فضیلت های ماندگار (5)

Fazilat Shahid Sadeghi

همسر شهيد مي گويد :

" علاقه وافري به مسجد و مجالس مذهبي و قرآني داشت و در دوران طلبگي و دانشجويي و استادي با برگزاري جلسات دعا و نيايش ، توسلاتش را به ائمه اطهار بيشتر مي نمود . دعاي كميلش ترك نمي شد و با گفتن اولين كلمه از آن ، اشكهايش جاري مي گرديد ، زيرا شيريني و لذت مناجات با خدا را درك كرده بود . ايمان بالايي داشت ،‌ همان زمان به من مي گفت‌ : آرزو مي كنم روزي فرا رسد كه اين زنان بي حجاب نتوانند در جامعه ظاهر شوند .

در طول دوران زندگي ما كوچكترين اختلاف و ناراحتي پيش نيامد ، چرا كه وجودش سرشار از عاطفه و لطف توصيف ناپذيري بود . وقتي به منزل مي آمد بچه ها گردش را مي گرفتند و او نيز مانند يك كودك با آنها بازي مي كرد و پدرانه و دلسوزانه به نوازش شان مي پرداخت .

شهيد صادقي هميشه توصيه ام مي كرد تربيت فرزندان به عهده توست و بايد تلاش كني آنچنان كه شایسته است تربيت شوند تا اگر روزي در كنارتان نباشم به حرف هايت گوش كنند و به وظايف شان آشنا باشند ." (1)

آقاي دكتر عبد خدايي در مصاحبه شان مي گويد :

" مهمترين خصوصيتي كه از همان دوران طلبگي در دكتر صادقي مشاهده كردم ، اخلاص و خلوص نيت ايشان به خداوند متعال بود و ديگر تعبد و تهجد ايشان . وي وارستگي عجيبي داشت ... اخلاص دكتر صادقي به گونه اي بود كه اگر قرار بود جلسه يا منبري برود و آن جلسه به نفع اسلام باشد ، گرچه به شخصيتش خدشه وارد شود ، مي رفت و سخنراني مي كرد . همه چيز را با معيارهاي الهي مي سنجيد و براي رضاي خدا كار مي كرد . "

حجت الاسلام و المسلمين دهشت هم حجره دوران طلبگي شهيد صادقي مي گويد :

" از نظر اخلاقي روحيه اي پاك داشت و خوش برخورد بود ... "

در وصيت نامه شهيد صادقي آمده است :

" شايد مبلغ پانزده هزار تومان در بانك ملي شعبه دانشگاه داشته باشم ، مبلغ چهار هزار تومان را به عنوان خمس و سهم امام بپردازيد و حدود چهار سال نماز (احتياط) و ده ماه روزه برايم ادا كنيد . مبلغ دو هزار تومان به موسسه خیریه بپردازيد كه به هر فردي از مستحقان مبلغ پنج تومان بپردازند ،‌ اگر محمد و علي درس طلبگي بخوانند بهتر است .

در هر لحظه خدا را فراموش نكنيد ، به ياد خدا باشيد ، خانه اصلي در جهان ديگر است . در صحن امام رضا (ع) دفنم كنيد ، وگرنه در خواجه ربيع . و كتاب سفر و كتاب مناظره مسلمان و مادي (دو اثر چاپ شده شهيد) را به تعداد زيادي تجديد چاپ كنيد كه باقيات الصالحات براي من باشند ، در تجديد چاپ سستي نكنيد ... "

به راستي از وصايای ایشان چه مي فهميم جز اخلاص و زهد و تقوا و دل نبستن به دنيا ! عاش سعيداً و مات سعيداً ...

تواضع و ساده زيستي

تواضع يكي از خصائص انبياء و اولياي خداست و تكبر و نخوت از صفات ناپسند و ويژگي ابليس و باعث مذلت و خواري است ، به قول سعدي :

تواضع سر رفعت افرازدت تكبر به خاك اندر اندازت

به راستي حجت الاسلام شهيد دكتر صادقي از اولياي خدا و شاگرد راستين مكتب انبياء‌ و شيعه به حقه ائمه اطهار بود . وي تجسمي از انساني متواضع بود . يكي از همكارانش در اين باره مي گويد :

" عالمي بي تظاهر بود ، آنهايي كه دكتر صادقي را از زماني كه طلبه اي ساده در مدرسه علميه نواب مشهد بود ، مي شناختند تا زماني كه به مقام استادي دانشگاه و نمايندگي مجلس شوراي اسلامي رسيد ،‌ ديده اند ، مي دانند كه دكتر صادقي كوچكترين تغييري در روحيه و برخوردش نداده بود . " (2)

خصوصيت ديگر دكتر صادقي آن بود كه متواضع و دور از غرور و تكبر بود . اين خصوصيت را در دوران گوناگون زندگي ايشان مي بينيم ، چه زماني كه طلبه اي ساده در مدرسه نواب بود ، چه زماني كه استاد دانشگاه مشهد بود و چه زماني كه نماينده مشهد در مجلس شوراي اسلامي بود .

در اين سه مرحله از زندگي شهيد ، كوچكترين تكبر و غروري در ايشان نمي ديديم ، همان زندگي ساده و بي آلايش دوران طلبگي را داشت .در دوران نمايندگي و استادي دانشگاه هم همين گونه بود ، هميشه متواضع بود .

يك روز دانشجويي به ايشان گفت : ماشين بنده روشن نمي شود ، اگر امكان دارد شما پشت فرمان بنشينيد تا من آن را هل بدهم تا روشن شود ، مرحوم دكتر صادقي به دانشجو گفت : نه شما خود سوار ماشين شويد و بنده ماشين را هل مي دهم . بعد عبايش را گذاشت پشت ماشين و شروع به هل دادن كرد تا اين كه ماشين روشن شد !

در دوران استادي دانشگاه ويژگي مهمش اين بود كه با دانشجويان دوست و رفيق و همراه بود و به صحبت هاي آنان با صبوري گوش فرا مي داد و دانشجويان هم ايشان را دوست داشتند . (3)

حجت الاسلام و المسلمين دهشت هم حجره دوران طلبگي ايشان نيز درباره حسن خلق و ساده زيستي شهيد دكتر صادقي مي گويد :

" زندگي ساده و بي آلايشی داشت ، اهل تجمل گرايي نبود . با اين كه دوران طلبگي را در دو مدرسه بوديم و از نظر زماني هم دو سه سال فاصله داشتيم ، در همان ملاقات هاي گاه و بيگاه حوزه يا دانشگاه چنان متواضعانه برخورد مي كرد كه هرگز لبخند شيرين و تبسم هاي نمكين و سبقت در سلامش را فراموش نمي كنم .

اگر مصافحه مي كردم دست مرا رها نمي كرد مگر من دست بكشم ، به راستي آن همه جذبه جز در سايه فروتني و تواضع و اخلاق حسنه مگر براي كسي امكان پذير است ! اين همه لطفي است از سوي خدا براي كسي كه مستعد است ."

يكي ديگر از دوستان ايشان مي گويد :

" هيچگاه نمي شد كه ماشين ايشان خالي از دانشگاه برود . شهيد صادقي در بين راه دانشجوها را سوار مي كرد . اگر بين راه پيرمرد و پيرزن منتظر ماشين بودند فروتنانه آنان را سوار مي كرد و اين تواضع ايشان را مي رساند . هر معنايي كه براي تواضع داشته باشيم ،‌ مافوقش در ايشان بود ، اصلاً‌ تكبر ، ريا ، بخل نداشت ." (4)

آقاي راحتي يكي ديگر از آشنايان ايشان مي گويد :

" امكان ندارد كسي را پيدا كنيد كه از دست ايشان ناراحت باشد . در حوزه با هر كس آشنا بود اولين كاري كه مي كرد احترام و تواضع بود و اين خيلي مهم است . اصلاً خوش مشرب بود ." (5)

آقاي ولي الله ابراهيميان كه از دوران تحصيلات ابتدايي تا طلبگي با شهيد صادقي بودند ،‌ مي گويد :

" بنده با ايشان در كوچكي از زراعت ها نگهداري و در امر كشاورزي به پدرمان كمك مي كرديم ، آنچه اهميت دارد اين كه پست و مقام در روحيه ايشان هيچگونه اثري نداشت و خود را گم نمي كرد و با همه دوستان ،بسيار صميمي بود . هر كاري از دستشان بر مي آمد از دوستانش دريغ نمي كرد .

به خاطر دارم كه وضع مزاجي يكي از رفيقان خوب نبود و مي گفت آب مشهد مرا اذيت مي كند ، مرحوم دكتر چون ماشين داشت به ايشان قول داد به وكيل آباد برود و آب نوشيدني ايشان را بياورد . همه روزه و يا روز در ميان به وكيل آباد مي رفت و براي ايشان آب نوشيدني مي آورد . شهيد صادقي از اين قبيل خدمات به دوستان فراوان داشتند ....

همسرشان در اين باره مي گويند :

" رفتار او در مدرسه و دانشگاه با شاگردان و دانشجويان بسيار خوب ، مهربانانه و همراه با خوشرويي بود و اين اخلاق تأثير خاصي در دانشجويان داشت ، به طوري كه سخنان او را مي پذيرفتند . بسياري مي گفتند كمتر استادي به معنويت دكتر صادقي پيدا مي شود.

او هيچگاه در زندگي به ماديات نمي انديشيد ، در تهران هنگام نمايندگي مجلس اتاق بزرگي به ما داده بودند كه وي با خريد دو موكت ساده آن را مفروش نمود و در پاسخ به اعتراض من گفت : بايد به فكر مردم باشيم و نبايد آنان كه ندارند با ديدن زندگي ما ناراحت شوند ." (6)

شهيد صادقي از همان آغاز كودكي ،‌ الگوي اخلاق و تواضع و محبت به ديگران و بسياري از خصال حميده بودند . آقاي تقي سيگاري پسر خاله شهيد مي نويسد :

" ايشان دوره ابتدايي را در دبستان مولوي گرمه گذراند و در تمام اين مدت جزو دانش آموزان ممتاز بود . از طرف ديگر به دليل نظم و اخلاق نيكو در تمام اين سال ها الگويي براي ديگر همسالان خود به شمار مي رفت .

با اين كه از نظر علمي بالاتر از دوستان خود بود به آنها مي گفت كه شب ها جمع شويم و با هم درس بخوانيم تا اگر كسي نكته اي را نمي دانست از بقيه بياموزد . اين پيشنهاد براي آن بود كه به بقيه دوستانش كمك كند ، چرا كه وي در دروسش مشكلي نداشت . او نمي خواست كه اينگونه وانمود كند كه مي خواهم به شما كمك كنم ، بلكه مي خواست كارش رنگ خدايي داشته باشد ."

آقاي ابراهيم نورالديني مي گويد :

" ايشان در تمام دوران تحصيل مورد لطف مديران و آموزگاران خويش بود . كاملاً به خاطرم هست كه در كلاس درس آقاي سيد جعفر حسيني كه در آن زمان آموزگار ما بودند ،‌ مسئله اي مطرح شد كه معلم نتوانست پاسخ صحيحي براي آن ارائه كند . شهيد صادقي به معلم گفتند كه به نظرم پاسخ صحيح نيست .

آموزگار از بچه ها نظر خواست و بچه ها براي خشنودي معلم پاسخ معلم را تأييد كردند . شهيد صادقي بر گفته خويش پاي فشرد و به درخواست معلم پاي تخته سياه رفت و پاسخ صحيح را با كمال دقت بيان داشت و به همه ثابت كرد كه پاسخ ايشان صحيح است .

آموزگار كه از اين مسئله به شدت ناراحت شده بود به شهيد سيلي زد ، ولي پس از چند دقيقه پشيمان شد و بچه ها را به بهانه زنگ تفريح از كلاس بيرون كرد و شهيد را در كلاس نگه داشت . هنوز هستند افرادي كه ديدند شهيد صادقي با دستمال خود قطرات اشك معلم نادمش را پاك مي كرد و دست او را به نشانه احترام بوسيد و گفت : من از سيلي شما به خاطر خدا و نيز جدتان گذشتم . "

 

پی نوشت:

1. مصاحبه اختصاصي روزنامه خراسان با خانواده معظم شهيد حجت الاسلام و المسلمين دكتر صادقي ، 7/3/64

2. انجوي نژاد ، سيد مهدي ، خصوصيات و خاطراتي در مورد شهيد صادقي ، روزنامه قدس ، 30/3/69

3. مصاحبه با دكتر عبد خدايي از دوستان و همكاران دانشگاهي شهيد صادقي

4. مصاحبه با حجت الاسلام نورالديني از دوستان شهيد صادقي

5. مصاحبه با آقاي راحتي

6. مصاحبه با همسر شهيد صادقي

 

فضیلت های ماندگار (4)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31