منافقين و پرونده ي شهادت صيّاد

یکی از جدی ترین شیوه های گروهك تروريستي منافقين در برخورد با معضلاتی که دامنگیر این فرقه می شود شیوه ی فرار به جلو می باشد ، یعنی شیوه ای که در مسائل سیاسی و اجتماعی بدون پاسخ گفتن به یک پرسش صرفا! برای پاک کردن صورت مسئله تلاش نموده است.

Sayad

چندی پیش اعلام شد که مقامات قضایی فرانسه به دلیل شکایت خانواده ی شهید صیاد شیرازی از منافقين به دلیل ترور وی، تحقیق پیرامون اين پرونده و آمریت این گروه در این خصوص را آغاز نموده است. سردمداران این فرقه بجای توضیح در خصوص چرایی این عمل پلید و غیر انسانی ، با هجمه ی تبلیغاتی از کشته شدن اعضای خود در طول دو دهه ی گذشته یاد کرده اند. اینکه تروریستهای موجود در اشرف به دلیل سابقه ی جنایت و اعمال تروریستی خود آیا اساسا می توانند شاکی پرونده ای باشند که خودشان آن را دست و پا کرده اند و حکم غیابی آن را نیز صادر کرده اند يا نه امري است كه قانون آن را مشخص مي كند؟ اما اين نحواعلام جرم آن هم در اقدامی موازی و البته بلا اثر، راهگشای فرار فرقه ی رجوی از پاسخگویی به جنایت ترور شهید صیاد شیرازی است.

شیران بی یال و دم و اشکم اشرف که فقط در هنگام اعلام موضع و حمایت از رهبران فاسد فرقه بیدار می شوند مسلما هنوز داغ فروغ جاویدان و تار و مار شدن تجاوز نافرجامشان را توسط شهید صیاد شیرازی را بر دل دارند.

البته شاید در تعریف واژه ها فراموش کرده اند که دفاع مشروع از وطن در مقابل تجاوز مزدوران مجاهد رژیم بعثی عملی خداپسندانه است و دراسلام نیز دفاع از وطن و آب و خاک به هر مسلمانی توصیه شده است . آیا کینه ای که منافقين از نظام جمهوری اسلامی ایران ، رجال سیاسی و مردم آن بر دل دارد همیشه باید در بستر نفاق و ناجوانمردانه بروز و ظهور یابد؟ ترور 16 هزار انسان بی گناه بدون امکان دفاع برای آنها ، آیا جز فعل انسانهای ضعیف و بی وجود است؟ صیاد شیرازی اگر در میدان جنگ و در مجالی برابر یعنی برخورداری از سلاح برای هر دو طرف با منافقانی همانند مزدوران رجوی جنگید آیا ترور وی آنهم در پوشش رفتگران و با حربه ی فریبکاری ، غیر از اوج زبونی گروهک رجوی تعبیر می شود؟

در اینکه منافقين و همفکرانشان در توجیه تراشی و فرافکنی شیوه های تروریستی خود داستان سرایی های فراوانی انجام داده اند جای هیچ شک و تردیدی نیست اما هدفی که منافقين در ترور صیاد شیرازی ، از آن بعنوان دفاع مشروع یاد می کند در حقیقت مصداق بارز تروریسم است . دفاع مشروع مجاز و از حقوق طبیعی انسان است اما ترور اقدامی غیر انسانی واز نگاه وجدان بشری محکوم است . شاید لازم باشد با تکرار مجدد تعریف تروریسم به این نکته عنایت شود که ترور به فعالیت بازیگران دولتی و غیر دولتی اطلاق می شود که شیوه و تمهیدات خشن را دراعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی و غیر سیاسی بکار می برند . " در تروریسم مدرن هدف تروریستها یک شخص و یا یک نهاد مشخص نیست ، بلکه ایجاد وحشت و به نمایش گذاشتن قدرت است و آنها هیچ محدودیت را برای خودشان قائل نمی شوند. در واقع آنها به یک ترور کور دست می زنند و در چنین وضعیتی جان شهروندان همیشه در خطر است ."

در خصوص پرونده ی گروه تروریستی رجوي نیز نه هوچی گری و تبلیغات منفی بلکه تنها یک دادگاه بی طرف می تواند قضاوت کند و تایید این موضوع که عمل انجام شده نیز یک عمل تروریستی می باشد تنها بر عهده ی دادگاه است نه شیپورچی های منافقين . در انتها باید نکاتی چند را در این مورد متذکر شد :

1- ماهیت این عمل بنا به گواه تعاریف حقوقی "ترور" و بنا بر آرا حقوق دانان عملی تروریستی بوده است و تحقیقات مقامات قضایی فرانسه نیز برای اثبات این موضوع خواهد بود و نیز جمع اوری ادله ی بیشتر .

2- عمل انجام شده توسط ستون پنجم عراق یعنی گروهک منافقین انجام شده است و رجوي گزارش انجام این جنایت را نیز به ژنرال حبوش داده است. در این خصوص تاکنون اسناد غیر قابل انکار گفتگوی رجوی با حبوش منتشر شده است.

3-دفاعی که منافقين ازاین عمل انجام می دهند یک دفاع کاملا سیاسی و فاقد ماهیت حقوقی و قضایی و صرفا بر اساس شانتاژ رسانه ای می باشد .

و البته همه ی مقدمات موجود نشان دهنده ی این واقعیت است که در صورت رسیدگی درست به این پرونده فرقه ي رجوي برای دفاع از خود دلیل محکمه پسندی ندارد و از این روست که به جنگ رسانه ای و تبلیغاتی روی آورده است .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31