تروریست های گروهک منافقین که این روزها در تب و تاب نبرد سراسری ارتش عراق علیه متحدان این گروهک یعنی تکفیری های القاعده و داعش به تکاپوی حمایت از آنها افتاده اند با ترس و واهمه از اینکه پس از تکفیری ها نوبت آنان خواهد رسید دچار بیماری تب و هذیان شده اند و همه چیز را غلوآمیز و بزرگ تر از آنچه که هست می بینند.
منافقین که براساس اسناد منتشر شده توسط نهادها، مؤسسات بین المللی و سازمان های اطلاعاتی غربی و همچنین خاطرات و اعترافات اعضای جداشده این گروه، ید طولایی در تأسیس انجمن ها و گروه های پوششی و فریب افکار عمومی دارند، این بار در اقدامی که نشان از ورشکستگی کامل این گروه در آخرین روزهای اقامتشان در عراق دارد اعلام کرده اند بیش از دو میلیون شهروند عراقی بیانیه حمایت از آنها را امضا کرده اند !
تا اینجای موضوع چیز جدیدی وجود ندارد چرا که از سال 1382 برای نشان دادن حجم بالای حمایت از خود اعداد بسیار بزرگ تری ماننده پنج میلیون نفر را اعلام می کرده اند. اما آنچه که این بار تفاوت دارد کم کردن این عدد برای باور پذیر کردن آن است لیکن آنچه آن را مضحک کرده اشاره به جزئیات و درخواست های مردم عراق ! بوده است.
منافقان فریب کار برای این باور پذیری، تأکید خاصی بر روی این موضوع داشته اند که این دو میلیون نفر از همه 18 استان عراق هستند و بیش از 3000 شیخ عشیره، 14000 وکیل، 40000 پزشک و مهندس و 25000 نویسنده عراقی و حدود دویست هزار زن بالای 18 سال آن را امضا کرده اند !
سؤالی که مطرح می شود این است که مگر کشور عراق چند عشیره و قبیله دارد که این تعداد از شیوخ عشایر این بیانیه را امضا کرده اند؟ مگر چند نویسنده در این کشور به کار نوشتن مشغول هستند که این تعداد نویسنده روشن ضمیر از منافقین حمایت کرده اند؟ و اگر این تعداد نویسنده هوادار منافقین در عراق وجود دارد چرا تنها نویسندگانی به تعداد انگشتان دست همیشه مأموریت نگاشتن مقالات متحد الشکل درباره این گروهک را بر عهده دارند. آن هم نویسندگانی که غالبا هیچ تصویری از آنها وجود ندارد.
تعداد وکلای عراقی به چه اندازه است که این تعداد وکیل با علم به مخالفت قانون اساسی کشورشان با حضور منافقین در این کشور و تعارض وجود آنها با همه قوانین داخلی این کشور، خواهان حمایت از این گروه بدنام و همپیمان با داعش شده اند؟
بر فرض محال صحت این آمار، چنانچه همه این اعداد مطرح شده را جمع ببندیم این عدد بیش از سیصد هزار نخواهد بود در حالی که منافقین اعلام کرده اند بیش از دو میلیون عراقی این بیانیه را امضا کرده اند و برای مقام های سازمان ملل و آمریکا ارسال کرده اند.
پرسش دیگری که مطرح می شود این است که چرا هیچ وقت تصویری از اسناد بیانیه های حمایت آمیز مردم عراق از منافقین توسط این گروهک منتشر نمی شود؟ عدم انتشار اسناد چنین ادعاهایی، نشان دهنده پوچی و دروغین بودن آنهاست.
از سویی دیگر چنین حرکت عظیمی در سراسر استان های های عراق برای جمع آوری امضا، به طور قطع و یقین می بایست با پوشش و اطلاع رسانی همزمان رسانه ها از این اقدام بزرگ باشد در حالی که هیچ یک از رسانه های عراق نه خبر و نه تصویر و نه گزارشی از این موضوع ادعایی و واهی منتشر نکرده اند و این خبر کذب در خلال چشم به هم زدنی در رسانه های منافقین اعلام گردید !
حال اینکه این جمع آوری امضا چقدر به طول انجامیده و چه زمانی شروع شده و در چه اماکنی صورت گرفته و دیگر مکانیزم های آن به هیچ وجه مشخص نیست.
جالب تر آنکه نهادهای متولی این امضاها و بیانیه دو انجمن پوششی وابسته به منافقین معرفی شده است: شورای ملی عشایر عراق و تجمع حقوقدانان مستقل برای دفاع از حقوق بشر که ادعا شده است 12000 وکیل عراقی زیر نظر این تجمع فعالیت می کنند !
با دقت در نام های این دو گروه به این نتیجه می رسیم که به جز یکی دو نام جعلی ناشناخته، مدیران و دست اندرکاران هیچ یک از این دو گروه مشخص نیست، هیچ آدرسی از آنها وجود ندارد و سایتی که متعلق به آنها باشد و منعکس کننده مواضع آنها باشد نیز در فضای مجازی وجود ندارد.
درخواست های مطرح شده در به اصطلاح بیانیه این تعداد از اشخاص نیز در نوع خود جالب توجه است: آزادی چند عضو دربند منافقین، استقرار ناظران بین المللی در لیبرتی، تحقیق در مورد واقعه حمله به لیبرتی و خاتمه دادن به دخالت های ایران در عراق. ادبیاتی که کاملا منطبق با ادبیات گروهک تروریستی منافقین و مغایر با بیانیه های دفتر سازمان ملل متحد در عراق است.
در حالی که بر اساس اعلام رسمی دولت عراق و مسؤلان یونامی، این کشور نقشی در حمله به لیبرتی نداشته است و از نگاه برخی تحلیل گران غربی این حمله احتمالا توسط سرکردگان این گروه صورت گرفته و همچنین بیانیه چند روز گذشته یونامی و متهم کردن رهبران این گروه به دیکتاتوری، کاملا واضح و آشکار می نماید که این بیانیه توسط سرکردگان پاریس نشین این گروهک نوشته شده اما فضای ضد تروریستی به وجود آمده در عراق علیه گروه های تکفیری و القاعده، موجبات نگرانی و سردرگمی و به تبع آن هذیان گویی این گروه را فراهم کرده است.
به نظر می رسد اکنون که دولت عراق با حمایت سراسری مردم و اغلب جریان های سیاسی این کشور، نبرد سراسری و سهمگینی را علیه تروریست ها در پیش گرفته است، تکلیف دخالت های این گروه منفور نیز باید هر چه سریع تر مشخص شود به ویژه آنکه تنها سه ماه تا برگزاری انتخابات سراسری در این کشور باقیمانده است و زمزمه های دخالت مجدد این گروه برای خریدن تعدادی از نامزدها و اشخاص ضعیف النفس مطرح شده است.
