یادداشت حاضر به قلم سیدمحمدجواد هاشمینژاد دبیرکل بنیاد هابیلیان و به مناسبت فرارسیدن فاجعه هشتم شهریور سال 1360 در به شهادت رسیدن شهید رجایی و شهید باهنر به دست گروهک خونخوار منافقین منتشر شده در روزنامه شهرآرا مورخ شنبه 8شهریور1393 می باشد.
هشتم شهریورماه سالروز شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیسجمهور و نخستوزیر ایران است که در انفجاری به شهادت رسیدند که توسط گروهک تروریستی منافقین برنامهریزی و اجرا شد. این حادثه که در نوع خود بینظیر است و بالاترین مقامات اجرایی یک کشور را هدف قرار داده است، بهاندازه کافی اهمیت دارد تا هر سال، بزرگ داشته شود.
اما هشتم شهریورماه روز ملی مبارزه با تروریسم هم نام گرفته است و ازاینرو فرصتی است برای دغدغهداران و فعالان این عرصه تا ابعاد و زوایای بلای خانمانسوز تروریسم را تشریح کنند که اکنون خاورمیانه را در کام خود فرو برده است و برای مهار آن راه نشان دهند.
بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور) که برای خود رسالت رساندن فریاد عدالتخواهی کسانی را تعریف کرده است که از رهگذر حوادث تروریستی در ایران آسیب دیدهاند، در مناسبتهای گوناگون و از طرق گوناگون به بیان این واقعیت که «ایران قربانی تروریسم» است، مبادرت میورزد.
امسال نیز در سالگرد هشتم شهریور، این مهم با تولید و ارائه یک مجموعه چندرسانهای با عنوان«ایران، هابیل، عدالت» انجام میشود که در بردارنده 5حادثه تلخ تروریستی است: 30خرداد1360، حماسه آمل؛ عملیاتهای انتحاری که بهوسیله آن، شهدای محراب و شخصیتهای دیگری به شهادت رسیدند؛ جنایات گروهک ریگی و مجموعهای که مستندات قاچاق انسان توسط منافقین را ارائه میدهد که در میان جمعی از خانواده شهدا و مسئولین رونمایی میشود.
درباره این نوع از اسناد این نکته حائز یادآوری است که باوجود کوتاهشدن دست گروهکهای تروریستی و برقراری امنیت در داخل کشورمان، تروریستها در فضای جهانی و از رهگذر فرصتهایی که برخورد دوگانه قدرتها در اختیار آنها قرار میدهد یا با سوءاستفاده از ناآشنایی شخصیتها و محافل خارجی، به سمپاشی علیه کشورمان میپردازند و تلاش میکنند تا چهره موجهی از خود نشان دهند.
نکته دیگر اینکه حضور خانوادههایی که بهسبب جنایتهای این گروهکها آسیب دیدهاند در صحنه دادخواهی، اصل مناقشهای را که به دروغ تلاش میشود مبارزه یک گروه اپوزیسیون علیه دولت وانمود شود، منعکس میکند و نشان میدهد که یک حرکت ضدمردمی که عمده قربانیان آن افراد غیردولتی و حتی زنان و کودکان بیگناهی هستند که جرمشان ایرانی و مسلمانی بوده است. ازسوی دیگر اوضاع جدید منطقه نشان میدهد که تروریسم پدیدهای است که مقابله با آن برای برقراری امنیت و صلح در کشورها ضروری است و نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و تروریستهای داعش که همسویی با آنان برای تروریستهای ورشکسته ایرانی یک افتخار بهحساب میآید، صلح و امنیت منطقه را هدف گرفتهاند و نقش مرموز و پیچیدهای را بازی میکنند که اهداف نهایی آن بهدرستی روشن نیست و برای ناکامگذاشتن آنان در کنار مقابله نیروهای امنیتی و نظامی بایستی به روشنگری و افشای ابعاد دسایس و جنایات آنان پرداخت.
البته نباید چنین پنداشت که حضور خانواده شهدای ترور صرفاً یک حرکت انفعالی و تدافعی است؛ بلکه یک جنبش حماسی نیز هست و پیام خاص آن، خطاب به قدرتهای ضدایرانی است که حربه ترور علیه مردم ایران کارساز نبوده و نیست و بنابراین هیچ شانسی برای بازگشت مجدد آنان به سلطه بر این کشور از این مسیر نیست. بیهوده نیست که بسیاری از حامیان گروهکهای تروریستی از پذیرش آن طفره میروند و حاضر نیستند که با اعلام علنی آن، بیشازاین خود را بیآبرو و بیاعتبار کنند.
ثبت و یادآوری فرازوفرودهای حرکت تاریخی یک ملت، بیشک به گسترش انسجام اجتماعی، بالابردن روحیه ایثار و از خودگذشتگی و قدردانی امنیت منجر خواهد شد. این هم بخشی از آن چیزی است که ما باید در روز ملی مبارزه با تروریسم به آن توجه داشته باشیم.