نگاهی جامع نگر بر ترور رایزن اقتصادی ایران در یمن

Terrorism11موفقیت دیپلماتیک دولت تدبیر و امید در سیاست های منطقه ای و جهانی، باعث خشم گروه های تروریستی و تلاش آن ها برای رویارویی با گسترش نفوذ منطقه ای ایران، از راه ترور مقام های کشورمان در برخی کشورهای منطقه شده است.

روز شنبه بیست و هشتم دی ماه، در پی حمله افراد مسلح، یک دیپلمات ایرانی در «صنعا» پایتخت یمن، به شهادت رسید. در این حمله، «علی اصغر اسدی» رایزن اقتصادی ایران در صنعا، با حمله 6 فرد مسلح که قصد ربودن وی را داشتند، روبرو شد. مقاومت اسدی در برابر آن ها باعث شلیک افراد مسلح به وی و شهادت این دیپلمات ایرانی شد.

شرحی بر رویداد

مدتی است شاهد اقدام های تروریستی (دهشت افکنانه) ضد مقام های ایرانی در برخی کشورهای منطقه هستیم. ترورهایی که به دست گروه های تروریستی وابسته به القاعده صورت می گیرد، نشان دهنده خشم آن ها از موفقیت های دستگاه دیپلماسی ایران است. این گروه ها سعی دارند از راه اقدام های تروریستی و گسترش بی ثباتی در منطقه هزینه های حضور منطقه ای ایران را افزایش دهند.

نقطه تحول در معادلات تازه در خاورمیانه را باید توافق آمریکا و روسیه برای حل سیاسی مساله سوریه دانست.

کشف شواهدی مبنی بر استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه به طرح اتهام به دولت اسد و تلاش غرب برای حمله نظامی به این کشور منجر شد؛ اما این اقدام با مخالفت شدید روسیه و ایران روبرو شد و سناریوی حمله نظامی به سوریه شکست خورد.

رقیب های منطقه ای ایران، این کشور را عامل اصلی در انصراف آمریکا برای حمله به سوریه می دانند. آن ها بر این اعتقادند که طرح جمهوری اسلامی ایران بود که خلع سلاح شیمیایی سوریه را مطرح کرد و از حمله جلوگیری نمود.

از این تاریخ به بعد ما شاهد اقدام های مختلف ضد ایران چه در سطح سیاسی و رسانه ای و چه در سطح عملی در سوریه، لبنان، عراق و یمن هستیم.

نقطه شروع و آغاز مبارزات عملی ضد ایران انفجارهای مقابل سفارت ایران در بیروت لبنان بود. گروهی موسوم به «گردان عبدالله عزام» از شاخه های القاعده مسولیت این انفجارها را بر عهده گرفت. انفجارهای لبنان نشان داد که مخالفان منطقه ای ایران به دنبال بالا بردن هزینه های حضور منطقه ای این کشور به هر شکل ممکن هستند.

ناکامی تروریست ها در سوریه و اقدام نیروهای حزب الله برای مبارزه با تروریست ها در دفاع از مرزهای لبنان و سوریه باعث شد بخشی از بار خشونت ها در این کشور، به لبنان منتقل شود. از این زمان ما شاهد تشدید تنش های فرقه ای در لبنان برای فشار بر حزب الله هستیم.

عملیات علیه حزب الله با این توجیه صورت می گیرد که این گروه به عنوان عامل ایران از دولت بشار اسد حمایت می کند و این در حالی است که حزب الله بارها اعلام کرده و نشان داده در چارچوب منافع ملی لبنان عمل می کند و وابسته به هیچ کشوری نیست.

مدتی بعد از انفجارهای بیروت، شاهد حمله افراد مسلح به مهندسان ایرانی خط انتقال گاز ایران به بغداد و استان دیاله عراق هستیم. در این حمله 15 نفر از کارکنان ایرانی این طرح جان خود را از دست دادند. مسوولیت این انفجار را نیز گروه تروریستی موسوم به «دولت اسلامی در عراق و شام» (داعش) بر عهده گرفت.

ناکامی گروه های تروریستی در رسیدن به اهدافشان در سوریه و لبنان باعث شد دامنه جنگ به عراق کشیده شود. حمله به استان «الانبار» و تسخیر شهرهای فلوجه و رمادی توسط گروه داعش در این پیوند صورت گرفت. هدف گروه داعش از این اقدام، گسترش بی ثباتی ها در عراق و ناکارآمد جلوه دادن دولت «نوری مالکی» به عنوان یکی از متحدین راهبردی ایران در معادلات تازه منطقه است.

در ادامه اقدام های تروریستی علیه اهداف ایرانی در منطقه، شاهد ربودن دیپلمات ایرانی در یمن هستیم. بر این اساس «نور احمد نوبخت» در سی ام تیرماه 1392 ربوده می شود که همچنان نیز از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست. گروه القاعده مسولیت این اقدام را بر عهده گرفته است.

ترور و گسترش بی ثباتی؛ راهبرد القاعده در خاورمیانه

با نگاهی به این تحرک ها و اقدام های القاعده علیه ایران در گستره منطقه، می توان گفت که این گروهک به دنبال دستیابی به اهداف خود از طریق ایجاد بی ثباتی در منطقه بوسیله گروه های مختلف وابسته به خود است. در این جهت، این گروه و زیرشاخه های مختلف آن در کشورهای عربی به دنبال مقابله با ایران از طریق اقدام های تروریستی است.

در نبرد سوریه شاهد حضور دو گروه اصلی وابسته به القاعده، یعنی «جبهه النصره» و گروه داعش هستیم. موفقیت های دولت اسد در سرکوب تروریست ها و بازپس گیری مناطق زیر اشغال آن ها، باعث شد آن ها به راهبرد «دامن زدن به بحران» از راه سرایت آن به کشورهای دیگر متوسل شوند.

در این چارچوب است که ما شاهدیم جبهه النصره هسته عملیاتی خود را به لبنان و انجام عملیات در این کشور انتقال می دهد و داعش نیز افزون بر سوریه، به عراق لشگرکشی می کند.

در یمن نیز که از سال 1388 به بعد گروه موسوم به «القاعده در شبه جزیره عربستان» ابتکار عمل را در دست دارد، شاهد افزایش شمار نیروهای وابسته به القاعده در شمال این کشور و افزایش درگیری ها با شیعیان زیدی هستیم.

در چنین فضای پراکندگی، این گروه ها به راحتی از راه اقدام های تروریستی و بمب گذاری علیه اهداف نظامی و غیر نظامی بی ثباتی را در منطقه دامن می زنند و دولت های محلی را در تامین امنیت ناکام می گذارند. از پیامدهای مستقیم این بی ثباتی ها، حضور طولانی تر ایالات متحده در خاورمیانه به بهانه مبارزه با تروریسم است؛ حضوری که بی ثباتی را در منطقه دامن می زند.

گروه های وابسته به القاعده از دو راه سعی دارند هزینه های منطقه ای ایران را بالا ببرند: اقدام علیه سفارتخانه ها، دیپلمات ها و طرح های اقتصادی ایران در کشورهای عربی؛ اقدام علیه متحدین ایران در منطقه. هدف آن ها از اقدام دوم، مشروعیت زدایی از متحدین ایران در داخل کشورهایشان و بالا بردن هزینه حمایت از ایران و در نهایت، تحریک افکار عمومی داخلی ضد آن ها در جهت نیل به هدفشان است.

جمع بندی پایانی

بنابراین باید گفت که ترور دیپلمات ایرانی در یمن را باید در یک چارچوب گسترده تر منطقه ای بررسی کرد که شروع آن را می توان از موفقیت های دیپلماسی ایران در سوریه دید. نگاه برد-برد دولت «تدبیر و امید» به مسائل منطقه ای و جهانی که اولین نمود آن را در توافق اولیه با گروه 1+5 بر سر برنامه صلح آمیز هسته ای ایران و بهبود روابط با غرب شاهد بودیم، به خشم گروه های تروریستی از موفقیت های ایران در عرصه سیاسی دامن زده و باعث افزایش اقدام های بی ثبات ساز آن ها در منطقه شده است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31