دستیابی به دانش هستهای یکی از نمونههای موید پیشرفت دانشمندان ایرانی است که درباره آن هیاهوی زیادی به راه افتاده است؛ اما علت اصلی جنجال کشورهای غربی، توانایی بومی دانشمندان جوان کشورمان در دستیابی به این فناوری پیشرفته است. دانشمندان جوان ایرانی با موفقیت بزرگ خود در دانش هستهای در واقع آینده بلند مدت انرژی ملت ایران را تضمین کردند و این سررشته را نباید به هیچ قیمتی از دست داد زیرا هرگونه عقبنشینی از این میدان صددرصد ضرر است. شهادت دانشمندان برجسته هستهای در راه آرمانهاي بلند و الهي، به كشور، انقلاباسلامي، ملت ايران و محيط علمي آبرو بخشيد. آنان با اين شهادت، به بالاترين رتبه از ارزشهاي معنوي دست يافتند.
«حضرت آیتالله خامنهای رهبر فقیه انقلاب»
شهید دکتر داریوش رضایینژاد متولد 20بهمن1356 در شهرستان آبدانان است. وی دانشجوی سابق دکترای مهندسی برق دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدینطوسی و از شهدای هستهای کشورمان است که ساعت۱۶ نخستین روز مردادماه سال1390 توسط دو موتور سوار از عوامل سرویس جاسوسی اسرائیل(موساد) مورد سوءقصد قرار گفت و به شهادت رسید.
مروری اجمالی بر فعالیتهای علمی و اجرایی ثبت شده در کارنامه پربار این شهید هستهای کشورمان
- پذیرفته شدن و تحصیل در رشته مهندسی برق گرایش قدرت در دانشگاه مالک اشتر در سال1377 و اتمام تحصیلات به عنوان دانشجوی برتر دانشگاه
- همکاری با مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور بعد از اتمام تحصیلات کارشناسی
- پذیرفته شدن در دانشگاه ارومیه و ادامه تحصیل پژوهشگر در مقطع کارشناسی ارشد در سال1378
- مسئول اجرای طرحهای متعدد تحقیقاتی در دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و خواجهنصیرالدینطوسی
- همکاری با سازمان انرژی هسته ای از بهمن ماه 1384 تا زمان شهادت
- عضو انجمن هستهای ایران از اسفند ماه1383 تا اسفند ماه1385
- چاپ چندین مقاله علمی در زمینه تخصصی مهندسی برق
- سابقه همکاری با شهید دکتر علیمحمدی در به ثمر رساندن پروژههای تحقیقاتی هایپرویو مایکرویو و استفاده از توان پالسی و الکترونیکی قدرت برای تولید اشعه ایکس و نوترون در آزمایشگاه انرژی هستهای
- ارسال دعوتنامههای متعدد برای ایشان جهت ادامه تحصیل و انجام فعالیتهای پژوهشی از سوی کشورهای اروپایی
- مشاور جمهوریاسلامیایران در پروژه سزامی(پروژه تابش نور سنکروترون برای علوم تجربی و کاربردهای آن) از خرداد ماه 1387 تا زمان شهادت
- مدیر گروه رشته کاربرد پرتوها از مهر ماه 1384 تا زمان شهادت
- قبولی در دانشگاه خواجهنصیرالدینطوسی در مقطع دکتریتخصصی در سال1390
در سالهای اخیر در راستای جلوگیری از توسعه و پیشرفت علوم و فناوری هستهای در ایران سناریوهای متفاوتی چون ترور دانشمندان هستهای، تحریمهای پیدرپی و مطرح کردن توافقنامهی هستهای و برجام را از سوی دولتهای غربی شاهد بودیم. امید است که دولتمردان ایران با آگاهی و هوشیاری در این زمینه عمل کنند و زحمات شهدای هستهای ملت ایران به معنای واقعی به ثمر بنشیند و عزت ملت چون گذشته حفظ گردد.
آنچه میخوانید شرحی است بر مصاحبه با پدر شهید داریوش رضایینژاد:
زمانی که خودمان را معرفی کردیم تا محرمی برای شنیدن صحبتهای پدر شویم، آن بزرگوار سخنانش را این گونه آغاز کرد: «هیچ وقت فکر نمیکردم داریوش شهید شود؛ اما دوستان و خویشان میگویند رفتار و کردارش نشان میداد که به همرزمان شهیدش میپیوندد.»
پدر شهید عنوان کرد: «شهدای هستهای یقینا مقام بالایی نزد خداوند دارند. همانطور که یاد شهدای کربلا، شهدای انقلاب و شهدای دفاع مقدس در دلهای مردم زنده است یقینا شهدای هستهای هم جاویدان خواهد ماند؛ چرا که این شهدا جانشان را فدای اسلام و مملکتشان کردند.»
مقدمه سخنان ایشان فتح بابی شد برای مطرح کردن سوال هایمان.
ملت ایران چطور می تواند ادامه دهنده مسیری باشد که فرزندتان و سایر دانشمندان هستهای کشور پایه ریزیاش کرده اند؟
جوانان غیور این مملکت باید جای دانشمندان هستهای را پر کنند. تلاش کنند. متخصص شوند. لحظهای نباید دست از تلاش بردارند تا مبادا حرکت رو به پیشرفت کشور کند شود. راه شهدای علمی به این شکل ادامه پیدا میکند و این جواناناند که باید ادامه دهند راه شهدا باشند.
روند مذاکرات هستهای را چطور ارزیابی می کنید و چه انتظاری از مسئولین دارید؟
مسئله کشورهای مذاکره کننده مسئله ایران هستهای نیست. مسئله آن ها دشمنی با اسلام و قرآن است. این حرفها بهانه است. این کشورها از زمانی که یادمان میآید با انقلاب اسلامی مبارزه کردهاند و تا زمانی که پرچم اسلام سایهسار این مملکت باشد این مبارزات و دشمنیها ادامه خواهد داشت. هدف اینها تضعیف کشورهای مسلمان است. به فرمایش مقام معظم رهبری(حفظه الله) ما به راهمان ادامه میدهیم و با قدرت هم ادامه میدهیم. انرژی هستهای حق ملت ماست. حق هر ایرانی است. کشور ما در حال پیشرفت هست. خوب هم جلو میرود. ما به واسطه این پیشرفت ها باید در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. اسرائیل و آمریکای خونخوار علاوه بر نیروگاههای هستهای تعداد زیادی بمب هستهای دارند؛ حتی از آنها استفاده هم کردهاند. چرا برای آن ها آن چنان و برای ملت ما این چنین؟! دشمن خیال میکند به ما ضربه زده! در حقیقت به خودش ضربه زده. ما از شر اینها به خدا پناه میبریم. از زمانی که من یادم میآید آمریکا و اسرائیل با انقلاب دشمنی کردهاند و بارها آزار و اذیتمان کردهاند؛ اما به نتیجه نرسیدند. آن از صدام که اجیرکرده شان بود و با تمام دسیسههایش به زبالهدان تاریخ فرستاده شد. این هم اوضاع اسرائیل که هر روز منفورتر میشود. انشاءالله آمریکا و گزینههای روی میزش هم به زودی به زبالهدان تاریخ خواهند پیوست.
البته مسئولین باید دلسوزانه کار کنند و استوار باشند. به خاطر ملت و بخاطر خون شهدا باید پایداری کنند. این کشورها خون به دل ملت ما کردند. ما را تحریم کردند و مواضع خصمانه شان علیه ایران را گسترش دادند؛ اما ما ایستادگی کردیم روی پای خودمان ایستادیم. مسئولین در مقابل مواضع ناحق آن ها ایستادگی کنند. در آخر انشاءالله و به امید خدا اسلام پیروز است. از مسئولین کشور خواهش میکنم پیرو ولایت باشند و پایداری کنن تا به امید خداوند در مقابل دشمنان پیروز شوند.
اگر تریبونی به شما داده شود تا با مجامع بینالمللی و سازمان ملل صحبتی داشته باشید بهعنوان خانواده ترور چه میگویید؟
شهدای ما را بیجهت و بیگناه ترور کردند گناه شهدای ما خدمت به مملکتشان بود. ما به حقیقت اعتراض داریم. چرا جوانهای ما را شهید میکنند؟ چرا به کشور های مسلمان ظلم میکنند؟ برخوردی که با ما دارند ناحق است و زور میگویند؛ اما ما هم خدا داریم و یدالله فوق ایدیهم.
چرا داریوش من که مشغول زندگی خودش است باید این قدر مظلومانه جلو خانهاش، جلو زن و بچهاش ترور شود؟ سکوت مجامع بینالمللی از این جهت است که خودشان میدانند کارشان خلاف حق است. میدانند و خیانت میکنند. دانسته به مسلمین خیانت میشود.
بخشی از دل نوشتههای شهره پیرانی، همسر شهید داریوش رضایینژاد در آستانه پنجمین سالگرد شهادت شهید
میدانی روزهای ناآرامی را میگذرانم، میدانی سخت بیقرارم. هر سال به سالگرد تو که نزدیک میشوم خاطرات آن روز شوم برایم مرور میشود و روزهای خوش پیش از آن که چقدر زود تمام شد. ولی امسال انگار بیقراریم را پایانی نیست. مرتب با خودم این آیه را ذکر میکنم: ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. با خودم میگویم داریوش ناظر این بیتابیها و بیقراریهاست. حتما خودش درستش میکند. دلم شکسته، درست مثل روزها و ماههای اول پس از شهادتت. باز با خودم میگویم: تو که توانستی آن لحظه را تاب بیاوری و دوباره زندگی کنی، پس میتوانی هر اتفاق و برخوردی را تحمل کنی. قوی باش! هیچ چیزی سختتر از لحظه ترور داریوش آن هم در برابر چشمان معصوم آرمیتا نیست! تو آن را تاب آوردی، پس میتوانی...
ولی چه کنم، دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است!
کاش دوباره مثل این عکس روبرویم بنشینی و لبخند بزنی! یعنی مجبورت کنم که لبخند بزنی! میدانی که چقدر حرف نگفته دارم و چقدر داستان ناتمام...
کاش دوباره روبرویم بنشینی...
تا نرفته بودی هیچ همسر شهیدی را درک نکرده بودم. هیچ همکلاسی فرزند شهیدی را نفهمیده بودم. اکنون هم به همین خاطر سعی میکنم از کسی طلبی و توقعی نداشته باشم. ولی دروغ چرا! از تو همچنان متوقعم! اصلا تقصیر خودت است همیشه آدمها را از خودت متوقع میکنی!
دوست دارم به شما یادآوری کنم، اگر الان شاد، خرم و خندان در کنار خانوادههایتان نشستید و با کلی امید، آرزو و شادی هستید؛ در یاد داشته باشید که این آرامش هزینههایی داشته. به قیمت عدم آرامش و دلتنگیهایی برای همه ماهایی که قربانی ترور و خشونت هستیم، از اول انقلاب تا الان به این قیمت این آرامش بدست آمده. پس بیایم قدر این آرامش را بدانیم. قدر کشورمان را بدانم. هر یک از ما قدمی کوچک در راه استقلال، سربلندی و آبادانی کشورمان برداریم. هیچ کدام بیکار ننشینیم. در مملکت به همه ما نیاز است. از صمیم قلبم به عنوان یک نفر که قربانی تروریسم و خشونت شده، امیدوارم شما روی غم را هرگز نبینید. ناکامی در زندگیتان نبینید. ما هزینه دادیم اما امیدورام این هزینه در پیشرفت کشورمان مثمر ثمر باشد.