آیا انقلاب مصادره شده است(17)
نكته جالب اينكه در آن خفقان سال 49 (كه هنوز به قول آقاي ملكي مبارزه مسلحانه انقلابيون راستين مورد وثوق ايشان هم شروع نشده بود) به جز آيت الله سعيدي (كه جانش را بر سر آن گذارد) و روحانيون مبارز حوزه علميه قم و حضرت امام، هيچكس از ورود سرمايه داران آمريكايي به ايران و طرح كنسرسيوم سرمايه گذاري آنها حرف نزد. كوچكترين صدايي از هيچيك از نيروهاي سياسي شناخته شده و نشده، هيچكدام از انقلابيون راستين مورد نظر آقاي ملكي و هيچ شخصيت ملي و سياسي درنيامد. انگار همگي در سكوت مرگباري فرو رفته بودند و تنها اين امام و روحانيون مبارز بودند كه باز هم پيشاپيش همه اعتراض مي كردند و در ميدان مبارزه حضور داشتند.
بد نيست در اينجا براي اطلاع آقاي ملكي و دوستانشان هم كه شده، بخش هايي از سخنراني آيت الله سعيدي و اعلاميه حوزه علميه قم را در مخالفت با سرمايه گذاري كنسرسيوم آمريكاييان بياورم، شايد كه اندكي بيشتر انقلابيون راستين اين ملت را بشناسند و بدانند كه ملت ايران در سال 57 هيچ فريبي نخورد و به جز انقلابيون واقعا راستينش، هيچ غريبه و نامحرمي زمام انقلاب را به دست نگرفت.
بخشي از سخنراني آيت الله سعيدي در مسجد موسي بن جعفر(ع) به تاريخ 18/2/49:
«... اين وظيفه علماست كه مردم را از آنچه بر آنها مي گذرد مطلع كنند ولي چه كنم با اين جمعيت كم مجبوريم نفس ها را در سينه حبس كنيم. مثلا يكي از گفتني ها كه اين روزها سروصداي آن همه مملكت را پر كرده... اين است كه 35 نفر از آمريكاييان به ايران آمده تا در اين مملكت سرمايه گذاري كنند. آيا مي دانيد كه استعمارگران و يارانشان چه تصميماتي دارند و چه ظلم هايي خواهند كرد؟...»
بخشي از اعلاميه روحانيون حوزه علميه قم به تاريخ 11 ارديبهشت 1349:
«... ملت ايران! جامعه روحانيت در اين لحظات حساس برحسب وظيفه اسلامي شما را به اين خطر بزرگ توجه مي دهد و عواقب وخيم و شوم اين دسيسه شاه را براي شما گوشزد مي كند. باشد كه به پاخيزيد و جلوي خطر را بگيريد... اين اقدام ننگين مقدمه استعمار حقيقي و همه جانبه ايران است... وظيفه شما اين است كه به پاخيزيد و نگذاريد اين نقشه خائنانه عملي گردد... شما حاضر نشويد راكفلري كه ديروز ملت هاي آمريكاي لاتين با تظاهرات شديد بيرونش كردند امروز با استقبال گرمي وارد ايران شود...»(70)
بخشي از نامه آيت الله سعيدي خطاب به علماي قم و تهران و مشهد:
«... امروز روز اعتراض و فرياد است، نه يك فرياد، بلكه با فريادها و اعتراضات مكرر و پي درپي آنچه برعهده داريد ادا كنيد تا در برابر مجاهدان گذشته اسلام مانند سيدجمال الدين اسدآبادي و آيت الله شيرازي و ملت خود و جامعه كنوني مسلمين روسفيد باشيد و همچنين در روز حساب كه روز روسفيدي و روسياهي است سربلند گرديد...»(71)
اگرچه شاه در مقابل حركت فوق عقب نشيني نكرد و سرمايه گذاران آمريكايي به ايران آمدند و آيت الله سعيدي هم در گوشه سلولش در زندان قزل قلعه به شهادت رسيد ولي بازتاب اين اقدام انقلابي روحانيت مبارز به رهبري امام خميني عليه سرمايه گذاران آمريكايي بر تارك تاريخ مبارزات ضداستعماري ايرانيان نقش بست و بار ديگر به همه نسل ها ثابت كرد، مدافعان واقعي و ازجان گذشته حقوق ملت در مقابل امپرياليسم چه كساني هستند.
بخشي از پيام امام به زائران بيت الله الحرام در بهمن ماه 1349:
«... اينك اينجانب به حكم وظيفه، شمه اي از گرفتاري هاي ملت مظلوم ايران را تذكر مي دهم تا مسلمين جهان بدانند كه به مردم بي پناه اين كشور اسلامي چه مي گذرد... من دست عموم ملت اسلام و آزاديخواهان جهان را در راه قطع ريشه استعمار و استعمارگران، استقلال ممالك اسلامي و گسستن زنجيره هاي اسارت مي فشارم...»(72)
به دنبال پيامهاي امام و پس از درگيري مامورين رژيم شاه با كارگران و دانشجويان در بهار 1350 روحانيون مترقي حوزه علميه قم در 20 ارديبهشت 1350 طي اطلاعيه اي مردم را با توطئه جشن هاي به اصطلاح شاهنشاهي آشنا كردند:
«... جشن ها براي بزرگداشت خاطره سلطنت شاهاني است كه در پرونده آنان چون يادگار پليدشان، جز آدم كشي و ستم و تغذيه از خون ملت به چشم نمي خورد و پيوسته در طول تاريخ هر صداي آزاديخواهي و انسان دوستي را در نطفه خفه كرده و كاخ هاي خود را بر جمجمه آزاديخواهان زمان خود برپا مي داشتند... ملت ايران بداند كه اين بزرگداشت ها، تجليل ها و جشن هاي 2500 ساله تنها براي احياء اصول ارتجاعي آتش پرستي و در حقيقت به منظور كوبيدن مكتب زنده و تحرك زاي اسلام عزيز است... روحانيون مترقي همواره حامي طبقات گوناگون به ويژه دانشجويان رزمنده اند و از كليه اعتصابات و تظاهرات آنان پشتيباني مي نمايند...»(73)
بخشي از سخنراني حضرت امام در مقابله با جشن هاي شاهنشاهي به تاريخ 6 خرداد ماه 1350:
«... ملت ايران با اين جشن مبارزه خواهد كرد و موظف است كه مبارزه كند. مردم موظفند از خانه بيرون نيايند و در جشن شركت نكنند. شركت كردن در اين جشن ها جايز نيست... ما براي چه پادشاهاني جشن بگيريم؟! مگر مردم چه دل خوشي از سلاطين دارند؟ ... داشتن چنين پادشاهاني عزا دارد نه جشن. مسلمين بايد براي اينگونه حكومت ها عزا بگيرند... آقايان ما وظيفه داريم كه اعتراض كنيم. مگر ما واقعاً تكليف نداريم؟ ... من به شما اعلام خطر مي كنم... اگر علماي ايران دسته جمعي اعتراض كنند، همه را مي گيرند و اعدام مي كنند؟! علما و روحانيون ايران كه دهها هزار نفرند اگر اعتراض كنند و مهر سكونت را كه امضاء حساب مي شود، بردارند و دسته جمعي اعتراض كنند، همه را از بين مي برند؟
اگر مي خواستند از بين ببرند بهتر بود كه اول كار، مرا از بين مي بردند. اما ديديم كه از بين نبردند، صلاحشان نمي دانند. اي كاش از بين مي بردند ولي صلاحشان نيست. من مي خواهم چه كنم اين زندگي را؟ مرگ بر اين زندگي كه من دارم. شما در برابر اين اوضاع راه داريد... به روساي دولتها و به آنها كه مي خواهند در اين جشن شوم و در خون ملت ايران شركت كنند. بنويسيد كه نرويد به اين جشن، به جشني كه اسرائيل طرحش را ريخته و... شما موظفيد كه براي رفع مفاسد و اصلاح جامعه و تشكيل حكومت اسلامي كوشش كنيد...»(74)
سخنراني تاريخي امام عليه جشن هاي شاهنشاهي موج عظيمي را در محافل سياسي، نزد رژيم شاه و بالاخره در ميان مردم و روحانيون مبارز ايجاد كرد از جمله:
- سيل تلگرام اعتراض به برپايي جشن هاي شاهنشاهي از سوي روحانيون شهرهاي مختلف حوزه علميه نجف و همچنين روحانيون ديگر كشورها(75)
- مخالفت هاي مردمي به صورت آشكار، اعلاميه پراكني و شعارنويسي، شعرسرايي، برخورد قهرآميز، عدم همكاري و...(76)
به دنبال اين قضايا، توطئه ترور امام توسط ساواك ريخته شد كه نگاهي به برخي از نشريات ملي گرا و حتي ماركسيستي آن زمان كه هر كدام داعيه رهبري داشتند ولي در زماني ناچار از اعتراف به رهبري امام شدند، قابل توجه آقاي ملكي و دوستان تاريخ نگارشان است:
خبرنامه جبهه ملي ايران (29ارديبهشت 1350):
«... از 15خرداد تا امروز، خميني با مردم و پيشاپيش مردم بلاانقطاع عليه دشمن در مبارزه است. آن مبارزه تاريخي با كاپيتولاسيون، آن مبارزاتش از تبعيدگاه، آن هم ميدان ساختن و ميدان دادنش به نيروهاي متحرك و محرك و پيشاهنگ، آن خطوطي كه در جوابيه تاريخي به طلاب روشن كرد و... اين پيام كه رنگ هرگونه ابهام را از نماي مبارزه مردم زدود و چهره واقعي شاه و شاهنشاهي را تصوير كرد... اهميت حيات خميني براي ايران و هم خاورميانه در جنگ روشن است.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
69-كتاب ياران امام به روايت اسناد ساواك شماره اول درباره آيت الله سعيدي- انتشارات مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات- 1377 -70- همان -71- همان
72- كتاب نهضت امام خميني جلد دوم تأليف سيد حميد روحاني- انتشارات واحد فرهنگي بنياد شهيد- خرداد 1364 -73- كتاب نهضت امام خميني- دفتر سوم: تأليف سيد حميد روحاني- مؤسسه چاپ و نشر عروج- چاپ پنجم- 1382 -74- همان
75- صفحات 825 تا 836 كتاب نهضت امام خميني- دفتر سوم: تأليف سيد حميد روحاني- مؤسسه چاپ و نشر عروج- چاپ پنجم- 1382 -76- صفحات 847 تا 858 همان منبع
