« منافقین و جنگ تحمیلی 16 »

Banisadrفصل ششم

رفراندوم

اما با تمام این حساب ها حرکت انقلاب در برخورد منافقانه جناح آمریکایی در برابر برخوردهای صادقانه جناح نه شرقی و نه غربی در کلیت یک حرکت رو به رشد و بالنده و آگاهی بخش بود و هر لحظه از زمان که می گذشت به آگاهی و شناخت مردم از سره و ناسره گسترش می یافت .

به ویژه آن که زمان جامعه بحران زده ایران به دست رهبری بود که با کیاست و شجاعت هر چه تمام تر آن را به درستی هدایت می کرد ، بر این اساس بود که جناح غربی گذشت زمان را مغایر با اهداف سیا و مأموریت پلید خود دیدند ، سعی میکردند که به شکلی از اشکال قدرت را هر چه سریعتر به دست بگیرند .

لذا جناح آمریکایی رفراندوم را مطرح ساختند ، واقعاً باعث تعجب و بهت ناظران و آگاهان سیاسی و امت شهید پرور بود که چند روز قبل مسئله اجرای قانون را جملگی مطرح می ساختند ، آنگاه که حربه را کند یافتند مسئله رفراندوم که هیچ پایه و اساس قانونی ندارد را مطرح می سازند .

آیا این حرکت زیگزاگی نیست ؟ آیا یک چنین فراز و نشیب ها در تمامی مواضع و عملکردهای خود بیانگر مزدوری ، قدرت طلبی ، خیانت و اعتقاد داشتن کامل ماکیاولیسم ( هدف وسیله را توجیه می کند ) منافقین و به طور کلی جناح شرقی و غربی نیست ؟

در این توطئه هر یک از احزاب آمریکایی وظیفه ای را به عهده گرفته بودند ، نهضت آزادی مأموریت طرح بن بست سیاسی در سطح جامعه را به عهده گرفتند و در روزنامه میزان با حروف درشت آن را مطرح ساختند که پس از مطرح شدن سایر احزاب و گروهک های جناح آمریکایی دنباله سخن را گرفتند .

بنی صدر مسئله رفراندوم را در سطح وسیعی ( داخلی و خارجی ) مطرح ساخت ، سخنان بنی صدر با آب و تاب هر چه بیشتر در روزنامه میزان و انقلاب اسلامی و نشریه منافقین و سایر نشریات و اعلامیه ها چاپ و تحلیل و بررسی می شد .

منافقین نیز در این رابطه به حمایت از بنی صدر نوشتند :

" اکنون بگذارید یک هیئت حل اختلاف 36 میلیون نفری به داوری قطعی درباره اختلافات و مسائل جاری مملکت و تعیین سرنوشت سیاسی جامعه خود بنشینند.... به هر حال اینک طرح رئیس جمهوری مبنی بر مراجعه به آراء عمومی آزمایش دیگری برای انحصار طلبان در پیشگاه مردم است ، ما به نوبه خود از این پیشنهاد حمایت و از این آزمایش استقبال می کنیم ."

نشریه مجاهد ، سال دوم ، ش 122 ، ص اول سر مقاله

این پیشنهاد بسیار زیرکانه تدوین و برنامه ریزی شده بود ، به طوری که جامعه ایران و مسئولین دلسوز انقلاب را در میان منگنه ای قرار می دادند که به هر راهی دست می زدند با تبلیغات بعدی جناح آمریکایی مواجه و به سود آنان تمام می شد .

در هر صورت پاسخ جناح نه شرقی و نه غربی نمی توانست بیش از دو حالت داشته باشد :

الف _ حالت اول : آن که مورد قبول مقامات کشور و به ویژه مقام رهبری عظیم الشأن واقع گردد ، در این صورت اعمال و وقایع و توطئه های زیر انجام می گرفت :

اولاً : همچنان که تاریخ ثابت نموده ، رفراندوم به شکست حتمی و بی چون و چرای جناح آمریکایی منجر می شد ، پس از شکست جناح آمریکایی به ویژه منافقین و بنی صدر روش همیشگی خود را که در مورد انتخابات مجلس خبرگان ، مجلس شورای اسلامی نتیجه هیئت بررسی شایعه شکنجه ، هیئت سه نفری رفع اختلاف و .... به کار برده بودند ، اعمال می کردند .

یعنی فریاد بر می آوردند که انحصار طلبان تقلب کرده اند ، اخبار مستند از تقلبات چماق داران در رفراندوم ، رفراندوم قلابی ، تصنعی و نتیجه اش از پیش تعیین شده بود و مورد قبول ما ( جناح آمریکایی ) واقع نخواهد شد .

رفراندوم و شعبده بازی های مرتجعین را محکوم می کنیم و از این قبیل شعارهای توخالی که دیگر رنگی برای مردم نداشت و به جز یک بازی سیاسی منحوس هیچ حساب دیگری را نمی توان برایش باز نمود .

پس از شکست هم حداقل به ارباب این معنا را می فهماندند که آن قدر در ایران قدرت یافته اند که حتی قادرند که حکومت انقلابی و امام امت را وادار به رفراندوم تحمیلی نمایند ، همان کاری که هیچ گروهی قادر به انجام آن نبوده است .

لذا برای گرفتن امتیازات بیشتر به شیطان بزرگ بقبولانند که تنها و قویی ترین آلترناتیو ( امید حکومت جانشینی ) موجود در ایران هستند و از شیطان بزرگ بخواهند که تمامی امید خود را در وجود این عناصر خود فروخته ببیند و از سرمایه گذاری برای آلترناتیوهای دیگر ( به ویژه سلطنت طلبان ) خودداری کند و تمامی سرمایه گذاری خود را مصروف منافقین و بنی صدر نماید .

علاوه بر آن با شکست حتمی در رفراندوم هیچ ضرری و ضربه ای متوجه آنان نخواهد شد ، چرا که خواهی نخواهی در اقلیت مطلق قرار داشتند ، در صورتی که به لحاظ سیاسی ضربات بسیاری بر آبرو و حیثیت جمهوری اسلامی و امام و امت وارد می آمد که خوشبختانه با کیاست و بصیرت سیاسی خاص امام و شهید مظلوم این توطئه در نطفه عقیم ماند و مورد قبول مقام رهبری واقع نگردید .

ب _ حالت دوم : عدم پذیرش رفراندوم

جوسازی و تبلیغات سوء با همان حیله کهنه یعنی جوسازی ها و تبلیغات مسموم همیشگی راه می افتاد و همه کاسه کوزه ها را بر سر رهبران انقلاب می شکستند و می گفتند که انحصار طلبان چون از پایگاه توده ای وسیع برخوردار نیستند ، لذا پیشنهاد انقلابی ! و مردمی ! رفراندوم را نپذیرفتند .

چرا که اگر رفراندوم را می پذیرفتند مرگ خود را با دست خود امضا کرده بودند ! و از این قبیل جو سازی ها را در جهت براندازی انقلاب اسلامی در جامعه شکل می دادند ، کما این که چنین عملی را پس از رد پیشنهاد رفراندوم انجام دادند .

بنابراین منافقین و بنی صدر با تمسک به این مکر و حیله آمریکایی سعی کردند که جناح نه شرقی و نه غربی را به میان منگنه سیاسی خود قرار دهند و با تبلیغات سوء مشروعیت و مردمی بودن انقلاب را در سطح ایران و جهان مخدوش نمایند .

اما باز هم امت در آن لحظه حساس با رهنمودها و کیاست و برخورد قاطع و به موقع اش به کمک کشتی طوفان زده ایران شتافت و با موضع گیری خود بسیاری از مردم که در شک و تردید قرار داشتند را رهانید و با سخنرانی های خود توطئه های روسیه و به ویژه آمریکا و اذنابش را اینچنین بر ملا ساخت .

" و الان یک جریانی در کار است که من الان نمی خواهم اشخاص هیچ صحبتش بشود ، اما جریان هست در کار که اگر توجه بکنند به مسائلی که در این اواخر هی پیش آوردند و در روزنامه های مختلف پیش آوردند ، یک جریانی در کار است که آن جریان انسان را از این معنی می ترساند که بخواهد به طور خزنده این کشور را باز هول بدهد طرف آمریکا ، بخواهند از این راه پیش بروند .

و این یک مسئله ای است که به قدری اهمیت دارد در نظر اسلام و باید آن قدر اهمیت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و دیگران که اگر احتمال این را بدهید باید مقابلش بایستید .

نه این که اول یقین کنید به این که مسئله این طوری است ، یعنی چیزها هست که اگر انسان احتمالش را بدهد یک احتمال صحیح بدهد باید دنبال کند او را و بهش اعتراض کند ، شما اگر احتمال بدهید یک احتمال درستی که یک ماری الان توی این اتاق دارد می لولد پا می شوید و می روید بیرون احتراز ازش می کنید .

ما اگر احتمال این معنی را بدهیم که این جریانی که در روزنامه ها دیده می شود و دیده شد جریان برای این جهت باشد که این کشور را نگذارید ثبات پیدا بکند آن قضیه رفراندوم و قبل از او قضیه طرح آن که مجلس خبرگان منحل بشود که در زمان دولت موقت این طرح شد و بعد هم معلوم شد که اساسش از امیر انتظام بود و آن مسائل .

آن وقت آقایان پیش ما همین آقایانی که آقای بازرگان و رفقایش و گفتند ما خیال داریم که این مجلس را منحل کنیم ، من گفتم شما چه کاره هستید اصلش که می خواهید این کار را بکنید ، شما چه سمتی دارید که بتوانید مجلس را منحل کنید ، پاشید بروید سراغ کارتان .

وقتی دیدند محکم است مسئله کنار رفتند ، مسئله انحلال مجلس خبرگان روی این زمینه بود که آنهایی که توجه به مسائل دارند این آقایان که توجه به مسائل و ریشه های مسائل کم دارند آنها ، اینها را وادار کردند روی این زمینه که دیدند مجلس خبرگان یک مجلس اسلامی شد ، یک مجلسی شد که اکثرش از علماء هستند ، اینها از آنها می ترسند ، از علماء خوب می ترسند و ضربه خوردند .

دیدند یک مجلسی است که مجلس عملا هست ، آنها اگر قانون بنویسند یک قانونی می نویسند که با مزاج غرب و شرق سازش ندارد ، آن غیر آنی است که شرقی می خواهد یا غربی می خواهد ، از این جهت آنها این آقایان را وسوسه کردند وادار کردند این آقایان هم توجه به مسائل خیلی ندارند .

مع الاسف با این که بودند در مسائل سیاسی و بدین جهت این طرح را درست کردند ، دنبال همان مسائل قضیه رفراندوم پیش آمد که در روزنامه ها شروع کردند و به گفتن و بلکه برگرداندن به زمان بیست و دوم بهمن . یکی از همین آقایان بود معنی برگشتن به بیست و بهمن یعنی برگردیم به همان زمان قبل از 22 و شاهنشاهی یا این که برگردیم آن وقتی که چیز کردیم ، همه این چیزهایی که حالا درست کردیم .

اینها هیچ ، بیاییم بهم بزنیم همه را و چیزی را که دو سال است برای آرامش و استقرار و جمهوری اسلامی درست شده است ما بیاییم بهمش بزنیم ، بگویم حالا این که نشد دوباره رأی بگیریم ببینیم چی می شود ، احتیاطی است دیگر برای چه ؟

برای این که دیدند خوب مجلس هم شد یک مجلسی که اکثرش اهل علم و علماء هستند و اکثریت قاطعش مسلمان های پر و پا قرص هستند و همین طور در دولت هم یک دولتی است که اسلامی است و پر و پا قرص قوه مقننه ، قوه قضائیه هم یک قوه قضائیه است که در کف مسلمان ها و مسلمان های پر و پا قرص است و ای غیر از آن است که آنها می خواستند .

آنها می خواستند که یک مجلسی باشد صورت مجلسی مثل بعضی از مجالس سابق که بود و افرادی باشند از همین افرادی که درست شده است و می شود و سینه برای غرب می زنند و دیدند نشد این .

از این جهت دنبال این افتادند که ما همه بساط را به هم بزنیم باز دو ، سه سال بنشینیم دوباره رفراندوم کنیم ، رفراندوم برای اصل جمهوری ، رفراندوم برای ، حالا اگر اصل جمهوریش هم نگویند رفراندوم برای قانون اساسی ، رفراندوم برای رئیس جمهور ، رفراندوم برای مجلس ، رفراندوم کنی اینها این معنایش چیه ؟

معنایش این است که ثبات این مملکت را از دست می گیرند ، این که الان ثبات دارد و از افتخارات این انقلاب است که در ظرف یک سال همه این چیزها درست شد این را از دست بگیرند ، بگویند حالا نشد دوباره از سر آرای مردم است .

خوب اگر میزان آراء مردم است خوب آراء مردم است اینها که هستند ، اینها که از اروپا نیامدند ، آراء همین مردم اند ، همین مردمند که مجلس را رأی دادند بهش ، وکیل تعیین کردند ، همین مردمند که به جمهوری اسلامی رأی دادند و همین مردمند که به قانون اساسی رأی دادند و همین مردمند که همه چیز را با خودشان ایجاد کردند ، حالا ما دوباره برویم سراغ چه ؟

باز برگردیم به این مردم ؟ این مردم همان مردمی هستند که اگر پنجاه دفعه هم به هم بخورد همین است و اینها این اشتباه را دارند که خیال می کنند که اگر این نفر بهم بخورد مثلاً فلان جمعیت تو کار می آید و اینها نمی دانند که اگر این دوره به هم بخورد یکی از اینها هم نمی آید ، این دفعه مردم می فهمند که چه اشخاصی به اسلام اعتقاد ندارند یا خیلی پایبند نیستند .

اگر این دفعه به هم بخورد و رفراندوم بشود ، رفراندومش تمام اینها را کنار می گذارد یک اشخاص دیگری را می آورد توی کار که آن اشخاص مطلوب مردم باشد نه اشخاصی بیایند که غیر مطلوب باشند ، لاکن مسئله این است که آنها احتیاط کردند ، ما این احتیاط را بکنیم که بلکه انشاءالله به هم بخورد این اوضاع باز یک دو سالی تزلزل بشود ، راه مفری برای آمریکا پیدا بشود که ما را درست بتوانند تربیت کنند ، ما که نمی توانیم خودمان را اداره کنیم ، بیایند ما را اداره کنند .

این مسائل را پیش آوردند و من می خواهم به شما آقایان بگویم که بیدار باشید و هوشیار ، دشمن های شما پشت همین دروازه های تهران و دروازه های ایران هستند و در داخل این کشور هم دشمن های ایران هستند ، یک دسته دشمن نیستند ، از روی نادانی کار دشمن را می کنند ، یک دسته هم دشمن های سر سخت هستند که می خواهند که این جمهوری اسلامی نباشد .

هر چه می خواهد باشد ، جمهوری هر چه می خواهد باشد ، جمهوری خلق باشد ، اسلام توش نباشد ، برای این که اگر جمهوری اسلامی شد و قانون ، قانون اسلامی شد دیگر برای آن ارباب ها راهی پیدا نمی شود و آن وقت به عقیده این آقایان ما دیگر باید از لشکر تمدن و از کشورهای متمدن کنار بگیریم .

حتماً یا ما باید کلاه آمریکا را سرمان بگذاریم یا کلاه شوروی را سرمان بگذاریم و اگر این نشد دیگر ما مرتجع هستیم و کناره گیریم ، منزوی هستیم ، این یک اشتباه است که آقایان دارند و اینها را ترسانده اند از اول ، اینها بچه ترس شده اند ، از اول نمی دانند که مسئله چیست ؟ نمی دانند قدرت اسلام چیه ؟ نمی دانند قدرت یک ملت چیه ؟

یک ملت هر چه محدود باشد هر چه جمعیتش کم باشد لاکن وقتی خواست یک ملتی یک چیزی شد ابرقدرت ها اگر بخواهند خلاف این خواست بکند به ضرر خودشان است ، برای این که آنها یک کشوری می خواهند آباد باشد ، بازار باشد ، چیزهایش را ببرند .

همین طوری که نمی خواهند یک بیابان را بگیرند و اینها می دانند که اگر یک کشوری همه افراد ملتش یا اکثر افراد ملتش ایستادند در مقابل همه ناگواری ها ایستادند ، اینها دیگر هوس این که بیایند و بزنند و بکشند و از بین ببرند ندارند ، اینها نقشه می کشند که اینها را از باطن خراب کنند ...."

سخنان امام امت ، تاریخ 24/3/60

" این در صورتی که مرا گاهی رنج می داد آنها در صدد بودند رفراندوم کنند و با رفراندوم قانون اساسی را تحریم کنند ، سنخ رفراندوم دکتر مصدق . رفراندوم این طور بود که یک صندوق برای مخالف و یک صندوق برای موافق می گذاشتند و پای صندوق مخالف یک دسته از اشرار بودند و جزو مخالفین یک الاغ را آورده بودند که رأی بیاندازد ، چنین رفراندومی را شکل دادند و قانون اساسی را آمریکایی درست کردند .

بعضی از این روحانیون را بیش از بیست سال تجربه کردم ، اینها می خواستند این قشر را کنار بگذارند و یک قشری بیاورند که مسلمان باشد ولی در نظرش آمریکا باشد ، ولی چون از شوروی مردم وحشت دارند ، آنها را کنار بگذارند و به طرف آمریکا جذب بکنند .

ما خیلی محتاج به زحمت هستیم و من این نگرانی را داشتم و مصمم هستم که یک وصیتی بنویسم و در آن شرح بدهم . حتی متدینین می گفتند لفظ دمکراتیک را بگذارید ، وقتی ما آمدیم دیدیم که می خواهند از اول منحرف کنند و ما گفتیم که اینها از کجا می خواهند شروع کنند و آنها فرصت شان نبود و خواستند از حالا شروع کنند ، ولی نشد .

نه مجلس به درد می خورد و نه از شورای نگهبان و نه قضات ، می گفت همه اینها بی دین هستند ، بنی صدر بارها به من گفت که این دولت را کنار بگذاریم ، می خواست مرا دیکتاتور کند و من می خندیدیم و می گفتم اگر قدرت داری خود شما این کار را بکنید .

اینها جاهلند ، اینها بی دین هستند ، اینها قرار داشتند مجلس خبرگان را منحل کنند و می گفتند برگردیم به 22 بهمن ، باید بگویم همه غلط است و برگردیم به 22 بهمن و آن وقت شروع کنیم ، نه مجلس و نه هیچ چیز دیگر و نه جمهوری اسلامی داشته باشیم و رأی بگیریم ، جمهوری دمکراتیک باشد ، یا اسلامی یا اسلامی دموکراتیک .

همین اسلام را می خواهیم ، ناشی گری کردند و خواستند رفراندوم کنند ، ولی نمی دانستند مردم چه هستند ، فکر کردند اینها که سوت می زنند توده مردم هستند ، در هل حال دست از ما بر نمی دارند ، باید جوان های ما نسل فعلی نسل آینده را تربیت کنند .

این نسل را نمی توانند الان ذهنش را ببندند ، اصرارشان این است که دانشگاه باز شود ، می گویند ما متخصص نداریم ، می گویند اینها مخالف علم اند ، کی بیشتر از قرآن از علوم صحبت کرده است ؟ ما روزنامه لازم داریم ولی روزنامه انقلاب اسلامی لازم نداریم ، ما مجله می خواهیم ولی مجله هایی که مثل مجله های رژیم سابق باشند احتیاج نداریم .

متخصص می خواهیم ولی متخصص مثل شریف امامی نمی خواهیم ، در هر صورت مسئله ، مسئله محققی نبود ، مسئله ، مسئله دانشگاه نبود ، مسئله ، مسئله مطبوعات نبود و مسئله آزادی نبود ، مسئله این بود که وحشت زده بودند که جای دیگر این طور شود .

این وحشت هست که اگر این سرایت کند به سایر کشورهای اسلامی و حتی این انقلاب به آمریکا و سیاهان آمریکایی منتهی شود ، اینها این وحشت را دارند و این که می گفتند نمی شود بدون آمریکا نفس کشید ولی ما چند سال است که بدون آمریکا نفس می کشیم ."

سخنان امام در تاریخ 18/4/60

" شما کجا را قبول دارید این آقایانی که با هم ائتلاف کردند ، این آقایانی که با این منافقین ائتلاف کردند ، ائتلاف کردند که آشوب بپا کنند ، شمایی که ائتلاف کردید ؟ آقایان می گویند که این بازی قبول نیست از سر ، دیروز من گفتم این را که خوب این را ملت تعیین نکرد یا کرده ، اگر ملت تعیین نکرده خوب ببینید کی تعیین کرده از کجا آمدند و رأی دادند ، آراء زیاد قانون اساسی را آن قدر زیاد رأی دادند که آن طرفش هم منافقین و اینها رأی ندادند .

همین مؤتلفین همین ها البته نه جناح متدین شان همه این چیزهایی که پیدا شده است از آراء همین مردم است ، خوب شما و مردم راهی می گویید ما قبول داریم خوب بسیار خوب کی است که این مردم را قبول ندارد ، این مردم تعیین کردند خوب قبول دارید اگر می گویید باید میزان رأی مردم است ، خوب رأی مردم است ."

سخنان امام امت ، تاریخ 25/3/60

با تمام اوصاف و اوضاع جناح نه شرقی و نه غربی برای حفظ اسلام و جمهوری اسلامی ایران می بایست تدبیری بیندیشند که دشمن نتواند بسیار ، بسیار حساسی در تعیین سرنوشت اسلام و جمهوری اسلامی داشتند .

امام امت چون شرایط را حساس دیدند تقریباً هر روزه سخنرانی و موعظه می فرمودند و مردم را روشن تر می نمودند ، اما به نظر این نویسنده شرایط طوری بود که بدون امدادهای غیبی حتی با وجود کیاست و سیاست مائده و رحمت الهی یعنی امام خمینی ، کار مشکل صورت می گرفت .

یعنی کار انجام می گرفت و جناح غربی به سرنوشت محتوم خود یعنی اضمحلال و فرار گرفتار می گشت ، اما به مراتب مشکل تر ، اما خوشبختانه امدادهای غیبی به موقع به کمک کیاست و سیاست امام امت و شهادت طلبی امت شهید پرور آمد و آنان را اکمل نمود .

امداد غیبی به این شکل بود که جبهه ملیون از سوی سیا وظیفه یافته بود که به اعتراض از قانون اساسی قصاص ، به اصطلاح مردم را طی اعلامیه ای دعوت به تظاهرات نموده و در این میان تمامی گروهک ها از مادون چپ تا ماوراء راست از این دعوت پشتیبانی کردند ، منافقین نیز در صدر گروهک ها از آنان حمایت کردند .

مقدس مآبی بی شعور و بعضاً وابسته ای چون شیخ علی تهرانی به عنوان چهره تزویر جناح آمریکایی نه تنها حمایت کرد ، بلکه طی اعلامیه ای از مردم خواست که بر علیه احکام صریح قرآن به تظاهرات بپردازند ، نهضت آزادی که ابتدائاً به طور ضمنی و با سکوت رسمی خود از آنان حمایت کرده بود ( البته به شکل پنهان ) پس از فرمایش امام که فرمودند :

" بسیار ساده اندیشی می خواهد که این گروه هایی که با هم ائتلاف کردند و این جبهه ملی که بر ضد اسلام می خواهد راهپیمایی راه بیندازد و مسلمان ها هم همین بنشینند تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سب اسلام را بکنند و حکم ضروری اسلام را غیر انسانی بخوانند .

بعد از این که من می بینم ائتلاف شما را با اینها خوب من با این جمعیت نمازخوان و متدین چه کنم ؟ من به اینها علاقه داشتم ، حالا به بعضی شان هم باز علاقه دارم با اینها تکلیف مان چی است ؟ خوب چرا حساب تان را جدا نمی کنید ، من حالا باز عرض می کنم به شما حساب تان را جدا کنید ...

آقایان از کمونیست ها هم دعوت کردند که بیایید با هم باشیم ، خوب جبهه ملی تکلیفش معلوم است آن صریحاً به ضد اسلام قیام کرده اما شمایی که مسلمان هستید و هیچگاه نمی خواهید به ضد اسلام قیام کنید ، این قدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمی فهمید دارید چه می کنید .

چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشم های ما را کور کرده است و قلب های ما را وارونه کرده است ؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید .

آیا نهضت آزادی هم قبول دارد که آن حرفی را که جبهه ملی می گوید آنها هم قبول دارند که این حکم قصاص که در قرآن کریم و ضروری بین همه مسلمین است غیر انسانی است ؟

آیا این نماز شب خوان ها این را قبول دارند یا نه ؟ شک ندارم که قبول ندارند ، خوب اعلام کنید چرا ساکت نشستید مگر نهی از منکر فقط برای این است که دولت را خرد کنید و مجلس را خرد کنید با منکر می خواهید نهی از منکر کنید ، کدام منکر ؟

شما می فرمایید که آن کسی که دعوت می کند به این که بیایید با این حکم غیر انسانی اسلام راهپیمایی کنید ، مسلمان ها بنشینید تماشا کنند ، سب به رسول الله بشود ، سب به قرآن هم بشود این سب به قرآن است .

مسلمان ها بنشینند تماشا کنند یک گروهی که از اولش باطل بوده است من از آن ریشه هایش می دانم ، یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بوده اند از اولش هم مخالف بوده اند ، اولش هم وقتی که مرحوم آیت الله کاشانی دید که اینها دارند خلاف می کنند صحبت کرد ، اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس عینک بهش زدند اسمش را آیت الله گذاشته بودند ( گریه حضار ) این در زمان آن بود که اینها فخر می کنند به وجود او آن هم مسلم نبود ."

پس از آن ضمن پیام رادیویی توسط آقای مهندس بازرگان حمایت خود را صرفاً در این راهپیمایی از آنان سلب کرد .

امام امت آنگاه از مردم از کوچک و بزرگ ، پیر و جوان ، سالم و بیمار طی فرمایشات واقعاً سرنوشت ساز خود در تاریخ 25/3/60 حکم نمودند که واجب است مردم به بیرون بیایند و نگذارند که ضد اسلام راهپیمایی نمایند ، مردم در آن روز پس از استماع اوامر امام همگی بیرون ریختند ، غلغله شده بود .

آن قدر این جمعیت بسیار بود که در اسناد محرمانه و سری به دست آمده از مرکزیت منافقین نوشته شده بود : " باید اعتراف کرد که ارتجاع هنوز قادر است مردم را به خیابان ها بکشاند ."

شور و هیجان همگی را فرا گرفته بود ، آخر تبلیغات جناح غربی به ویژه منافقین و بین صدر به شکلی بود که مردم تصور می کردند که واقعاً کند و همه منافق شده اند ( نمونه هایی از این تبلیغات شوم را قبلاً عیناً از نشریات منافقین و گفتار بنی صدر خائن منعکس کرده ایم .)

اما آن روز مردم واقعاً به قدرت عظیم خود پی بردند ، ده روز پیش از آن یعنی در پانزده خرداد 1360 با راهپیمایی بسیار پر شکوه واقعاً رفراندوم عظیمی را بر علیه شرق و غرب بپا کردند .

اما روز 25 خرداد 60 یک چیز دیگری بود ، روز عجیبی بود ، همین روز باعث شد که قدرت اسلام و حزب الله مشخص گردد و امام امت و مجلس و مسئولین به پشتیبانی مردم کار بنی صدر خائن و منافقین را یکسره کردند و آنان را مجبور به فرار نمودند .

این راهپیمایی عجیب و نادر به خواست خدای تبارک و تعالی به شکلی انجام شد که خصم پلید دیگر سخن از رفراندوم نگفت ، چون خود واقعاً رفراندومی بود که علاوه بر این که امتیازی به دست خصمان وابسته و امپریالیسم نمی داد ، بلکه به شکل مشت محکمی در آمد که بر دهان یاوه گویان و تفرقه اندازان قدرت طلب کوبیده شد .

از فردای آن روز ایران حالت و شکل دیگری یافت ، مردم بیش از پیش به وجود نیروی قدرتمند خود واقف شده بودند و اعتماد به نفس عجیبی در میان مردم پدید آمده بود ، گروهک ها دیگر دکه های تبلیغاتی خود را از وحشت مردم جمع کرده بودند و گویی در سطح جامعه محو شده بودند و به سوراخ ها خزیده بودند .

اما خصم حیله گر هنگامی که مردم را به طور آشکار در مقابل خود یافت در همان سوراخ ها گرد آمدند و این بار توطئه های جدیدی از جمله مقابله و کشتار بی رویه و بی رحمانه مردم را تدبیر نمودند.


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان