كالبد شكافي يك انحراف (3)

 

Eshtebah

" فصل چهارم "

براندازي

از انجا كه سازمان در عراق و كشورهاي پيرامون به ناچار مضمحل شد ،‌ مسئولين سازمان تلاش خواهند كرد كه در اروپا نيروهاي خود را دوباره سازماندهي كنند . سازمان در كمال ضعف و با نيروهاي نظامي شگفت زده به خاطر فرو پاشي ساختارهاي جنبش در طول مرزهاي ايران ، با عجله به آماده سازي خود پرداخت . ولي تجربه مخفي كاري اين سازمان براي دنبال كردن اهداف مورد نظر مورد توجه قرار گرفته بود .

يك حزب منضبط ، مسلح به تئوري ماركسيست _ لنينيست ،‌ خود انتقادگر و وابسته به توده هاي مردم ، يك ارتش رهبري شده توسط يك چنين حزبي ، يك جبهه متحد از تمام طبقات انقلابي و از تمام گروه هاي انقلابي قرار گرفته ، تحت مديريت چنين حزبي ، اين است سه سلاح اصلي ما كه با آن دشمن را مغلوب مي كنيم ."

سازمان با وجود محروميت از ابزارهاي نظامي بايد خود را آماده كند ، جنگي كه رجوي آن را رهبري مي كند تمام نشده است ، چون ادامه سوء قصدها كه به عنوان عمليات نظامي تلقي مي شد ، از اين پس ناممكن به نظر مي رسد و لازم است كه دوباره به سوي استراتژي هاي جنگي جهت گيري كرد ، با توسل جستن به سلاح براندازي .

 

• تباه كردن نظام

راههاي به كارگيري عمليات براندازي كدامند ؟ پروفسور " رژه مك شيلي " مراحل انجام آن را به دقت شرح داده است :

" به جاي اين كه نيروها به مرزهاي ملي براي فتح سرزمين فرستاده شوند ،‌ بايد در داخل نظام به وسيله عمليات مأموران آموزش ديده براندازي ، يك فرايند تباه سازي مقامات صورت پذيرد . در حالي كه گروه هاي كوچك هوادار در قالب مثلاً گروه هاي برخواسته از مردم و به صورت خودجوش تشكل يافته وارد نوعي مبارزه جديد شوند . با اين هدف كه شروع يك جنگ انقلابي آزاديبخش را اعلام كنند و در حقيقت با هدف سرعت بخشيدن به فرايند تباه سازي حكومت ، قدرت را در دست گيرند .

اهداف براندازي سه چيز است و اين سه چيز همديگر را تقويت مي كنند ، اين اهداف به شرح زير مي باشند :

1. تباه كردن اخلاق ملت مورد نظر و تجزيه گروه هاي تشكيل دهنده ملت .

2. بي اعتبار كردن مقامات ، مدافعان آنها ، كاركنان و افراد معتبر .

3. خلع سلاح توده ها براي جلوگيري از هر نوع دخالت خودجوش عمومي به نفع نظام حاكم در زمان سرنگوني نظام .

 

به دست گرفتن قدرت كار يك گروه كوچك خواهد بود ، كار كوچكترين اقليت ، ‌اقليتي كه دقيقاً مي داند به دنبال چيست و چه بايد بكند ، او تنها گروهي است كه آن را مي داند . بنابراين مهم اين است كه در زمان به دست گيري قدرت هيچ گروه مزاحمي وجود نداشته باشد .

براي رسيدن به اين هدف به كارگيري رسانه ها ، وسيله اي انحصاري براي ايجاد يك تخريب اطلاعات عمده در زمينه براندازي به شما ر مي رود ، بنابراين بايد حوادثي را ايجاد كرد كه بتواند تيتر بزرگ مطبوعات قرار گيرد . "

 

• زمينه اي شناخته شده

فرانسه به خاطر ترس از اين كه سازمان اين كشور را به عنوان مقر امني براي عمليات هاي خود برگزيند ، حمله به اين گروه را انتخاب كرد . همچنان كه آقاي " پي ير دو بوسكه دو فلوريان " رئيس اداره مراقبت از سرزمين (دي.اس.تي) مي گويد ، مأموران او در قلمرو شناخته شده عمليات كرده اند . او مي گويد :

‌" تنها در سال 2001 ، يكصد و نود و پنج حمله و سوء قصد عليه ايران كه از اورسوراواز هدايت شده انجام گرفته است ."

او همچنين مي افزايد :

" ما فهميديم كه آنها قصد داشتند عمليات هايي را خارج از ايران خصوصاً عليه نمايندگي هاي ايران در اروپا انجام دهند . اين يك خطر مربوط به آينده ولي واضح بود ."

رئيس «دي.اس.تي» معتقد است كه جنگ عليه عراق و سقوط صدام حسين ، حامي مجاهدين دلايل اصلي عمليات بود ، او مي گويد :

"‌حتي قبل از جنگ ، ما مي ديديم كه افراد از عراق به اينجا مي آمدند ، در آغاز سال 2003 مريم رجوي به همراه كادرهاي بلند پايه به اورسوراواز آمده بودند ... "

بنا به نظر سرويس هاي اطلاعاتي فرانسه :

" هدف مجاهدين انتقال مركز عملياتي جهاني آنها به وال اواز بود كه تا كنون در بغداد مستقر بود . اگر چه بازرسي از بيست مقر در وال دواز به كشف اسلحه و مواد منفجره منتهي نشد ، با اين حال ويلاي رجوي يك انبار بزرگ بود ."

" پي ير دو بوسكه دو فلوريان "‌ تأييد كرد كه :

" ما به خاطر وجود تجهيزات امنيتي شگفت زده شديم ،‌ ما حدود 7 تا 8 ميليون دلار نقد به همراه وسايل مخابراتي كشف رمز ، پيدا كرديم .... "

سازمان كه كاملاً به روش هاي براندازي تجهيز است ، مي تواند به سرعت هوادارانش را در سراسر اروپا بسيج كند . يك ماشين كاملاً‌ كارآمد ، همچنان كه وزير كشور فرانسه در مورد فراخواني هواداران به هنگام عمليات " تئو‌‌ " اظهار مي كند :

" شش نفر ساكن در كشورهاي اروپايي (چهار نفر در آلمان ، يك نفر در سوئد و يك نفر در ايتاليا) بايد با حكم وزراتي فوري از اين كشورها اخراج مي شدند . سه نفر ساكن سوئد حكم اخراج از كشور را توسط شهرباني دريافت كردند .

نُه نفر كه اقدام به خودكشي كرده بودند تحت مراقبت هاي پزشكي قرار گرفتند و نُه نفر به خاطر شركت در تظاهرات غير قانوني تحت تعقيب قرار گرفتند . دو نفر از ميان آنها به دادگستري معرفي شدند ، به خاطر اين كه از آنها به هنگام خريد بنزين از يك جايگاه سوخت نزديك نلاتن فيلمبرداري شده بود ، آنها بنزين را به يك نفر ديگر داده بودند كه او بر اثر خودسوزي جان باخت .

يكي از آنها به اين خاطر دستگير شده بود كه مانع كمك رساني سريع به شخص آسيب ديده شده بود . علاوه بر آن يك نفر ديگر به خاطر كشف مواد آتش زا در داخل ماشينش كه براي خودسوزي در نظر گرفته شده بود دستگير شد ، ساير تظاهر كنندگان پس از بررسي هاي لازم ديشب آزاد شدند . "

دي.اس.تي (1) از سال ها پيش در مورد سازمان تحقيق مي كند و اين واحد پليس ملي در آوريل 2001 به دست پاركت افتاد . مدير اين اداره مي گويد : "‌ اين يك كار طولاني نفس گير است كه به تازگي به پختگي رسيده است ."

دولت فرانسه در فعاليت خود عليه تروريسم در مورد وسايل ، خساست به خرج نداده ، دلايلي در دست است كه تهديد بسيار جدي تلقي شده است :

‌" بيش از 1200 مأمور پليس از دي.اس.تي از اداره مركزي مبارزه با جرايم عمده مالي ، همچنين 80 ژاندارم از گروه عمليات ژاندارمري ملي در سپيده دم دوشنبه 17 ژوئن در ستاد كل سازمان كه مجموعه اي مسكوني واقع در اورسوراواز بود و همچنين در دوازده مقر در وال دواز و در كنفلان سنت اونورين (ايولين) دخالت كردند ...

علاوه بر آن نزديك 200 آنتن بشقابي و حدود صد دستگاه رايانه كشف شد . بازرسي دقيق از آنها بايد استخراج اطلاعات محققان در مورد مسيرهاي تبادل مالي سازمان و به ويژه شبكه پيچيده جمع آوري كه از طريق چندين كشور و چندين حساب بانكي انجام مي شد را فراهم سازد .

در طي بازرسي ها ، مأموران همچنين تعدادي اسكنر پيدا كرده بودند كه بر روي فركانس پليس تنظيم شده بود ."

نتيجه شگفت انگيز بود ، زيرا مأموران علاوه بر كشف اين وسايل پيشرفته توانسته بودند ، مقادير هنگفتي دلار كشف كنند :

" شمار سريال اين اسكناس ها كه اغلب نو بودند ، پشت سر هم بود . بنا به نظر يك منبع دادگستري اين موضوع بيانگر اين مطلب بود كه اين اسكناس ها همگي از يك بانك مركزي دريافت شده اند ."

در طي ساليان متمادي ، رجوي و همسرش سازمان را منزل شخصي خود تلقي مي كردند و از عدم دخالت دولت هاي اروپايي بهره مي بردند .

• وسيله اي براي فشار

علي اكبر راستگو به خوبي سازمان مجاهدين را مي شناسد ، او در سال 1976 به سازمان محلق شد و به خاطر روش هاي غير قانوني كه در آن اعمال مي شد اين سازمان را ترك كرد . او در آلمان وظيفه حفظ روابط ميان سازمان و ساير گروه هاي چپ كه براي دفاع از سازمان آزاديبخش فلسطين و انقلاب ساندنيستي نيكاراگوئه مبارزه مي كرد را بر عهده داشت ، او درباره اين سازمان مي گويد :

" چگونه مي توان تسامح اروپا در قبال اين سازمان را بيان نمود ؟ اين واقعاً سؤال خوبي است ... حكومت ها از سازمان عليه ايران بهره برداري مي كنند . من مي توانم موضوع را در زماني كه يك ديپلمات بودم بررسي كنم . به هنگام مذاكرات رسمي با تهران اگر معاملات در مسير مورد نظر كشورهاي غربي پيش نمي رفت ، سازمان وظيفه داشت در خيابان ها تظاهراتي را سازماندهي كند .

اين وسيله فشار بسيار مؤثر بود ،‌چون ما بلد بوديم چگونه از تلفن براي بسيج افراد استفاده كنيم ... همه حساب كار خود را مي كردند و مجاهدين براي مراجعه به افكار عمومي و ديگران كارت سفيد داشتند كه از آن مي توانستند عليه ايران استفاده كنند ."

 

• اطلاعات تأييد شده توسط ليبراسيون

زماني كه مجاهدين خلق براي سرويس هاي فرانسه ارزشمند بودند ، زيرا فرانسه توسط مجاهدين از اوضاع تهران مطلع مي شد كه چه اقداماتي عليه منافع فرانسه انجام مي دهد... ولي اين جنبش اپوزيسيون فقط براي فرانسوي ها نقش كمكي پليس را بازي مي كند .

همچنان كه وكيل آنها تأييد مي كند ، هواداران مسعود رجوي براي سرويس هاي آلمان ، هلند ، انگليس ... نيز كار كرده اند ، آنها يك مزدور ايدئولوژي هستند . از آن زمان سرويس هاي مخفي فرانسه توانسته است يك پرونده اتهامي جالب مطرح كند .

 

• يك خطر عمده

رئيس دي.اس.تي خطري را كه از ناحيه مجاهدين خلق ايران مسعود یا رجوي ناشي مي شود را گوش زد مي كند :

" سازمان مجاهدين خلق ايران از مدت ها پيش از يك منطق تروريستي پيروي كرده است. بر خلاف منطق سازمان كه ادعا مي كند انحصاراً عليه يك رژيم مبارزه مي كند ، لازم است بدانيد كه سوء قصدهاي آنها تعداد زيادي از شهروندان را به كام مرگ فرستاده است .

درباره شعارهاي سازمان در مورد اداره اين سازمان براي آوردن دموكراسي در ايران ، بايد به خصوصيت استبدادي فوق العاده جنبش كه در آن يك فرهنگ شخصي افراطي حاكم است توجه كرد . اعضاي اين سازمان بايد خود را كوركورانه فداي مسعود رجوي و همسرش نمايند. بايد در نظر داشت كه اين سازمان دچار يك انشعاب فرقه اي شده است كه خواهان تعصب گرايي هوادارانش مي باشد ، خودسوزي هاي غم انگيز چند روز اخير گواه اين مطلب دردناك است .

دي.اس.تي از مدت ها پيش روي سازمان كار كرده و به مسئولان كشوري در مورد خطر فزاينده آنها هشدار داده است . و از سال 2001 در قالب يك كميسيون درخواستي عمل كرده است . در اين دو سال اخير تلاش شده تا ساختارها و عملكرد اين سازمان شناخته شود ، خصوصاً تأسيسات فرانسوي آنها شناسايي شود ، كه به خاطر پيچيدگي سازمان كار بسيار دشواري است . همچنين سعي شده فرهنگ مخفي كاري ، فرقه اي و محور گرايي اين سازمان شناخته شود .

ولي تأثيرات غير مستقيم دخالت آمريكا در عراق باعث شد كه ما در عمليات مان تعجيل كنيم . بازگشت همه جانبه كادرها و هواداران نظامي و اطلاعاتي به اورسوراواز كه از منابع مختلف به دست ما مي رسيد ، ما را از قصد سازمان مبني بر تأسيس ستاد كل جهاني جديد در فرانسه ، پس از اين كه آن را در عراق از دست داده بودند ، آگاه ساخت . ما اين وضعيت را به دلايل اصولي و خطرات آن كه اين وضعيت ممكن بود براي شهروندان ما داشته باشد ، نمي پذيرفتيم ."

 

1. سرويس ضد اطلاعات فرانسه كه زير مجموعه وزارت كشور است .

 

كالبد شكافي يك انحراف (2)


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان