دونالد ترامپ جنگی تجاری به راه انداخته که ابعاد آن گستردهتر از ایران و حتی خاورمیانه است. با این وجود، هدف از جدال اقتصادی اخیر در غرب آسیا، بهوضوح نجات تروریستهایی است که در سالهای اخیر از ایران و متحدان محور مقاومت در منطقه شکست خوردهاند.
در شش ماه اخیر دونالد ترامپ تلاش گستردهای انجام داده است تا ایران را تضعیف کند. از دیماه سال پیش تاکنون رئیسجمهور امریکا از هیچ تلاشی برای تحت فشار قرار دادن کشورمان خودداری نکرده است. آخرین نمونه این تلاشها، احیای تحریمها علیه ایران بود که همزمان با تحریم روسیه، افزایش تعرفه واردات کالا از ترکیه و تحریم آنکارا صورت پذیرفت.
اینکه واشنگتن چرا همزمان با ایران، روسیه و ترکیه را نیز مورد تحریم قرار داده است، بیشتر به تحولات منطقهای بازمیگردد. ترامپ که روشن است از پیروزی ایران در سوریه خرسند نیست و از اینکه مهمترین متحد این کشور یعنی داعش شکست خورده، نگران است، میکوشد تا از طریق تضعیف ایران و سایر دولتهایی که نقشی در شکست داعش داشتند، تروریستها را بار دیگر به موقعیت سابق بازگردانده و در کنار طالبان، نوعی افراطیگری دینی در غرب آسیا را احیا کند.
به همین خاطر است که همزمان با فشار ترامپ بر ایران و ترکیه، داعش کمکم مشغول احیای موقعیت ازدست رفته خود در سوریه شده و در یک هماهنگی آشکار با ترامپ، میکوشد تا بخشهایی دیگر از خاک سوریه را به تسلط خود درآورد.
درگیر شدن کشورهایی که سابقه شکست داعش را در کارنامه خود دارند، با مسائل اقتصادی، به تروریستها این فرصت را میدهد تا با بازیابی قدرت خود، بستری برای قدرتنمایی بیشتر را فراهم کرده و مردم منطقه را دچار دور تازهای از وحشت کند.
ترامپ همچنین امیدوار است که سقوط ارز داخلی در ایران یا ترکیه، فضایی از نارضایتی را در این کشورها ایجاد کند. فضایی که به داعش قدرت میدهد تا عملیات تروریستی خود در این کشورها را سازمان داده و بار دیگر حضور خود در منطقه را اثبات کند.
بنابراین مردم ایران و یا شهروندان ترکیه و دیگر کشورهایی که هدف جنگ اقتصادی دونالد ترامپ قرار گرفتهاند، با درک ابعاد پیچیده امنیتی این تهدیدها مراقب باشند که بهدلیل نارضایتی اقتصادی، در دام آشفتگی امنیتی و بیثباتی داخلی گرفتار نشوند.
از یاد نباید برد که سناریوی بیثباتسازی داخلی پیش از این در سوریه امتحان شد و حالا شاید آمریکا و متحدانش در منطقه با استفاده از آن تجربه از این آمادگی برخوردار باشند که این سناریو را در دیگر کشورها نیز به امتحان گذاشته و زمینه را برای حضور نظامی و سیاسی و اقتصادی در منطقه فراهم کنند.
با این وجود اتحاد داخلی در برابر دسیسههای آمریکا و توجه به این نکته که حفظ امنیت داخلی بیش از مسائل اقتصادی برای زندگی همراه با آرامش اهمیت دارد، میتواند پروژه فشار اقتصادی ترامپ را با شکست روبرو کرده و نقشه مشترک او و سعودیها و لابیهای صهیونیستی برای افزایش قدرت تروریستها در غرب آسیا را برای همیشه از دستورکار کاخ سفید خارج کند. حفظ هوشمندی در چنین موقعیتی، یک نیاز استراتژیک برای ناکام گذاشتن طرح خاورمیانه بزرگ آمریکاست.