منافقین افشاگری‌های آیت را تاب نیاوردند

Ayat

گروهک منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد جایگاه مستحکمی برای خود در جمهوری اسلامی ایران بودند. ناکامی این گروهک در سهم‌خواهی از انقلاب اسلامی منجر به اقدامات مختلفی در پی بدست آوردن قدرت در سازوکار حکومت و نظام شد.

در راستای این هدف کلید خوردن عملیات نفوذ در دستگاه‌های اجرایی، اداری و نظامی، یکی از استراتژی‌های گروهک نفاق بود. در شرایط نوپای انقلاب اسلامی که چند ماه پس از دو سالگی‌اش جنگ با رژیم بعثی عراق را تجربه کرده بود و همچنین اوضاع داخلی کشور که با فعالیت‌های گروهک‌های تروریستی متعدد، ناخوش احوال شده بود با این استراتژی منافقین، روز به روز وخیم‌تر می‌شد.

پروژه نفوذ گروهک منافقین چنان با موفقیت در حال پیشرفت بود که حتی توانسته بودند نخست وزیر کشور را نیز با خود همراه سازند.

نفوذ جریان لیبرالیسم در نظام اسلامی و حاکمیت بنی‌صدر بر کشور موجب خسارت‌های جبران ناپذیری شد. زمانی که بنی صدر به قدرت رسید و بر مسند ریاست جمهوری و سپس فرماندهی کل قوا تکیه زد، به کمک سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا بر اسرار نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور دست یافت و به عنوان عامل ستون پنجم، کشور را برای تهاجم گسترده عراق آماده ساخت.

احتمال همکاری بنی‌صدر با سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و شخص صدام حسین و همچنین گروهک منافقین برای فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه تا حدودی روشن بود؛ ولی جو حاکم بر کشور و تبلیغات بنی‌صدر مانع از آن می‌شد که بتوانند حقایق را بر ملا کنند.

از جمله بحران‌هايي که بيش از پيش بر داغي تابستان 1360 افزود، پيوندي بود که بين نيروهاي ليبرال و غرب‌زده‌اي به نام بني‌صدر در قامت رئيس جمهوري اسلامي ايران و نيروي منافق و جنایت‌کاری به نام مسعود رجوي و هوادارانش، در قامت گروهک تروریستی منافقین رقم خورد.

پس از فرار این دو عنصر خیانت‌کار رابطه رجوی و بنی‌صدر از مسائل سیاسی فراتر رفته و به روابط خانوادگی نیز کشیده شد. در همین رابطه، فیروزه دختر 18ساله بنی‌صدر با مسعود رجوی ازدواج نمود که البته بیشتر ازدواجی تاکتیکی و مانوری تبلیغاتی بود.

انتخاب بنی‌صدر به رياست جمهوري اسلامي ايران،‌ آغاز روندي بود که وي به منظور حذف نيروهاي انقلابي و خط امامي اتخاذ کرده بود. در تيررس اين اهداف شوم او، افراد بزرگواري از قبيل شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي و دکتر حسن آیت و ... بودند.

شهید حسن آیت 3تیر1317 در شهرستان نجف‌آباد در خانواده‌ای روحانی و مذهبی به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و خانواده در نهایت تنگدستی و محرومیت روزگار می‌گذراندند.

سال 1337 لیسانس ادبیات فارسی و در سال 1340 فوق لیسانس جامعه شناسی را از دانشگاه تهران اخذ کرد. آیت از همان ابتدا با ملیون مخالف بود و همین موضوع باعث شد او که رتبه اول را در فوق لیسانس جامعه شناسی کسب کرده بود، به دلیل تسلط ملیون بر دانشکده علوم اجتماعی تهران، مانع از دادن بورس و اعزام حسن آیت به خارج از کشور شوند.

در نهایت آیت در سال1345 فوق‌لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران اخذ نمود. سپس در همین رشته به موفق به کسب مدرک دکترا شد.

علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه‌شناسی و روزنامه‌نگاری را در تهران به اتمام رساند و همزمان با تحصیل در دانشگاه، دروس حوزوی را نیز آموخت. او با سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسه آشنائی داشت؛ اما اینها در مقابل اطلاعات سیاسی او بسیار بسیار ناچیز بود. دوستانش  از او بعنوان «دایره‌المعارف رجال سیاسی ایران و جهان» نام می‌بردند.

جسارت و قدرت پیش‌بینی او در آنچه که به آن ایمان و اعتقاد داشت بسیار محکم و پابرجا بود. هنگام بیان حق، برایش مهم نبود که چند نفر از او حمایت می‌کنند. این موضع نه تنها در دوران مبارزه، حتی بعد از پیروزی انقلاب هم مشاهده می‌شد. به هیچ وجه در فکر این نبود که حقیقت را فدای مصلحت کند و برای بدست آوردن رضایت یک عده، حقایق را نادرست جلوه دهد.

او در دوره کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی با ابوالحسن بنی‌صدر همکلاس بود. آیت مبارزات ضد استبدادی خود را از همان ابتدای تحصیلات دانشگاه آغاز کرد و همراه با یاران آیت الله کاشانی به مبارزه ادامه داد.

در طول سال‌های بعد از 15خرداد1342 به تدریس اشتغال داشت؛ چون موضوع دروس او عموماً جامعه‌شناسی و مسائل اجتماعی بود، می‌توانست با روشنگری ذهن دانشجویان خود را بیدار و آنان را در مسیر مبارزه به حركت درآورد. در همین رابطه چند بار در قم از طرف ساواك احضار شد و بازجوئی‌های مفصلی از او به عمل آمد.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از آنجا که راه مبارزه با رژیم پهلوی را مسلحانه می‌دید، به تشکیل هسته‌های منظم ضد رژیم در دل ارتش شاهنشاهی با عضویت نیروهای مذهبی ارتش و برگزاری جلسات متعدد با آنان همت گمارد. گرچه این کادرسازی زیرزمینی با پیروزی انقلاب اسلامی ناتمام ماند، ولی ثمره‌اش شناخت نیروهای نظامی مذهبی‌ای چون شهیدان نامجو و کلاهدوز بود.

افشاگری‌های سیاسی او از همان روزهای آغازین انقلاب و در شرایطی كه دستگاه‌های تبلیغاتی غرب درصدد برپا كردن جبهه ملی جدید بودند شروع شد. آیت به مقابله با این عوامل شناخته شده پرداخت و در افشای خط انحرافی و خطرناک وابسته به آمریكا و انگلیس، كوشش و جهاد بسیار کرد.

با پیروزی انقلاب، به همراه شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی و سایر همرزمانش از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی به شمار می‌آمد.

پس از عضویت در شورای مرکزی، به عنوان دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد. به علت دوراندیشی خاصی که داشت، در مواقع ضروری پیشنهادهای جامع و راهگشایی جهت بررسی و اخذ تصمیمات مناسب به شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی نیز ارائه می‌داد.

آنچه آیت را پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه محافل سیاسی و تاریخی قرار داده، نقش او در تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود. بعد از پیشنهاد گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی از سوی آیت الله دکتر بهشتی، چند نفر از فقها و حقوقدانان مجلس، به تبیین شرعی و عقلانی اصل ولایت فقیه پرداختند که یکی از این افراد دکتر آیت نماینده مردم نجف آباد در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. این اصل مخالفین زیادی در مجلس داشت.

در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی، دکتر آیت با بدست آوردن 9/63%  از آراء مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. دفتر هماهنگی بنی‌صدر از شدت عناد و دشمنی که با آیت داشت، خواستار حذف اسم آیت از لیست حزب جمهوری اسلامی شده و اعلام کرده بود که حاضر است هر 30 نفر افراد معرفی شده از طرف حزب و گروههای ائتلافی را بپذیرد، به شرط اینکه اسم آیت در بین کاندیداها نباشد؛ که در نهایت با شکست مواجه شدند.

افشاگری‌های دکتر آیت علیه بنی‌صدر و گروهک منافقینی که با بنی‌صدر عقد اخوت بسته بود را به ترور شهید دکتر حسن آیت واداشت. این جنایت 14مرداد1360 با شلیک 60 گلوله به این شهید مظلوم در جلوی درب منزلش صورت گرفت تا چهره گروهک منافقین را در نظر ملت ایران بیش از پیش کریه‌تر نشان دهد.

همکاری بنی صدر با منافقین

حضرت امام خمینی(ره) مکررا به بنی‌صدر گوشزد می‌کردند که منافقین را رها کند؛ ولی پیوند بنی‌صدر با منافقین ناگسستنی بود. اسناد حاکی از آن است که دستور ترور شهید آیت را خود بنی‌صدر به منافقین داد. در واقع منافقین و بنی‌صدر روی این موضوع اتفاق نظر داشتند که یکی از بزرگترین موانع پیش روی خود را حذف کنند.

رابطه رجوی و بنی‌صدر از مسائل سیاسی نیز فراتر رفته و به روابط خانوادگی نیز کشیده شد. در همین رابطه، فیروزه دختر 18ساله‌ بنی‌صدر با رجوی ازدواج نمود که البته بیشتر ازدواجی تاکتیکی و مانوری تبلیغاتی بود.

بنی‌صدر و شهید دکتر حسن آیت

بنی‌صدر قانون مبتنی بر اسلام را قبول نداشت و تمام تلاشش را برای رسیدن به اهدافش مبنی بر داشتن جامعه‌ای لیبرال و سکولار به کار گرفت. آیت پیش از بقیه بنی‌صدر را شناخت و مانع بزرگی بر سر راه خواسته‌های بنی‌صدر محسوب می‌شد.

آیت و بنی‌صدر در مقطعی از تحصیلات دانشگاهی، هم‌دوره بودند و لذا شهید آیت از دیرباز، با شخصیت فکری بنی‌صدر آشنا بود. اوج پیش‌بینی سیاسی او در مورد بنی‌صدر به اوایل انقلاب و گوشزد انحرافات فکری او پیش از ریاست جمهوری باز می‌گردد. پس از انتخاب بنی‌صدر به ریاست جمهوری، آیت به روند افشاگرانه خود در باب بنی‌صدر ادامه داد.

هیچ وقت در انتقادها و برخوردها از حدود اخلاق اسلامی خارج نمی‌شد.

اصل و اساس سقوط بنی‌صدر را آیت در قانون اساسی گذاشت. او بود که عدم کفایت سیاسی رییس جمهور را قانونی کرد. با این قانون مجلس اجازه داشت تا با تخلفات متعددی که بنی‌صدر مرتکب شده بود، او را عزل کند. آن روزی که بنی‌صدر به ریاست جمهوری رسید و می‌خواست به نحوی در حزب جمهوری اسلامی شکاف بیاندازد، پیغام‌های زیادی داده بود که بگویید آیت بیاید با هم صحبت کنیم. آن مناعت طبعی که در شخصیت دکتر آیت بود حکم کرد که پیغام دهد من با تو کاری ندارم، اگر کاری دارید تشریف بیاورید منزل ما.

بالاخره دو تن از دوستان وی واسطه شدند که جای ثالثی انتخاب شود. بنی‌صدر و دکتر آیت در آن جلسه تا 2، 3 نیمه شب 4 یا 5 ساعت مذاکره کردند. آن شب بنی‌صدر تلاش کرده بود که ببیند می‌تواند آیت را به سمت خود بکشاند و در مقابل حزب قرار دهد؛ اما برخورد آیت با او اصولی بود؛ به او گفته بود که اگر باز هم انتخاب بشوی من مخالف تو هستم و به تو رأی نخواهم داد؛ اما در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی اگر درست حرکت کنی، اگر در خط اسلام حرکت کنی از تو حمایت خواهم کرد و اگر انحراف پیدا کنی در مقابلت خواهم ایستاد.

پس از این دیدار که بنی‌صدر از تغییر عقیده شهید دکتر آیت ناامید شده بود، راهکار دیگری را برای حذف مخالفت‌های او برگزید.

در سال های ابتدایی انقلاب، جنایات منافقین به اوج خود رسیده بود و گاه و بی‌گاه، جریان نفاق در آن زمان مذبوحانه به ترور و حذف فیزیکی چهره های شاخص انقلاب می پرداخت. در مورد شهید آیت، اتهام اصلی این بود که به سمت منافقین نشانه رفت و این گروه باکی از این که این ترور به دوشش نهاده شود، نداشت.

فرزند شهید آیت در تأیید ترور از سوی منافقین می‌گوید:

«پدرم چند روز قبل از حادثه از طرف هواداران مجاهدین خلق بصورت تلفنی مورد تهدید قرار گرفت. ما با نگرانی به ایشان تذکر دادیم و او همیشه در جواب می‌گفت: مرگ حق است و شهادت آرزوی ماست.»

در عین حال، شهید آیت از جمله افرادی بود که از حادثه تروریستی 7تیر1360 جان سالم به در برده بود و احتمالاً منافقین این موضوع را تاب نیاوردند و در اربعین شهدای هفتم تیر، او را به وصل سایر شهدا رساندند.

نحوه ترور

همسر شهید آیت در مورد چگونگی این حادثه تلخ گفت: «آن روز ساعت 6:30 صبح جلسه داشت. مثل اینكه آن روز به من الهام شده بود كه حادثه‌ای پیش خواهد آمد. محسن را بیدار كردم. محافظ هم در حیاط قدم می‌زد و ماشین را آماده می‌كرد. قبل از اینكه از منزل خارج شود تلفن زنگ زد. به او گفتم امروز كمی دیرتر برو، مجلس اكثریت پیدا كرده، خسته‌ای، مریضی، چند روزی مرخصی بگیر. گفت: «نه، هفته آینده مجلس راجع به مطبوعات جلسه خواهد داشت. چند دقیقه به هفت مانده بود، معمولا تا دم در بدرقه‌اش می‌كردم ولی آن روز در آشپزخانه‌ كار داشتم، باعجله به آشپزخانه رفتم. رفت توی حیاط و سوار ماشین شد. از در خارج شدند که ناگهان صدای رگبار شنیدم. رفتم بالای تراس، دیدم خودش را پشت بشكه نفت انداخت. مرتب صدای رگبار می‌آمد و من هم فریاد می‌كشیدم. دویدم توی كوچه، راننده شوكه شده بود. این اتفاق چند ثانیه بیشتر طول نكشید. همه ماجرا بین یكی دو دقیقه به هفت اتفاق افتاد. محافظش تیر خورده بود و خونریزی داشت. آیت هم از ناحیه گردن و مغز تیر خورده بود، او را از ماشین بیرون كشیدم دیدم از بینی و دهانش خون بیرون می‌زند، رنگش زرد شده بود...»

منزل شهید آیت در خیابان 30 متری نارمك كوی افشار واقع بود. از سوی سه سرنشین یك اتومبیل بنز شیری رنگ كه از ساعت‌ها قبل در انتظار شهید آیت بودند مورد هدف 60 گلوله قرار گرفت؛ به همین دلیل تمام نقاط اتومبیل سوراخ سوراخ شده بود. منافقین پس از این جنایت در حالی كه از معركه می‌گریختند تنها شخصی را كه از دور شاهد قضیه بود زیر گرفته و به این ترتیب متواری شدند. در این حادثه همچنین محافظان شهید دكتر حسن آیت از ناحیه دست و كمر مجروح شده بودند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31