چرا گروهک‌های معاند نظام اسلامی، تروریستی هستند؟

Mostafamotahari

 در ذیل شناخت نظری مفهوم تروریسم، تروریسم یعنی اقدام غیر مشروع و توطئه آمیز برای کشتن یک یا چند انسان با نیت سیاسی یا به خاطر نیل به هدفهای سیاسی معین است؛ اما عدم وفاق عملی و حتی نظری در این باره، برداشت های تعاریفی از آن را پیچیده و گاها متناقص و متباین از هم کرده است. در واقع در تعاریف و تباشیر از مفهوم لغوی مزبور، تروریسم از یک مخرج مشترک استخراج می شود و به یک نقطه واحد از آن نیز ختم می گردد. بطوریکه با هجی واژگانی از واژه مورد ذکر در این یادداشت درک عمومی و جهانی از تروریسم آنچه می باشد که ما در طول زندگی روزمره حیات اجتماعی خود بطور معمول با آن روبرو هستیم.

اگرچه برداشت های عمومی از موضوع تروریسم گاهاً سطحی و غیر علمی است اما باید خاطر نشان کرد که در کلیت معنایی آن، بی ارتباط با تعریف علمی و ساختاری آن نیست. با این حال آنچه در این یادداشت به دنبال تشریح آن هستیم بررسی اجمالی و اشاره ای به روند رویکردی تروریسم در سطح جهانی در قالب رسانه ای، سازمانی و ... است. در این راستا نیز نمونه مصداقی از آنچه که محل نزاع از تعریف آن است گروهک های ضد انقلاب مانند منافقین و ... می باشد.

به عبارتی اگر مفهوم تروریسم را یک مفهوم عام با قابلیت های معنایی خاص برای انتقال مضامین مورد نظر مورد پذیرش قرار دهیم، باید این واقعیت را نیز بپذیریم که موضع گیرهای سیاسی در قالب سیاستگذاری ها و رویکردهای جریان مآبانه از آن نیز موجب شکل گیری تعاریف متفاوت و حتی نامتقارن از آن در سطح مفهومی و عملکردی از آن شده است.

از این رو با توجه به آنچه گفته شد برای تشریح مطالب ارائه شده در سطور بالا لازم است به ذکر نمونه ها و مواردی اشاره کرد که با تاریخ  سیاسی – اجتماعی ایران اسلامی پیوند خورده است.

تاریخ انقلاب اسلامی از فردای استقرار نظام اسلامی در ایران با چالش های عدیده داخلی همراه بوده است که عمده آنها به واسطه گروهک های ضد انقلاب رقم خورد. گروهک هایی که به سبب زیاده خواهی ها و سهم خواهی های شان از انقلاب و مردم تنها راه را در بی ثبات سازی و برهم زدن نظم عمومی و اجتماعی از طریق ایجاد رعب و وحشت اجتماعی می دیدند. در این راستا و با توجه مطالبات نامشروع از قدرت و ساختار انقلابی تلاش های گوناگونی از قبیل حذف و ترور و بمب گذاری های هدفدار و کور از سوی آنها انجام گرفت. با این حال دست بردن به اسلحه و رفتن به سمت عملیات های مسلحانه تنها به منافقین ختم نشد بلکه گروهک جدایی طلب در مناطقی غربی کشور همچون کردستان نیز درصدد برآمدند تا از طریق غیرقانونی با ایجاد ترس اجتماعی به متمتعات سازمانی شان دست یابند که اینان نیز به دلیال هوشیاری عمومی و اجتماعی مردم انقلابیِ ایران اسلامی به مانند گروه اول مورد مثال در این یادداشت یعنی منافقین ناکام ماندند.

این شیوه عملکردی برای آشوب سازی از سوی این گروهک ها که در مقطعی خود را در مرکز تحولات سیاسی – اجتماعی ایران می دیدند اکنون نیز با روش های دیگری در جریان است؛ اگرچه در شرایط فعلی به همت دستگاه های نظارتی – امنیتی نظام اسلامی تنها سایه ای از آنها در مواردی از قبیل وحشت زایی و ترس افکنی اجتماعی وجود دارد و قابلیت رصد را دارند اما نکته قابل توجه در این باره اصرار و پا فشارهای لجاجت گونه آنها بر توهمات فکری - سازمانی شان در قالب خواسته و تقاضای ناثواب شان است. به عبارت دیگر اینکه فوبیای ذهنی آنها از واقعیات روزمره در ابعاد سیاسی – اجتماعی به عاملی برای تداوم و استمرار بر مطالبات نامشروع شان تبدیل شده است و این در زنجیره زیستمانی آنها به محملی برای تقابل و مواجهه گرایی آنها با نظام اسلامی و مردم تبدیل شده است.

در یک نگاه اجمالی، این رهیافت های پویشی در قالب ترور و ترس زایی عمومی از سوی گروهک های ضد انقلاب موجب شده است تا چهره آنها در نزد اجتماع ملی ایرانیان چهره ای تروریستی قلمداد شود؛ بطوریکه از نظر اجتماع مردمی این گروهک ها با چشم پوشی از مصلحت عمومی و منافع ملی و اولویت دادن به ترجیحات سازمانی و منافع فردی – محفلی و گروهی از طریق تزریق ترس، وحشت و ترور درصدد حصول به اهدافی هستند که از نطفه و مبدا شکل گیری آن نامشروع می باشد. با این اوصاف است که برگزیدن و انتخاب نام تروریسم بر آنها از حیث عملکردی، استحاقی است نه ایدئولوژیکی، بدان معنا که عده ای مدعی آنند که به سبب ایجاد مشکل برای ساختار سیاسی موجب شده است تا آنها را با این تعاریف نام گذاری کنند و مثال بزنند. در واقع تروریسم خواندن این گروهک ها نه به سبب دشمنی با نظام اسلامی بلکه به علت دشمنی آنها با مردم و خسارات و هزینه هایی است که از جانب آنها بر مردم متحمل شده است، می باشد.

از سوی دیگر، معاندین انقلاب و نظام اسلامی که عمدتاً نظام های لیبرال غربی از جمله ایالات متحده آمریکا را شامل می شود، موضع گیری متفاوتی با آنچه ما در قالب نگاه ملی و بحق اجتماعی – سیاسی بدان استناد کردیم، را دارند. در واقع آنها بر خلاف مردم ایران این گروهک ها را نه تنها را در زمره و در لیست گروه های تروریستی قلمداد نمی کنند بلکه آنها را برسمیت شناخته و حمایت های بی دریغی نیز از آنها به عمل می آورند. اگرچه درک این رفتار و نحوه عملکرد واشنگتن و غربی ها در این باره دشوار نبوده و حتی آسان است، اما برای تاکید باید یادآوری کرد که دشمنی با انقلاب و نظام اسلامی و مردم ایران و تلاش های بی وقفه برای براندازی عامل اصلی در پیوند میان واشنگتن و غرب با گروهک های ضد انقلاب داخلی بوده است. بدان معنا که حرکت این فرقه های مخرب در راستای منافع ایالات متحده آمریکا و غرب در ذیل مبارزه با نظام سیاسی و مردم ایران و تبدیل شدن آنها به عروسک خیمه شب بازی اربابان غربی در قالب جاسوسی و ستون پنجمی شدنشان و حتی فروش اطلاعات به آنها، عاملی برای کسب حمایت های واشنگتن و غرب آز آنها است.

نکته پایانی که جمع بندی ما نیز خواهد بود این است که با توجه به آنچه بیان شد اگرچه تعاریف براساس متعارفات عرفی – نظری از مفهوم تروریسم یکسان و واحد نیست اما باید توجه داشت که ترتیبات برای تحلیل اجزا آنچه با نام تروریسم اشتهار یافته است، مشخص و معین می باشد. به نحویکه اگر در اطلاق مفهوم تروریسم به گروهک های داخلی از سوی ما در داخل کشور با آنچه غرب و واشنگتن بدان استناد می کند متباین و متضاد است باید به این امر واقف بود که هژمونی قدرت و نظام سلطه در عرصه جهانی در وهله اول از نام گذاری ها و قرار دادن و یا ندادن گروه های مزبور در لیست تروریسم، منافع ملی و منافع سیاسی خود را مورد توجه قرار می دهد و به تجزیه و تحلیل آنها می پردازد، نه منافع انسانی و بشری که بواسطه این گروه های نامتعارف متضرر شده و خسران یافته است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31