در سالروز شهادت شهید محراب آیتالله صدوقی بیمناسبت نیست که با وام گرفتن از این واقعه اسفبار نگاهی به آنچه امروز از زبان رجوی و گروهک تبهکارش شنیده میشود بیندازیم و حال را با گذشته مطابقتی راهنما و روشنگر بدهیم. در سلسله اتهامات و هزلیات ناتمام و مضحک گروهک تبهکار منافقین اصطلاحات جدیدی همچون صدور بنیادگرایی از ایران و یا مقایسه حکومت جمهوریاسلامی با گروههای بنیادگرای منطقه به چشم میخورد. جالب است که منافقین از همتایان رسانهای خود برای بیان این اتهام تعجیل بیشتری از خود به خرج میدهد و بیمهابا و بیتوجه به گذشته خود توانشان را صرف بذل اینگونه اراجیف میکنند.
برای روشن شدن موضوع باید سیری در تاریخ سیواند سال گذشته ایران انداخت، زمانیکه روی جنایتکار گروهک منافقین در تیر ماه 1361 خود را عیان ساخت و عالمی متهجد و مجتهدی بزرگ همچون آیتالله صدوقی را به شهادت رساند. ایشان در ماه مبارک رمضان در نماز جمعه 11تیر1361 با حمله انتحاری«محمدرضا ابراهیمزاده» به شهادت رسید. ابراهیمزاده که لباس ارتشی بر تن داشت و نارنجکی به دست شهید صدوقی را در آغوش گرفت و او و برخی از همراهیانش را به شهادت رساند.
کیفیت این نوع حمله تروریستی از سوی منافقین به حمله فدایی نام گرفت که این اقدام در نامگذاری نشان از تازگی و ابداع شیوه در ترور داشت. این حمله انتحاری یا به قول منافقین فدایی همانند حسین فهمیده در برابر افراد نظامی و در میدان نبرد انجام نشد، بلکه در بین مردم عادی و نمازگزاران نمازجمعه صورت میگرفت. از اینرو در تروریستی بودن آن کمترین شکی نیست.
ابداع منافقین در ترور شخصیتهای انقلاباسلامی به شیوه انتحاری از سال شصت شروع شد و بعدها در عملیاتهای تروریستی بسیاری از گروههای تروریستی جهان از جمله گروههای تروریستی القاعده تکرار شد.
اما جریانهای تکفیری و بنیادگرا که آتش جنگ و خونریزی مسلمانان و غیرمسلمانان را در جهان امروز برافروختهاند چه ويژگیهایی دارند؟
بنیادگرایی و سلفیگری که شکل کامل آن در دنیای امروز القاعده است برخواسته از مکتب فکری سید قطب و برخی از شخصیتهای برجسته اخوانالمسلمین در مصر و مذاهب نوخواسته و ضاله وهابیت در عربستان و دیوبندی در پاکستان و هند میباشند. مکاتب و گروههای یاد شده بر این باورند که درستترین درک از اسلام اختصاص به آنها دارد و دیگرانی که از تفکر آنها پیروی نکنند کافر بلکه مستحق کشته شدن در جهادند.
افکار این بنیادگرایان غالبا التقاطی و منحرف است و هیچگاه با منطق شیعیان بماند که با مذاهب اربعه اهلسنت و جماعت سازگار نبوده است. مکتبی اختراعی و مملو از انحراف. البته در این مقال قصد ورود به مقوله وهابیت و جریانات تکفیری نیست بلکه مقصود اشاره به وجوه مشترک تروریستهای بنیادگرا با جریان منافقین است.
منافقین که از بدو امر با مطالعاتی بسیار ناچیز در لایههای سطحی دین و التقاط آنها با ایدئولوژیهای غیردینی روز شروع به کار کردند پس از اندکی خود را مجتهد انگاشتند و ایدئولوژی پر از خطای خود را محور قرار دادند و غیرمعتقدان به آن را مستحق اعدام انقلابی معرفی کردند. این ماجرا پس از انقلاب شدت بیشتری به خود گرفت و منافقین از هر روشی برای تخریب و در نهایت نابودی کسانی که اعتقاداتی متفاوت داشتند استفاده کردند. آنها برای استقرار ایدئولوژی منحرفشان در کشور جهاد را بر اعضای خود فرض کردند و نام مجاهد را بر خود نهادند. مسالهای که سالها بعد در زبان و رفتار تروریستهایی همچون بنیادگرایان القاعده به ظهور رسید.
از آنجا که تفکر انحصارگرا و خودمجتهدپنداری منافقین به آنان اجازه میداد غیرمعتقدان به ایدئولوژیشان را غیرموحد و مزدور بنامند و به تبعش جواز جهاد با آنها را برای اعضای خود بدون نیاز به تحقیق و تفکیک برای انتخاب افراد مجازات شونده، صادر کردند و هر کس را که حتی ظاهری شبیه به مخالفان خود داشت با دستور به ترورهای کور و بیهدف از میان برمیداشتند. این بیملاکی در کشتن افراد و اتهام کفر به بخش کثیری از مردم و اقدام به کشتار جمعی مردم بیگناه و صرفاً تکیه بر لفظ جهاد و مجاهد، رفتاری است که امروزه در عملکرد بنیادگراهای القاعده متبلور شده است.
منافقین در ترورهای خود به وحشیانهترین روشها متوسل میشدند و برایشان نظامی و غیرنظامی، کودک و بزرگسال، زن و مرد تفاوتی نداشت. آنچه پیشتر به آن اشاره شد یعنی عملیاتهای انتحاری که بنا به نامگذاری خودشان عملیات فدایی نام گرفت و سکه آن را باید به نام منافقین ضرب کرد دیگر نشانه شباهت و کپیبرداری نه منافقین از بنیادگرایان، که بنیادگرایان از منافقین است.
اولین گروه بنیادگرا به نام «القاعده الانصار» یا همان القاعده در افغانستان، گذشته از شیوههای ددمنشانهشان در کشتار انسانها امروزه بیشتر به بمبگذاریهای انتحاری در جهان شناخته میشوند که مدت زیادی بعد از ابداع این شیوه توسط منافقین در ترور شخصیتهای انقلابی ایران و با نسخهبرداری از آنها در جهان اتفاق افتاد.
با توجه به آنچه گفته شد منافقین را باید در زمره گروههای پیشتاز در ترور و تروریستهای پیشتاز جهان یاد کرد. گروهکی که اطلاق نام بنیادگرا برای ایشان البته با اندکی مسامحه به جهت قدمت تاریخی منافقین نسبت به تروریستهای بنیادگرا، به طریق اولی شایستهتر است.