرده بود و دو خواهر و برادر کوچک‌تر از خودش داشت، احساس مسئولیت زیادی می‌کرد.

پولی برای خودش ذخیره نمی‌کرد، یا صرف خانواده خودش یا در راه خیر خرج می‌کرد.

اول فرودین بود که با محمد بر سر مزار شهدا رفتیم. سر قبر پسرم که در جنگ ایران و عراق به شهادت رسید، به محمد گفتم: «خاله جان! بلند شو و شیرینی‌ها را تعارف کن. به روح شهدا برسد. در حالی که بلند می‌شد، با خنده گفت: «خاله جان سال دیگه شما برای من شیرینی پخش می‌کنید.» چند وقت بعد به شهادت رسید.

سربازی نرفت. زمانی که جنگ شروع شد، از همان ابتدا به جبهه غرب اعزام شد.

در ارتفاعات کردستان مورد کمین کومله قرار گرفت.

هنگامی که پیکر محمد را دفن می‌کردند، به برادرم گفتم باید محمد را ببینم. برادرش گفت: «خاله جان صورت محمد قابل تشخیص نیست. چیزی از صورتش نمانده است. او کاملا متلاشی شده است!»

کومله به کشتن محمدعلی راضی نشده بود؛ بلکه جنازه او را متلاشی کرد.

مادرش سطح سواد خوبی داشت. پدرمان روحانی و همسرش هم روحانی بود. خواهرم زن بسیار متدین و با خدایی است. اجازه نمی‌داد فرزندانش برای مرخصی بیایند. می‌گفت: «باید تا پای جان از اسلام دفاع کنید.» اکنون دوتا از پسرانش به شهادت رسیده‌اند. می‌گفت: «ای کاش تمام بچه‌هایم شهید می‌شدند، شهادت مقام خیلی بالایی دارد.»

نباید نسبت به تاریخ جنگمان کوتاهی شود. خانواده شهدا تاریخ انقلاب هستند. باید تاریخ را از زبان آن‌ها نوشت.»


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان