موج سواری رذیلانه منافقین در سیل

853315vfl

متاسفانه طی سه هفته اخیر بسیاری از مناطق کشورعزیزمان در نتیجه بارش های گسترده و کم سابقه (در مقیاس قرن) منتج به بروز سیل ویرانگر، دستخوش بحران گردیده که منجر به خسارات عظیم در ابعاد مختلف انسانی، مادی و معنوی گردیده است. طبیعتا در چنین شرایطی بایسته است که دولت و نهادهای درگیر و نیز آحاد جامعه بیش از هر چیز بر نجات جان جمعیت موجود در مناطق پرخطر و تلاش برای پیشگیری از بروز خسارتهای بیشتر متمرکز گردد.

مساله تاسف برانگیز در سطح رسانه ای بویژه در رسانه های وابسته یا همراستا با گروهک منافقین، تلاش گستردۀ این گروه برای ناامید ساختن مردم بویژه زیاندیدگان و ایجاد تقابل میان واحدهای دولتی (اعم از نظامی و غیرنظامی) و مردم به انحای مختلف و دامن زدن به اغراض سیاسی مدنظر خود بود.

قبل از هرچیز یادآور می گردد این نوشتار بدنبال نادیده گرفتن خطاها یا قصور احتمالی در مدیریت حادثه یا تقبیح نقدهای کارشناسانه و علمی نسبت به فعالیتهای عمرانی، مدیریت زیست بوم و سیستم مدیریت بحران نیست. گو اینکه در گزارشی که بتازگی در مورد حادثه سیل دروازه قرآن شیراز ارائه گردید بدور از هوچی گری یا شانتاژ سیاسی تا حدودی بر این موارد تاکید گردیده است. طبیعتا آسیب شناسی بحران اخیر و نقدهای کارشناسانه می تواند آمادگی دولت و نهادهای درگیر و حتی جامعه مدنی را در برابر فجایع احتمالی آتی تقویت کند. لیکن، آنچه محل بحث است سواستفاده سیاسی و تلاش برای سیاسی نمودن وضعیت و عملکردهای موجود است. جالب آنکه این گروه ضدملی جز دمیدن بر آتش تفرقه و تقابل، هیچ برنامه یا عملکرد موثری برای تسهیل شرایط مردم گرفتار و آسیب دیده از بحران ارائه نکرده است. در این چارچوب لازم می داند بر چند نکته در ارتباط با عملکرد گروهک منافقین در موضوع مورد بحث تاکید نماید؛

یکم؛ واقعیتی که در حادثه اخیر قابل کتمان نیست عدم استقبال مورد انتظار کشورهای دیگر در ارائه کمک های انساندوستانه به حادثه دیدگان (در قیاس با حوادث قبلی در کشور یا فجایع طبیعی در دیگر کشورها) است. گروهک مافقین در چنین شرایطی تلاش رذیلانه ای نمود تا چرایی این امر را به مواردی همچون حمایت ایران از تروریسم بین الملل یا مخالفت کشورها با فعالیت های منطقه ای ایران پیوند زند. حال آنکه رویه بین المللی گواهی میدهد که عموما دولتها در چنین شرایطی تاحدود زیادی فارغ از ماهیت حاکمیت ها، خط مشی سیاست خارجی و یا وجود ارتباط حسنه دیپلماتیک با دولت حادثه دیده، اقدام به ارسال نیرو و تجهیزات می نمایند. گو اینکه از حیث کسب پرستیژ و تاثیرگذاری بر روند روابط بین المللی هم به سود کشورهای یاری رسان است. فی المثل در خصوص سیل ویرانگر 2010 پاکستان، حوادث مختلف در افغانستان و بسیاری کشورهای دیگر که در پارامترهای رعایت حقوق بشر یا مقابله با تروریسم در شرایط مساعدی نیستند نیز دولتها اقدام به کمک نموده اند. (لازم به ذکر است که کارنامه جمهوری اسلامی ایران در یاری رسانی در حوادث مورد اشاره در دیگر کشورها همواره روشن و افتخارآمیز بوده است).

اصولا ماهیت این یاری رسانی انساندوستانه و در راستای احترام به حقوق بشر است و ارتباط وثیقی با وضعیت حکومتها پیدا نمی کند. اما آنچه که سبب کمک رسانی ضعیف کشورها گردیده وجود چهره ای ضدبشری، ناقض قواعد، عرف ها و حتی آداب و نزاکت بین المللی بنام ترامپ و تیم افراط گرا و اولترا راست وی در راس دستگاه دیپلماسی آمریکاست که از یکسو با تحریمهای خلاف حقوق بین الملل خود، انسداد بسیاری از مجاری کمک رسانی و امداد را سبب گردیده و از سوی دیگر کشورهای دنیا بواسطه هراس شدید خود از واکنش های احتمالی این کشور و اجتناب از وضع تنبیهات اقتصادی سعی بر نادیده گرفتن بحران اخیر ایران دارند.

دوم؛ مساله ای که بمراتب مهمتر از مورد قبل است تلاش گسترده گروهک منافقین برای ایجاد یاس و ناامیدی در میان جوامع بحران زده و تلاش برای القای این امر که بهبود وضعیت و جبران خسارات وارده ناممکن است. در این چارچوب تلاش بسیاری برای ایجاد حس واخود نهادگی و بی پناه مانگی و بقولی بی تفاوتی حاکمیت نسبت به سیل زدگان صورت گرفت. بدیهی است که وجود چنین شرایطی همواره محملی مناسب برای مانور و عرض اندام گروههای مخالف، اعم از اپوزیسیون سیاسی، گروههای مسلح و حتی تروریستی فراهم می آورد تا با پیوند زدن مصائب با امور سیاسی به ایجاد ناآرامی ها، شورش، عضوگیری و بروز دودستگی و تقابل با قوای حاکم بپردازند. این واقعیت تعهدات دولتها برای اجتناب از بروز چنین مسائلی و نیز تلاش برای کاستن از آلام قربانیان و خسارت دیدگان این حوادث از رهگذر سیاست گذاری صحیح و بموقع را بیش از پیش گوشزد می نماید. طبیعتا از یک فرد روستایی که دارایی ناچیز خود اعم از احشام، محصولات کشاورزی یا سرپناه خود را از دست داده و از کمترین پشتوانه ای جهت تامین نیازهای آتی خود برخوردار نیست نمی توان توقع روحیه و امید بالا و سرزندگی داشت. در چنین شرایطی عملکرد دولت بعنوان نهاد متولی تامین نیازهای شهروندان طبق قانون اساسی بسیار حائز اهمیت است و انتظار می رود دولت با چالاکی و زبدگی هرچه تمامتر با اقدامات صحیح و بهنگام به تامین حداقل نیازهای آسیب دیدگان، ایجاد شور و سرزندگی اجتماعی و ایجاد پیوند سیاسی و عاطفی قوی تر میان دولت-ملت مبادرت ورزد.

مطالعه تاریخ تروریسم و آشوب های مسلحانه نشان می دهد که فقر، نارضایتی اجتماعی و احساس یاس و وانهادگی کمک شایانی برای خودنمایی و ایجاد پیوندهای مخرب میان اقشار آسیب پذیر و گروههای فرصت طلب که با لعاب انسان دوستانه و هیپوکراتیک خود را عرضه می دارند، می کند. آنچه در وهله اول برای مقابله با چنین وضعیتی پیشنهاد می گردد پیش بینی یک برنامه هدفمند و منسجم از سوی نهادهای ذیربط برای کمک به سیل زدگان و تلاش رسانه ای مطلوب و صادقانه برای پوشش اخبار مربوطه و معرفی خدمات و برنامه های مدنظر جهت کمک به مردم است. امید است که با ارائه برنامه ای منسجم و با همکاری کلیه نهادهای لشگری و کشوری، خسارات زیاندیدگان تا حد امکان جبران گردیده و با تسکین آلام سیل زدگان شور و نشاط اجتماعی به این مناطق بازگردد.

لازم به ذکر است که نگارنده خود در منطقۀ پرخطر ساکن بوده و تاحدود زیادی متاثر از شرایط سیل اخیر بوده است

  


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31