غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(70)

Bani  Sadrنقش منافقین و ثمره کار آنان در چهارده اسفند:

هر یک از گروه هایی که در چهارده اسفند شرکت نموده بودند از نظر بعد فکری و اصول عقیدتی ، تفاوت ها و در وجوهی تناقض هایی با یکدیگر داشتند و طیف عجیب چهارده اسفند مانند یک سیل آنچنان این گروه ها را در هم پیچید که برخی از جمله منافقین ادعاهای خود را در مبانی عقیدتی خویش ، هر چند دروغین و مصلحتی بود نیز فراموش نمودند .

با این که حسب گزارش اداره دوم ، علت غائی شرکت منافقین در چهارده اسفند به قول خودشان عمیق تر نمودن اختلافات لیبرالیسم و قشر واپسگرا بوده و در بررسی شب پنجشنبه و روز شنبه در میدان هفتم تیر از نتایج چهارده اسفند خوشحال و دلشاد بودند و تصور می کردند در نقش ژرفا بخشیدن به نزاع طبقاتی لیبرال و به اصطلاح واپسگرا توفیق درخشانی یافته اند ، ولی آنها خود را گول می زدند .

در چهارده اسفند منافقین از آستین آمریکا در آمدند و بر صورت انقلاب سیلی نواختند و این لکه ننگ همیشه بر پیشانی منافقین باقی خواهد ماند . آنها به پیروان خود می گفتند در شعارها بنی صدر را تقویت نکنند ، کردند . ادعا می کردند و تبلیغ می نمودند آلت کور امپریالیسم نشوند ، شدند . مدعی بودند قصد دارند خط خود را از خط لیبرالیسم جدا نگاه دارند ، نکردند .

در نتیجه مهره ای کاملاً فرسوده برای آمریکا شدند که هنوز هم در همان راه گام بر می دارند. گروهی که اگر راه راست را می رفتند می توانستند برادرانه و در یک فضای سالم سیاسی مؤثر و مفید باشند ، چرا چنین شد ؟

تردیدی نیست که بنیاد کار منافقین از اول بر اسلام واقعی نبود و تردیدی نیست که منافقین از اصول و مسلمات اسلامی به هیچ نتیجه فقهی نرسیده و به بیراهه افتاده بودند . زیرا در هیچ یک از آنان معلومات اسلامی حتی در حداقل لازم وجود نداشت ، لذا می بینیم اسلام را به بنیاد مادی صرف یعنی کمونیسم و سوسیالیسم گره می زنند و از خداوند تا حد حاکم عالم ادراک می جویند .

ولی با این همه ادعا می کنند که به اصولی مانند « ان الارض یرثها عبادی الصالحون یا من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب ، و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا » و یا « .... و لیبتلی الله ما فی صدور کم و لیمحص ما فی قلوبکم و الله علیم بذات الصدور » پایبندند ! که آمیزه بنیاد کار منافقین است .

سخنرانی های مسعود رجوی در اولین ماههای انقلاب روزهای جمعه در دانشگاه شریف واقفی که به ظاهر مشحون از دفاع از طریقت و خط امام بود و گروه عظیمی از جوانان را به دنبال خود کشید . بر اساس همین فریبکاری و دروغ پردازی و نفاق بود ، عجبا ادعا می کردند اولین اصول اعتقاداتی آنان مبارزه با امپریالیسم به سرکردگی آمریکا است ، بالاخره به شکل گروهک آمریکایی درآمدند یا معلوم شد از اول چنین بوده اند .

چه شد که منافقین آنچنان رسوا شدند و آنگونه به دامن خودکشی سیاسی و تلخ کامی افتادند ؟ علت آن را در چند چیز باید جستجو کرد :

1.خط تزلزل ناپذیر و غیر قابل انعطاف امام .

2.عدم وجود قابلیت و ظرفیت در کادر رهبری منافقین خلق ، همچنین نداشتن تجربه سیاسی کافی .

3.نتیجه گیری های گمراه کننده از روند پویای انقلاب و دریافت خصمانه از حوادث انقلابی و توسل به حربه های مخرب اصول اعتقادی منافقین در مقابله و رویارویی با این حادثه ها .

4.تفسیر (هدف وسیله را توجیه می کند) در ابعاد بسیار گسترده تا حدود وسایل خلاف شأن یک گروه مدعی انقلاب و مبارزه که بنا به اظهاراتش آمریکا را اولین دشمن خود می دانست ، با وسایل و طرح های آمریکایی بر ضد اسلام خود را تجهیز نمود تا آنجا که به جاسوسی و خصومت با میهن اصلی خویشش برخاست .

بدین ملاحظات باید به برخی از دست اندر کاران نهادهای انقلابی و کمیته ها حق داد که منافقین را خوب شناخته بودند ، لذا در خصومت با منافقین تا حد رو در رویی مسلحانه از جمله واقعه امجدیه و امثال آن پیش رفتند . در بولتن اداره دوم ستاد مشترک ، کلیاتی در مورد علل و کیفیت شرکت میلیشیا و منافقین در چهارده اسفند ارائه گردیده است .

طبق تحقیقات شعب دهگانه بازپرسی و ارائه عکس ها و فیلم ها به شهود و شکایت شاکیان نقش فعال منافقین به همگامی دیگر گروه های محرز و مسلم است و حتی عده ای از منافقین و شاخه نظامی در این عکس ها شناخته شده اند .

در طی تحقیقات روشن شده است که گروه میلیشیا با دسته های 30 تا 40 نفری به رهبری علی اکبر زحمتکش رئیس میلیشیا در زد و خوردها دخالت فعالانه داشته اند و این خود مورد تأیید و تصدیق منافقین می باشد .

در این جا خلاصه ای از متن روزنامه 109 منافقین که در همین زمینه منتشر گردیده است ، را نقل می کنیم :

" .... به همین دلیل ما از همان روز اول تصمیم گرفتیم که در هر گام در مقابل باندهای چماقداری ایستادگی کنیم به ویژه سردمداران این جریان را برای توده های مردم افشا کنیم تا قبل از این که چماقداران متشکل شوند و کار از کار بگذرد ، ضربه های کاری بر زمینه سیاسی رشد چماقداری بزنیم .

و عملاً نیز این کار را کرده ایم ، پیوسته به قیمت شهادت ها و زخمی شدن و دستگیری ها و یا مقاومت ها در مقابل چماقداران ، حامیان پشت پرده را مجبور کرده ایم تا ظاهر شوند و خود را افشا کنند . "

نتیجه :

غایت نتیجه ای که منافقین از شرکت در چهارده اسفند در صدد رسیدن به آن بودند ، قدرت نمایی صرف در مقابل نهادهای انقلابی و کمیته ها بود ، چنان که رجوی در تحلیل درون گروهی عنوان داشته است که " نهایت مقصود فقط قدرت نمایی در مقابل این نهادها و عوامل انقلاب بود ."

حسب گزارش متمم اداره دوم :

" الف) در روز واقعه افراد مجاهدین و میلیشیا بین سرتیم ها تقسیم بندی شده بودند .

ب) گروه ضربتی از افراد بسیار قوی و جوان تشکیل گردیده بود که با کلیه توان و نیرو در درگیری شرکت داشتند .

ج) در روز پنجشنبه از صبح سرگروه ها افراد خود را در محل های مخصوص گردآوری نموده و عازم دانشگاه گردیدند .

از آن جمله ساعت 5/10 جلوی درب شرقی پارک لاله گرد آمدند و یک اکیپ جلوی بیمارستان امام خمینی و یک اکیپ هم از پارک دانشجو به طرف دانشگاه سرازیر شدند و یک گروه نیز از پارک شهر . البته محل تجمع میلیشیا و مجاهدین تنها همین چند نقطه نبوده است .

د) در روز جمعه پانزدهم اسفند ساعت سه بعدازظهر کلیه گروه های مجاهدین باز در محل های ذکر شده گرد آمدند و از طریق تشکیلات به دلیل شرکت فعال آنان در مراسم چهارده اسفند مورد تشویق و تشکر قرار گرفتند .

هـ) میلیشیا روز شنبه شانزده اسفند بعدازظهر در ساختمان اتحادیه انجمن های دانشجویان و دانش آموزان مسلمان واقع در میدان هفتم تیر ، کوچه مشیری ، کوچه منوچهری ، پلاک 6 ، جمع و در پی تحلیل مفصل از چهارده اسفند ، گوینده اعلام می دارد : " ما خیلی خوب توانستیم با زحمات شما ، دو جناح ارتجاع و لیبرال را به جان همدیگر بیندازیم که حالا باید کنار نشسته و تماشا کنیم و منتظر موقعیت های دیگر باشیم ."

آیا شرکت منافقین در چهارده اسفند در پی تحریکات قبلی آنان و با آن وضع یک خود کشی سیاسی نبود ؟

آیا چنین تحلیل و نتیجه گیری صرفاً یک سرپوش بر انحراف و به بیراهه کشیده شدن سازمان نبود ؟

آیا جداً بعد از چهارده اسفند ، منافقین کنار نشستند و منتظر موقعیت ماندند ، یا اشتباه پشت اشتباه صورت گرفت و کار به اینجا انجامید ؟

تا نشان سم اسبت گم کنند                      ترکمانا ، نعل را وارونه زن!

روزنامه مجاهد ارگان سازمان منافقین خلق بعد از چهارده اسفند مقالات زیادی بر علیه نهادهای انقلابی و حزب جمهوری اسلامی منتشر نمود که اثر بسیاری در ایجاد جو فشار ، اغتشاش و آشوب داشت .

برای وضوح بیشتر صفحات را در اختیار روزنامه منافقین می گذاریم و سپس گزیده ای از نوشته دکتر پیمان را در روزنامه امت که نظری است به چهارده اسفند ، نقل می کنیم :

مردم ، ضد چماقداری و بر علیه حزب  چماقداران :

" ... جریان حوادث دانشگاه را همه مردم چه از نزدیک و چه از طریق تلویزیون دیده اند و لزومی به تشریح مجدد آن نیست . در این حوادث به جز مقابله قاطع خود مردم با اوباش چماقدار هیچ چیز جدیدی وجود نداشت و مطابق یک سناریوی تکراری چندش آور و جنایت بار که مردم از مشاهده آن و نتایج زجر آورش دیگر به ستوه آمده اند ، کارگردانی می شد و اتفاق می افتاد .

چماقداران این بار نیز با همان سلاح های سرد و گرم و ابزار و وسایل و شعارهای همیشگی بر علیه رئیس جمهور بسیج شده بودند که البته کینه کشی و انتقام جویی اب پیشوای فقید ملت و مبارزات ضد استعماری و ضد دیکتاتوری و مواضع دموکراتیک و ضد ارتجاعی او نیز محرک و انگیزه دیگری برای آنها بود تا بقایای عقده های ارتجاعی را که اسلافشان در 28 مرداد 32 بر سر مصدق خالی کردند ، بر سر خاطرهت مصدق خالی کنند .

چماقداران طبق معمول ، سازمان یافته و کارشان برنامه ریزی شده بود و از اطراف و اکناف و دور و نزدیک جمع آوری شده بودند . طبق معمول عربده می کشیدند و دشنام می دادند و شگفتا که این بار کسانی که به گواهی تجارب تاریخی و من جمله تجربه بیست و هشت مرداد 32 در میهن خودمان عوامل و نوکران و جاده صاف کن های امثال         " پینوشه " ها بوده اند .

و در همین دو سال گذشته در خدمت یک استبداد سیاه فاجعه آفریده اند ، هزاران نفر را با نهایت شقاوت مجروح و همچنین مصدوم نموده و دهها نفر را شهید کرده و همواره در خط انحصار طلبان واپسگرا کاری جز کشتن و سرکوب آزادی ها و نیروهای انقلابی (یعنی دشمنان واقعی پینوشه ها و اربابان امپریالیست پینوشه ها) نکرده اند ، فریاد می کردند که اجازه پینوشه شدن رئیس جمهور و شیلی شدن ایران را نخواهند داد !!

اما آنچه که در مقابل چماقداران و در جبهه مردم اتفاق افتاد ، یعنی همان نکته جدیدی که به طور تحسین انگیزی ظهور کرد ، آگاهی و آمادگی مردم برای تنبیه چماقداران و مقابله با این پدیده منحوس و ضد مردمی بود ... "

روزنامه مجاهد در مقاله دیگری چنین نویسد :

در حاشیه مراسم چهارده اسفند

" یکی از نکات جالب در این ماجرا و تمامی ماجراهای مشابه در دو سال گذشته این است که در گرماگرم حادثه و آن زمان که افکار عمومی خواستار برخورد جدی با چماقداران و نفی سیاست های سرکوب و چماقداری شده است ، حضرات بلافاصله کمیسیون و جلسه و هیئت و ... تشکیل داده و به اصطلاح به پیگیری و ریشه یابی قضایا می پردازند . اما با گذشت زمان نه اثری از هیئت ها و کمیسیون ها باقی می ماند ، نه نتیجه تحقیقات آنان روشن می شود .

کمیسیون بررسی تقلبات در انتخابات مجلس ، کمیسیون بررسی شکایات ، هیئت ها و گروه های بررسی و ریشه یابی چماقداری ، هیئت بررسی شایعه شکنجه ، همگی از این قماش اند . اما به نظر می رسد که این بار حضرات جداً مصمم هستند که هر طور شده برای واقعه ، عاملین و مسببینی بتراشند و چه کسانی بهتر از مجاهدین ؟

به خصوص که اخیراً هم با افشاگری های مجاهد ، آقایان بدجوری گرفتار مخمصه شده اند . اینجاست که هنوز حتی تحقیقات آبکی هم شروع نشده ، مقامات ریز و درشت بر صفحه تلویزیون ظاهر شده و مجاهدین را با اسم و رسم و یا تحت عنوان گروهک مسئول وقایع قلمداد می کنند .

به راستی چرا هیچ یک از این به اصطلاح مقامات مسئول در مورد اصول و این که چرا  عده ای چماقدار شناخته شده و مشخص می توانند به هر مراسمی که مطابق میل حضرات نبود ، حتی اگر در این مراسم رئیس جمهور مملکت هم سخنرانی داشته باشد ، حمله کنند ، سخنی نمی گویند ؟

چرا وقتی رئیس جمهور مملکت از سازمان یافتگی چماقداران خبر می دهد و حتی اعلام می کند که اینها وابسته به تشکیلاتی هستند که 4000 نفر عضو دارد ، هیچ یک از مقامات مسئول به این مسئله توجه نمی کنند ؟ ...

آقای هاشمی رفسنجانی

آگاهی های مردم نیز از واقعیت های سرسخت جامعه و من جمله از عملکردهای حزب شما در مقام قدرت و حاکمیت نشأت می گیرد و در مراسم بزرگداشت پیشوای فقید ملت ایران دکتر محمد مصدق در دانشگاه نیز این توده های مردم بودند که چماقداران را تنبیه کرده و علیه حزب حاکم ابراز مخالفت و انزجار نمودند و با گروه ها و گروهک ها نامیدن مردم و متهم نمودن میلیشیای قهرمان مجاهدین خلق نمی توان این واقعیت را انکار کرد .

چه بهتر می بود که شما و دیگر مسئولین و مقامات مملکت در این مدت دو سال به سؤالات مردم درباره چماقداری و جنایات و فجایع چماقداران پاسخ می دادید و یا اگر ریگی به کفش نداشتید به اعلام آمادگی های مکرر ما جهت معرفی چماقداران و طراحان پشت پرده چماقداری در یک دادگاه علنی ترتیب اثر می دادید ، تا امروز خود رأساً به تنبیه چماقداران و چاره جویی برای چماقداری نمی پرداختید و شما این چنین بر علیه ما خشم نمی گرفتید و ناسزا نمی گفتید.

ما بر آن نیستیم که به تمام افترائات و اتهاماتی که شما چه به صراحت و چه تلویحاً به ما نسبت داده اید پاسخ دهیم ، اما چه بهتر می بود که شما اگر می توانستید برای مسئله ملیت ها و مسئله کردستان راه حل های مردمی می جستید و به سلاح و بمباران و سرکوب متوسل نمی شدید . تا امروز مجبور نشوید که این چنین به دیگران و به ما تهمت تجزیه طلبی و یا توافق با آقای قاسملو درباره حکومت جانشین بزنید و اعلام استقلال و تشکیل کمیته ها و دادگاه های خلق در لاهیجان را به ما نسبت بدهید .

و چه بهتر می بود که شما و حزب حاکم شما با اتخاذ سیاست های داخلی و خارجی تفرقه افکنانه و عقب مانده و تحریک آمیز و انزوا آفرین ، رژیم صدام را به تجاوز به میهن ما ترغیب و تشجیع نمی کردید و حتی در میدان های جنگ نیز انحصار طلبی پیشه نمی ساختید تا امروز مجبور نشوید که ما را به توطئه جهت منحرف کردن افکار مردم از مسئله جنگ متهم کنید و چه بهتر می بود .... ولی چه می توان کرد که سیاست ها و روش ها و عملکرد از ماهیت ها ناشی می شود ."

مجاهدین خلق ایران ، 18 اسفند 59

پس از ملاحظه خلاصه ای از سه مقاله منافقین ، اکنون می پردازیم به نقد روزنامه امت درباره چهارده اسفند :

سراب پایگاه توده ای جبهه متحد لیبرالی ، خط امپریالیسم و مشگل توده ها :

حوادثی نظیر آنچه در روز پنجشنبه چهارده اسفند اتفاق افتاد ، این خاصیت را دارند که مانند دیگر ابتلائات بر طبق سنت های خداوند باعث کشف بیشت ماهیت هر فرد یا گروه و آشکار شدن درجه صداقت و یا عدم صداقت آنان بشوند ، اکنون مردم بهتر می دانند که مدعیان طرفداری از آزادی ، دلسوزی از انقلاب و استقلال ، اعتقاد به اسلام و مکتب و علاقه مندی و وفاداری در کیفیت وقایع آن روز ابهام زیادی وجود ندارد .

به طور خلاصه جبهه لیبرالی به رهبری رئیس جمهور به منظور وادار کردن فشار بیشتر بر دولت و جناح مقابل که قصد تسلط همه جانبه به ارگان ها و نهادها خلع ید از او را دارند ، تصمیم می گیرد از سالگرد مرگ دکتر محمد مصدق استفاده کرده ، با زنده کردن خاطره اختلاف مصدق و کاشانی خود را در نقش موقعیت مصدق و نهضت ملی و مخالفان ، یعنی جناح حاکمه و حتی امام را در نقش و موقعیت کاشانی به مردم معرفی کنند ....

در این اجتماع همه اعضای جبهه متحد لیبرالی از شخصیت ها و گروه های وابسته به طور رسمی و غیر رسمی شرکت داشتند ، زیرا در این موقعیت تصمیم داشتند قطب بندی جامعه را تکمیل و به مردم این طور حالی کنند که بیش از دو قطب طرفدار آزادی و استبداد یا ارتجاع و انقلاب وجود ندارد و اکنون آنان هستند که مظهر محور آزادی و استقلال و انقلاب می باشند.

به این ترتیب کار جایگزینی خود را تسهیل و مردم را تدریجاً برای یک بسیج و قیام عمومی علیه جریان حاکم دعوت کنند .

به علاوه دو عضو فعال این جبهه ، سازمان مجاهدین و دفتر هماهنگی متشکل از عناصر و گروه ها و باندهای چپ نما و وابسته یا فرصت طلب تصمیم می گیرند اگر مخالفان برای بر هم زدن اجتماع اقدام کنند یا عکس العمل شدید و سازمان یافته از موقعیت برای تشدید بحران و درگیری به خوبی بهره برداری نمایند . به ویژه که در تحلیل سازمان برای بی اعتبار کردن سیستم حاکمه راهی جز تشدید درگیری ها و رو در رو قرار دادن کامل مردم با رژیم وجود ندارد ، در مقابل مخالفان و به ویژه باندهایی از فدائیان اسلام و آیت ، از قبل برای بر هم زدن و اخلال در این اجتماع خود را آماده کرده بودند .

هدف مشترک همه عناصر و گروه های تشکیل دهنده این جبهه که در روز پنجشنبه متفقاً در دانشگاه حضور یافتند ، ساقط کردن دولت و بیرون کردن حزب جمهوری از صحنه حیات سیاسی جامعه و روی کار آوردن یک حاکمیت لیبرالی به رهبری رئیس جمهور است . تا این مرحله همه اتفاق نظر دارند ، اگر چه پس از آن هر گروه و شخصیت راه و هدف خاص خود را دنبال خواهد کرد .

سازمان مجاهدین بعد از یک تردید کوتاه مدت ، در ادامه حمایت از بنی صدر مجدداً در ائتلاف کالم با وی و دیگر اعضای جبهه متحد لیبرال ها قرار گرفت و همان طور که قبلاً بارها تحلیل کردیم ، در حقیقت جایگزینی بنی صدر و لیبرال ها را در مرحله اول پذیرفته و جایگزینی خود را به مرحله دوم موکول کرده اند .

نهضت آزادی که چندان بی میل نیست مستقلاً نقش رهبری جبهه را مانند پیش به دست گیرد با وجودی که سعی می کند گه گاه به طور مستقل ابراز وجود نماید و با بنی صدر مرز بندی کند (سخنرانی بازرگان در مجلس و میتینگ امجدیه) ولی مطمئن است که بدون قبول رهبری بنی صدر در این مرحله راه نجاتی ندارد به همین جهت مانند سازمان مجاهدین به طور کامل در میتینگ دانشگاه شرکت جست . تکلیف بقیه گروه ها نظیر جبهه ملی روشن است . اینها و کوچکترها در حقیقت پیچک هایی شده اند که جز با تکیه بر تنه درخت دفتر هماهنگی قدرت خودنمایی و حیات ندارند ...

از مدت ها قبل بنی صدر بسیج و قیام مردم را علیه دولت و حزب جمهوری تنها راه وصول به اهداف خود می داند . وی توانست با استفاده از نقاط ضعف حزب و دولت و دفاع از آزادی و ضدیت با چماقداری و شکنجه و اعلام شعار امنیت ، رفاه و پیشرفت ، اقشار وسیعی از طبقات سرمایه دار و متوسط مرفه و نیز بخشی از توده ها را جلب نماید .

با مشاهده صدها هزار مردمی که در میدان آزادی جمع می شدند برایشان شکی باقی نماند که ظرف مدت کوتاهی با یک بسیج و قیام سراسری دولت را سرنگون خواهد ساخت و حاکمیت خود را تثبیت خواهد کرد . لذا در هر سخنرانی و مقاله مردم را به قیام ، استقامت و پایداری و حمایت از خود دعوت می کرد . آنها در صورت لزوم ایجاد یک سلسله اعتصابات زنجیره ای را هم تدارک می دیدند که به فلج عمومی کشور و سیستم منجر شود و مجلس و دولت و امام را وادار به تسلیم نماید ....

این که این جبهه همان جبهه متحد انقلابی ادعایی مجاهدین در برابر ارتجاع می باشند ، آنان باورشان شده بود که پایگاه عظیم توده ای دارند و به این " سراب " دلخوش بوده ، نقش ها طرح می کردند . ما مطمئن بودیم که در اولین فرصت که مرز بندی قاطع تری به عمل آید ، اکثریت توده ها در صف انقلاب قرار گرفته ، لیبرال ها و متحدین آنها را به کلی تنها می گذارند و تنها همان اقشار سرمایه دار و متوسط برایشان باقی می ماند .

اجتماع روز پنجشنبه این پیش بینی را ثابت کرد و دیدیم که زمین چمن دانشگاه را عمدتاً همین اقشار به اضافه هواداران سازمان پر کردند و از آن توده های میلیونی و چند صد هزار نفری خبری نبود . این افت چشمگیر بایدخیلی ها را تکان داده و به خود آورده باشد . دعوت بنی صدر از مردم که از فردا تظاهراتی در جلوی دادگستری راه بیندازند و دعوت های بعدی وی که مردم را به استقامت و ماندن در خیابان ها دعوت کرد ، تقریباً بلاجواب مانده ، فقط روز اول تعداد اندکی این دعوت را جواب دادند و سپس به سرعت محو شدند . معلوم شد که  توده ها هوشیارتر از آنند که آلت اجرای مقاصد لیبرال ها و متحدین آنها قرار گیرند ...

بنی صدر کمترین تشابهی با مصدق ندارد ، یک اشتباه دیگر رئیس جمهور و متحدین وی آن است که تصور می کنند توده ها وی را در نقش مصدق خواهند پذیرفت ... اما تفاوت های بنیادی بین مصدق و بنی صدر جای کمترین شبهه و تردید باقی نمی گذارد که این دو ، دو نقش متضاد در موقعیت های گوناگون داشته اند ؛

مصدق رهبر نهضت ضد استعماری بود ، بنی صدر رهبر جبهه ملی لیبرالی است . مصدق به مبارزه با استعمارگران انگلیسی و آمریکایی اولویت می داد و هر هدف و شعاری را نسبت به این هدف عمده فرعی می کرد ، بنی صدر کاری با استعمار و امپریالیزم ندارد و این هدف را عملاً کنار زده است ، چنان که در گفته ها و نوشته هایش کمتر برخوردی جدی علیه امپریالیزم دیده می شود ...

مردم دریافتند که سیاست لیبرال ها در مقابله با تجاوز عراق و تکیه روی جنگ منظم و ارتش کلاسیک شکست خورده است ... دریافتند که آنان حامی سرمایه داران و فئودال ها و خوانین و مالکان اراضی هستند . دریافتند که روحانیون مخالف اصلاحات ارضی و مخالف رهبری امام ، حامی لیبرال ها هستند . دریافتند که لیبرال ها افسران کودتاچی و فراری را به خدمت فرا خوانده و به عکس افسران و افراد انقلابی را منزوی و بر کنار می سازند .

دریافتند که مقصود آنان از امنیت ، برای سرمایه داران و از رفاه و پیشرفت ، وابسته شدن به امپریالیسم و حفظ اقتصاد وابسته ، صنعت مونتاژ و تجارت و بانکداری و نظام اداری کهنه و وابسته است . دریافتند که قصد آنان از آزادی بیشتر ، آزادی عمل سرمایه داران و مالکان و نیرهای ضد خلقی است و از کوبیدن و حمله به نهادهای انقلابی هدفی جز برداشتن موانع راه قدرت ندارند .

فهمیدند که لیبرال ها ، امپریالیست های آمریکایی و اروپایی را شیطان و دشمن نمی دانند و خواهان برقراری روابط دوستانه با آنان هستند . دانستند که لیبرال ها با ادامه و گسترش انقلاب ، حمایت از جنبش های آزادی بخش و تشکیل جبهه مستضعفان مخالف اند ...

مردم ثابت کردند که در ادامه انقلاب و حفظ دستاوردهای آن اصرار دارند و مصالح انقلاب و اسلام را بر هر مصلحت دیگری ترجیح می دهند . مردم حتی در برخورد با لیبرال ها و ریئس جمهور این مصلحت را در نظر می گیرند و با توجه به تهاجم نظامی دشمن و فشار همه جانبه امپریالیزم ، حتی المقدور در حفظ وحدت و پرهیز از اختلاف و درگیری می کوشند ... مردم با اعتمادی که به رهبری امام خمینی دارند ، علیرغم جو نامطلوبی که به وجود آمده ، فعال و امیدوار و متحد و پیگیر وظایف انقلابی خود را در جبهه و پشت جبهه ادامه می دهند ... "

این بود مقاله روزنامه امت در رابطه با وقایع روز پنجشنبه چهاردهم اسفند ماه .

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۶۹)


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان