نقش رسانه در مقابله با تروریسم

893615vxl

طی ماه های اخیر در کشور و در نقاط مختلف جهان شاهد حوادث غمبار تروریستی بودیم که صرفنظر از عاملان این اقدامات و انگیزه های ارتکاب جنایات، همچون گذشته نتیجه ای جز قربانی شدن انسان های بیگناه و خسارات عظیم مادی و معنوی را در پی نداشته است. در سطح داخلی حادثه تروریستی در مراسم رژه اهواز توسط مشتی جدایی طلب خائن به مملکت و نیز حادثه انفجار اتوبوس حامل نظامیان بیگناه که در مرزهای شرقی کشور انجام وظیفه می نمودند و در سطح بین المللی نیز بطور خاص می توان به حادثه تروریستی وحشیانه قتل عام مسلمانان در دو مسجد شهر کرایست چرچ نیوزیلند بدست یک نژادپرست افراطی و کشتار غم انگیز سریلانکا در یک سلسله انفجارهای انتحاری درروز عید پاک اشاره نمود.

حوادث فوق بیش از هرچیز ضرورت مبارزه با تروریسم در هرشکل و هیاتی، در هرکجا و بوسیله هر کس که ارتکاب می یابد را یادآور می گردد. درسی که این حوادث به جهانیان می دهد این است که اقدامات خشونت آمیز از این دست که بی تردید ناقض صلح و امنیت بین المللی و نیز ناقض بدیهی ترین حق بشر، یعنی حق حیات است به دین، مذهب و آیین خاصی منحصر نمی گردد و دمیدن در تنور اختلافات و برتری جویی بر مبانی اعتقادی، نژادی، جغرافیایی و... دستاوردی جز خشونت و کشتار انسان های بیگناه نخواهد داشت. چنانکه واقعه سریلانکا بخوبی آن را به اثبات رساند.

اما با وجود تاکید جامعه جهانی، نهادهای مدنی و نهادهای فعال در حوزه صلح و امنیت بشر بر مقابله با تروریسم و ضرورت ریشه کنی این پدیده منحوس، نیل به موفقیت در این مسیر چندان روشن و امیدوارکننده بنظر نمی رسد. دستورالعمل ها و آموزه های ضدتروریستی مشخص هستند و تکالیف دولتها و جوامع نیز در این مسیر وضع گردیده اند. اما نگاه سیاست زده و غلبه منافع سیاسی بر این حوزه، دستیابی به موفقیت را در هاله ای از ابهام قرار داده است.

از جمله زمینه های مهم در حوزه پیشگیری و مبارزه با تروریسم، فعالیت های رسانه ای و ضرورت طراحی و پیاده سازی یک رویکرد منسجم رسانه ای برای نفی خشونت بدون هرگونه تبعیض یا استثنایی بر مبنای مولفه هایی همچون باورهای اعتقادی، نژاد و ملیت و ... است. نقش پررنگ رسانه در عصر ارتباطات و در زمانه ای که به اقتضای جهانی شدن، اهمیت مرزهای سیاسی بیش از پیش کمرنگ گشته و ارتباطات بشری، حمل و نقل و دادوستد افراد ورای مرزها به سهولت امکانپذیر گشته، دیگر محل بحث و تردید نیست. سرمایه گذاری عظیم دولتها در حوزه ماهواره ای و در جهت ایجاد ارتباطات رسانه ای و مخابره پیام خود به مردم سراسر جهان نیز در همین راستا صورت می گیرد.

امروزه بر مبنای پیشرفت های شگرف در حوزه تکنولوژیکی دیگر دولتها قادر به ایجاد انحصار در حوزه رسانه ای و تحمیل مشی سیاسی خود بر افراد نیستند. لذا شاهد رقابت و سرمایه گذاری عظیمی در حوزه رسانه ای در پهنه گیتی هستیم. در چنین فضایی دیگر برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی یا تحت انقیاد درآوردن شهروندان دیگر دولتها، نیازی به آرایش نظامی و لشگرکشی نیست. رسانه بهترین ابزار ممکن برای جهت دهی افکار عمومی و القای منویات صاحبان آن به شهروندان سرزمین های هدف است. چیزی که در جامعه ما تحت عنوان جنگ نرم شناخته می شود در واقع اشاره به همین فعالیت رسانه ای جریان های بیرونی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی بصورت کاملا مسالمت آمیز و به دور از هرگونه اعمال خشونت صورت می گیرد. با توجه به اینکه سرمایه داری امروزه به جریان مسلط بر حوزه رسانه ای مبدل گشته و بنگاه های خبرپراکنی و تشکیلات عمده رسانه ای جهان در انقیاد کشورهای غربی است (که در واقع به غلبه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی این جریان بر جوامع پیرامونی کمک شایانی نموده) می توان نمونه های بسیاری از تاثیرگذاری بر جوامع، که غالبا با شعارهای انسان دوستانه و رنگ و لعاب حقوق بشر و حمایت از انسانها صورت می گیرد را ذکر کرد.

فارغ از این امر، رسانه بالذات می تواند ابزار بسیار مهمی در مبارزه موثر با تروریسم و ایجاد وحدت و انسجام در این مسیر باشد. اما مروری بر عملکرد رسانه در قبال همین چند حادثه مورد اشاره گواه بر وجود رویکرد تبعیض آمیز، یکسویه و غیرمنصفانه ای است که نمایانگر سعی مذبوحانه در القای باورهای خاص و پیگیری منافع سیاسی و مقاصد صاحبان آن رسانه هاست. جریان رسانه ای اگر به دنبال مبارزه با خشونت (در معنای عام آن) است باید نفس عمل و عاملان آن را فارغ از هرگونه جهت گیری سیاسی و مبتنی بر منافع سیاسی تقبیح نماید. اما تحلیل محتوای فعالیت این جریانات در موارد متعدد نشان می دهد که اراده قوی برای انتساب اعمال تروریستی به مسلمانان وجود دارد، به بیان دیگر به نظر می رسد این خط مشی که تروریسم غالبا توسط مسلمانان ارتکاب می یابد و هر مسلمان برابر با یک تروریست بالقوه است، پیگیری می گردد.

بطور مثال در حادثه تروریستی اهواز شاهد تلاش رسانه های جریان قدرت (بطور خاص بی بی سی) برای احتراز از بکارگیری توصیف «حمله تروریستی» و در عوض استفاده از ترکیب «حمله مسلحانه» بودیم. به همین نحو تبعیض در نحوه  پوشش حملات تروریستی با عاملیت غیرمسلمانان علیه مسلمانان و موارد عکس آن بوده ایم. این رویکرد رسانه ای بطورخاص در فضایی که راست افراطی در بسیاری نقاط جهان با روی کار آمدن سیاستمدارانی همچون ترامپ، نتانیاهو، بولسارونا، و... قدرت یافته بیش از هرزمانی خطرناک و مخرب است.  

در حوزه شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها نیز کمابیش همین نگرش حاکم است. آنچه که بعنوان وظیفه رسانه ای شناخته می شود تقبیح خشونت فارغ از هرانگیزه و عللی است. خشونت بالذات محکوم است و رسانه نباید به ترویج یا گسترش آن دامن بزند. اما متاسفانه در شبکه های اجتماعی نیز شاهد تبعیض برمبنای عامل، انگیزه یا آماج خشونت هستیم. چنانکه به کرات در شبکه های اجتماعی رسمی متعلق به گروهک منافقین شاهد ترغیب افراد به ارتکاب خشونت، نمایش توام با افتخار اقدامات مخرب افراد (مثلا اقدامات کانون های شورشی) و تقدیس ترور مشاهده شده است اما در همین شبکه ها وجود عکس یا آرم یک نهاد نظامی رسمی منجر به مسدود شدن حساب کاربری فرد گردیده است. 

                


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31