غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(33)

ما در این قسمت سعی می کنیم چکیده ای از سخنرانی های معروف وی را از 17 شهریور 59 تا 14 اسفند 59 بیاوریم تا بر خوانندگان روشن شود که غائله 14 اسفند فقط در همان روز آغاز و انجام نیافته ، بلکه از مدت ها قبل مقدمات این واقعه تدارک و تهیه شده بوده است.

 

Bani  Sadr

« فصل چهارم »

« صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد »

حافظ

• خلاصه ای از سخنرانی های بنی صدر

بنی صدر برای تحکیم سیطره خود و جذب هر بیشتر افراد ساده فقط کارش دامن زدن به اختلافات میان خود و نهادهای انقلابی که منتهی به وقایع چهاردهم اسفند شد ، نبود بلکه از طریق سخنرانی ها در اجتماعات نیز جو آشفته را به طرف آرمان های خود هدایت می کرد .

بنی صدر بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری و تحکیم نسبی موقعیت خود نجوای مخالفت با ارگان ها و شخصیت های مورد تأیید امام و در نهایت خود امام را سر داده و در این راه از هیچ کوششی دریغ ننموده و نظریه راتر فورد جاسوس آمریکایی را در مورد خود ثابت نمود که در سند شماره 11 ، اسناد لانه جاسوسی در مورد وی می گوید :

" چون او یک توطئه گر (طراح) کهنه کار است اگر احساس کند که رژیم از اهداف انقلابی خود دور می شود یا این که به نفع خودش خواهد بود ممکن است در آینده برای توطئه علیه رژیم مانعی سر راه خود نبیند ."

جاسوس آمریکایی در همان سند می گوید :

" او جاه طلبی سیاسی داد ، او احتمالاً روزنامه اش را به این منظور ایجاد کرده که از آن به عنوان پایگاه قدرتی جهت مقاصد سیاسی آینده اش استفاده نماید ."

وی همچنین اضافه می کند :

" افشا شدن روابط مخفیانه اش با ما احتمالاً به زندگی حرفه ای سیاسی فرد مزبور خاتمه خواهد داد و یقین است که او این نکته را از نظر دور نخواهد داشت ."

البته مخالفت ها و جبهه گیری های بنی صدر اوائل در سطح انتقاد است و سپس جدی تر شده تا جایی که انواع تهمت ها را به ارگان ها می زند و حداکثر سعی خود را در متشنج کردن جو جامعه و استفاده سیاسی خود را از جو به وجود آمده ، می کند .

وی در سخنرانی های خود قبل از 14 اسفند ، جو را برای آن روز آماده کرده تا نتایج لازم را در آن روز بگیرد . سخنرانی 17 شهریور اولین سخنرانی است که وی عمدتاً ماهیت خود را آشکار کرده و با جسارت بیشتری شروع به یکه تازی می کند .

ما در این قسمت سعی می کنیم چکیده ای از سخنرانی های معروف وی را از 17 شهریور 59 تا 14 اسفند 59 بیاوریم تا بر خوانندگان روشن شود که غائله 14 اسفند فقط در همان روز آغاز و انجام نیافته ، بلکه از مدت ها قبل مقدمات این واقعه تدارک و تهیه شده بوده است .

اکنون یکی از سخنرانی های جنجال برانگیز وی را که امتداد خط بنی صدر را به روشنی تعیین می کند و در روز هفدهم شهریور 59 ایراد شده است به طور خلاصه در اینجا نقل می کنیم :

" انحصار و کوشش برای در قبضه در آوردن مقام های تعیین کننده حکومتی از راه طرد و نفی دیگران مشخصه سیاسی جامعه شرک و کفر است . یک گروهی به خود حق می دهد قیم مردم بشود و خود را همه کاره مردم بداند و بگوید مردم احساسات دارند و شعور و آگاهی ندارند و آنها که سازمان دارند می توانند و باید حکومت کنند .

امام می گفت من همراه مردم هستم ، من همان را می گویم که مردم می گویند ، من همان را می خواهم که مردم می خواهند ، آنها که خود را در خط امام می دانند بدانند که مشخصه خط امام احترام به خواست مردم است . وقتی در جامعه ای بتوان رویاروی به رئیس جمهور آن جامعه بهتان زد و دروغ گفت ، طبیعی است که دیگران ترس و وحشت می کنند و توانایی اظهار عقیده را از دست می دهند .

هرگاه بخواهی بگویی که این مقاله ها و تقسیرهای تحریک آمیز چیست ، صداها بر می خیزد که اینها در خط امام هستند ، تا در جواب من از گفتن باز ایستم و رئیس جمهوری خفقان بگیرد ، چنین نیست و من نه ساکت می نشینم و نه زیر بار می روم .

به کسانی که بر علیه من تبلیغات می کنند می گویم خیلی زحمت کشیدید ، اما به خواست خدا شکست خوردید ، آیا من تا این زمان به روشی بر ضد قانون پناه برده ام ؟ آیا کسی می تواند بگوید من در انتخابات در جایی از کشور دخالت کرده و وکیل قلابی به مجلس فرستاده ام ؟

یک اقلیتی برای استقرار حاکمیت خویش کوشیده است و می کوشد رادیو و تلویزیون و روزنامه ها را در دست گیرد ، رهبری نهادهای انقلابی را در دست گیرد ، می خواهد سپاه انقلاب و کمیته های انقلاب ، انجمن اسلامی و هر گروه و حزبی را در قبضه بیاورد .

هیچ سازمانی نمی تواند با شیوه لنین و استالین و حزب معاویه در صدر اسلام بیاید و بخواهد حکومت کند و بتواند . خط اصلی امام خط وحدت است ، وحدت مسلمان ها را با مرزبندی به هم نزنید و با به هم زدن وحدت زمینه هجوم دشمنان را فراهم نیاورید .

به این گروه که خوش کرده است به قبضه حکومت ، هشدار می دهم که من نظریه تو را افشا کردم ، ضابطه های خود را گفتم ، دفعه دیگر در صورتی که اصلاح نشدید و اصلاح نشوید نوبت به افشای با اسم و رسم می رسد ."

سخنان بنی صدر در 17 شهریور و اتهامات وی به شخصیت های مختلف مملکتی ، عده ای از شخصیت ها را بر آن داشت تا به اتهامات وی در مورد خود پاسخ دهند . دکتر بهشتی و آقای رجائی از جمله کسانی بودند که به اتهامات بنی صدر پاسخ گفتند .

حال به خلاصه ای از پاسخ شهید دکتر بهشتی توجه کنید :

شهید دکتر بهشتی با تکیه بر موارد قانونی حاکم بر جمهوری اسلامی بخش عمده ای از سخنان بنی صدر را رد کرد و خاطر نشان ساخت :

" در موقعیت حساس فعلی هرگونه پیامی و مطلبی که موجب نگرانی افکار عمومی شود به زیان انقلاب است . اگر منظور رئیس جمهور از اقلیتی که نام می برد حزب جمهوری اسلامی باشد باید گفت ک مواضع حزب در قبال رئیس جمهور ، مجلس ، دولت و انقلاب مشخص است و بیانیه های حزب گویای این مطلب است .

کجا رئیس جمهور طرح و پیشنهادی به مجلس و یا دولت فعلی دادند و این طرح مورد تصویب و یا رد و یا اصلاح قرار نگرفته است ؟

مردم به برنامه آقای رئیس جمهور رأی نداده اند ، بلکه رأی داده اند و رئیس جمهور انتخاب کردند و چگونگی اداره کشور را هم قانون مشخص کرده است نه این که هر چه رئیس جمهور گفت باید اجرا شود .

در مورد رادیو و تلویزیون هم به زودی نمایندگان سه قوه برای اداره آن انتخاب می شود و تکلیف مدیریت آن مشخص می شود . "

شهید رجائی هم به نوبه خود در مجلس شورای اسلامی از دولت پیرامون اتهامات بنی صدر دفاع کرده و مطالبی به شرح زیر گفتند :

" قرار نبود که چنین صحبت هایی بشود ، ایشان تعهد کرده بودند کابینه را تضعیف نکنند ، این امر جزو تعهدات شان بود نسبت به برادران من در کابینه که تصویب کرده اند . حمله کردند و آنها را خراب کردند . من همکارانم را از کوچه و خیابان پیدا نکردم که آقای بنی صدر چنین جمله هایی درباره آنها بگوید . اخلاق اسلامی چنین چیزی را نمی پذیرد .

من یک ساعت به رئیس جمهور گزارش دادم ، گفت 12 تا دروغ گفتید یا همه حقیقت را نگفتید . گفتم آنها را بگویید . گفت در اولین مصاحبه ام آنها را خواهم گفت . هدفم این نبود که صحبت کنم ، اما از صبح خیلی ها تلفن زدند و گفتند که مسئولیت دارید ."

 

Baisadr000

حجت اسلام رفسنجانی نیز در مورد اختلافات بنی صدر و رجائی چنین گفتند :

" آقای بنی صدر و آقای رجائی هر دو مسلمانند ، ولی بینش آنها فرق دارد و طبعاً روش آنها هم در ارتباط با مسائل کشوری یکی نیست ."

بعد از سخنرانی 17 شهریور بنی صدر و اعتراضات شدیدی که به سخنان وی شد او سخنرانی رسمی دیگری نکرد ، ولی در گوشه و کنار (از طریق بازدیدها و مصاحبه ها) همچنان مشغول پاشیدن بذر نفاق و اختلاف بود تا این که مجدداً در روز عاشورا (28/8/1359) در میدان آزادی با علم به این که جمعیت زیادی به عنوان عزاداری و با عشق به عاشورای حسینی در آنجا جمع می شوند برای خود برنامه سخنرانی گذاشته و با سوء استفاده از اجتماع عزاداران به نفع خود مطالبی ابراز داشت و سعی کرد با پیش کشیدن مسئله شکنجه و تعدد زندان ها و غیره، جو موجود را به نفع خود به حرکت در آورد . مخصوصاً که تعدادی از اعضای گروهک ها هم با هماهنگی قبلی در جلوی جایگاه وی را در این راه یاری می کردند .

قسمتی از سخنان وی در عاشورا چنین است :

" در همه انقلاب ها بدون استثناء پس از پیروزی انقلاب نیروهای قدرت طلب و نیروهایی که جز قدرت انحصاری چیزی طلب نمی کنند ، کوشیده اند انقلاب را به ضد انقلاب تبدیل کنند و جاهلیت را در لباس جدید از نو حاکم گردانند .

آیا مردم ما نباید منزلت قانونی پیدا کنند و حقوق و تکالیف شان در قانون معین باشد ؟ آیا ما در این رژیم هم می خواهیم همان سنت دستگاه پهلوی را تجدید کنیم ؟ چه کسی از نهاد قضایی می پذیرد که ناسزا گفتن به رئیس جمهوری تشویق داشته باشد ؟ چه کسی می پذیرد که اگر در یک مصاحبه تلویزیونی حرف هایی زده شد، تعقیب و زندان داشته باشد. ولی اگر نقابدارانی به روزنامه میزان حمله کنند ، تشویق داشته باشد ؟

مگر امام نگفت که امر تبلیغ جنگ به شورای عالی دفاع مربوط می شود ، پس شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید . اینقدر با منزلت ها بازی نکنید . کجا دیده شده است که مسئولین یک دستگاهی به خود اجازه بدهند پیام رئیس جمهور را سانسور کنند و برای مسلط شدن به این دستگاه از به کار بردن تیر و تفنگ مضایقه نکنند . همان طور که دشنام دهندگان به رئیس جمهور را نمی گیرند ، بلکه جایزه هم می دهید آنهایی را هم که می گویند چرا دشنام می دهید ، نگیرید .

در قانون اساسی ما مگر شکنجه حرام نشده است ، ممنوع نشده ، در کجای دنیا در کدام دین و در کجای اسلام و کشور اسلامی و حکومت اسلامیش شش نوع زندان وجود دارد ؟ چرا اینها تعطیل نمی شوند ؟ چرا باید هر کسی و هر نهادی یک زندان داشته باشد ؟ اینها باید تعطیل شوند ، جو اسلامی جو اعتماد است .

این همه دستگاه های ترسناک و مخوف درست نکنید ، چرا هیئتی تشکیل نمی شود و به کار این زندان های گوناگون نمی رسد . چرا در رژیم اسلامی انسان و جان او این همه بی منزلت شده است که بتوان مثل آب خوردن محکوم کرد و بدون این که کسی بفهمد کار او را تمام کرد .

چه طور می شود که اشخاص را می گیرند ، زندان می برند و ماهها جزء فراموش شدگان می شوند ؟ بس کنید این کارها را . دستگاه قضایی ما باید بی طرف باشد ، مستقل باشد و نباید اجازه داد انواع و اقسام پیدا کند و ابزار قدرت سیاسی شود . اگر این طور شد این همان است که حسین به خاطرش قیام کرد و شهید شد .

مسلمان مکتبی کسی است که در موقع ضعف تسلیم زورمندان نمی شود و در موقع قدرت زور نمی گوید ، در داخل جبهه جنگ روانی و سیاسی نداشته باشیم ، اقلاً متارکه باشد و در دوران جنگ کوشش برای مواضع قدرت نباشد . تبلیغات را چه دشمن بکند چه دوست نادان و چه دشمن دوست نما ، تأثیری در سرنوشت جنگ ندارد .

این که می گوییم هر کس علم و تخصص دارد خط آمریکاست می شود رژیم سابق ، اگر دنبال قدرت استبدادی بودم آسان بود با این امور موافقت می کردم و یقیناً هم بهتر از من کسی پیدا نمی شد که بیاید این امور را برای شما توجیه کند ."

بعد از این سخنان بنی صدر که هر کس آن را می شنید و اطلاعی از اوضاع مملکت نداشت فکر می کرد راجع به کشوری مانند ایران زمان شاه و یا شیلی و غیره صحبت می شود . بنی صدر بلافاصله یک روز در حسینیه ارشاد سخنرانی دیگری کرد و چنانچه در گذشته گفتیم سخنان بنی صدر در حسینیه ارشاد مکمل سخنان وی در روز عاشورا بود .

این سخنان موجی از حیرت ، خشم و حتی ناامیدی در میان ارگان ها و نهادها به وجود آورد و پس از این اظهارات بنی صدر بود که گروه رسیدگی به شایعه شکنجه کار خود را آغاز کرد و قبلاً در این مورد سخن گفته ایم .

حال به گوشه هایی از سخنرانی حسینیه ارشاد توجه کنید :

" من راجع به محدود شدن آزادی بیان هشدار می دهم ، نپندارید که چنانچه آزادی بیان را با چوب و چماق مهار کنند و احتمالاً در هم بریزند کار صحیحی است . همان طور که در اصل 9 آمده بین استقلال و آزادی تفکیکی نیست . اجتماع دیروز و امروز (عاشورا و حسینیه ارشاد) نشان داد که رادیو تلویزیون وسیله ای برای محبوبیت من نبوده است .

رادیو تلویزیون باید محلی برای برخورد آراء باشد و نباید یک یا چند گروه تلویزیون و رادیو را وسیله تبلیغ و استفاده قرار داده و آن را وسیله گروه گرائی خود سازند .

مفهوم بحث آزاد این نیست که عده ای دور هم بنشینند و به هم اتهام وارد کنند . بحث آزاد نباید میدانی برای رقابت و عرض وجود بوده و شرکت کننده به قصد کسب اعتبار در آن وارد شود . نقش رادیو تلویزیون ما دقیقاً بر خلاف بوده و جز تضعیف و داشتن نقش در ضعف وحدت تأثیری دیگری نداشته است . رادیو تلویزیون باید کارش دادن راه حل باشد نه تحمیل عقیده و فکر .

روزنامه ها اگر این شیوه را ادامه دهند شیوه ای است تخریبی . روزنامه ها باید به خط اسلام بروند و هدف و برنامه اسلام یعنی امر به معروف و نهی از منکر را پیشه خود کنند. در اسلام قدرت بی معنا است و فقط خدا اصیل است . با تخطئه افکار و ناسزاگویی و تظاهر این اعمال نمی توان انقلابی بود و انقلابی شد .

باید منتظر باشیم تا عیب مان را بگویند و وقتی گفتند به جای برداشتن چوب تکفیر و چماق با منطق و استدلال ، عیب گفته شده را بپذیریم و راه حلش را نیز بیابیم . این خلاف اسلام و نص صریح قرآن است که هر بار کسی حرفی زد بلافاصله با چماق بسرش بکوبیم و بگوییم که حرف نزنید ، این قبیل اعمال موجب ضعف و زبونی است .

ترس از این عمل و ترس از این که اگر حرفی بزنم با چماق به سرم می کوبند به مراتب از ترس چماقداران ساواک خطرناک تر است ، برای صلابت یافتن و هر چه نیرومندتر شدن به آزادی بیان نیازمندیم و وجود آزادی حتی در جبهه ها نیز حیاتی است . مگر زندگی دروغ است که ما بگوییم متخصص نمی خواهیم ، مهندس و طبیب نمی خواهیم ..."

در این سخنرانی بنی صدر چنان از آزادی و آزاد کردن مردم صحبت می کرد که گویی می خواهد عده ای را که در سیاهچال زندگی می کنند و به دست و پای آنها قفل و زنجیر زده شده از اسارت نجات دهد .

بعد از این سخنان به اصطلاح آزادیبخش، بنی صدر و طیف طرفدار او (لیبرال ها ، مائوئیست ها و منافقین) همچنان سعی می کردند که با پخش شایعه و سخنان تخریبی ، جو جامعه را به کنترل خود در آورند ، تا این که به مناسبت 22 بهمن موقعیت عالی دیگری بدست آمد و جمعیت انبوهی که به خاطر بزرگداشت سالروز پیروزی قیام خونین شان در میدان آزادی جمع می شدند ، طعمه خوبی برای خوراندن و تزریق خط بنی صدر بودند و بنی صدر هم که طبق معمول چنین موقعیت هایی را از دست نمی داد ، برای آن روز اعلام سخنرانی کرده بود و در آن روز سخنانی ایراد کرد که قسمت هایی از آن چنین است :

" آنها گمان نمی کردند که نیروهای مسلح ما بتوانند تجاوز را متوقف کنند و کردند . بدترین چیزها آن است که مردم از واقعیات امور کشور خویش اطلاع نداشته باشند . امروز کسری بودجه ما 80 میلیارد تومان است و با اضافه شدن بعضی اقلام دیگر به صد میلیارد تومان می رسد . پنبه کشور 54% کاهش داشته ، چغندر قند 19% و میزان سفارش گندم به خارج دو میلیون تن و صنعت نیز 30 تا 40 درصد کاهش تولید داشته ، میزان تورم در کلی فروشی 30 و در جزئی فروشی 35% است .

فقدان امنیت قضایی ، وجود مراکز تصمیم گیری ، اقدامات خودکامه و علاوه بر آن رواج روش ترور و بعضی روش های نادرست دیگر ، عاملیت و حاکمیت دولت را در بسیاری نقاط به خطر انداخته است .

به شما مردم نسبت به نبود امنیت اعلام خطر می کنم . ما امنیت قضایی و اخلاقی می خواهیم . این که هنوز بتوان در خیابان ها کتاب سوزاند و هنوز بتوان به خوابگاه ها حمله کرد و هنوز بتوان به غیر از طریق مقامات قانونی مدرسه را تعطیل کرد ، امری نیست که با آن بتوان در جمهوری اسلامی پیش رفت .

همه کارمندان ما باید امنیت شغلی و امنیت از هر لحاظ پیدا کنند . آقای پسندیده برادر امام گفتند که تبلیغات می شود که شما مسلمان نیستید ، قدری راجع به این که مسلمان هستید صحبت کنید .

این که ما بخواهیم مسائل امنیتی را با چوب و چماق حل کنیم دو سال تجربه کافی نیست که ثابت کند شدنی نیست؟این که بتواند با روش هایی که فرعون ها و طاغوت ها و استالین ها ابداع کرده اند در این جمهوری با حیثیات اشخاص بازی کنند این کاری نیست که این ملت در مقابل آن لاقید بماند . این جمهوری باید مرکز تلألوء معنویت اسلام باشد .

آیا در حال حاضر این آزادی ها که در قانون اساسی آمده رعایت می شود یا نه ؟ می گویند ما می خواهیم مردم در لهو و لعب و خرابکاری آزاد باشند . خطری که استقلال ما را تهدید می کند ، استقلال اقتصادی نیز هست و استقلال فرهنگی نیز در نتیجه استقلال سیاسی است .

من در روش خود تغییر نخواهم داد ، استقامت خواهم کرد تا آزادی باز گردد . به شما روزنامه ها می گویم دروغ ، ناسزا ، فحش و تخریب همان طور که در پیام شما آمده است چیزی عاید شما نمی کند .

آقایان گردانندگان حزب توده ، سی سال است که ما حرف های شما را می شناسیم ، این ایجاد نفرت از آزادی از شماست . ایران انقلاب کرد تا عقیده و اسلام حکومت کند ، ایران انقلاب نکرد تا عقیده و اسلام وسیله حکومت شود .

مردان مسلمان ، من ایمان می دهم امسال سال ، سال استقامت است . از استقلال و آزادی با تمام وجود دفاع می کنم و در این راه آماده مرگم . این ملت با حفظ آزادی ها ، با حفظ استقلال کشور با استقرار و اجرای اسلام راه را بر استبداد سد می کنند .

برادران و خواهران من ! تمایل به استبداد از هر سو بیاید باید در مقابل آن بایستید و استقامت کنید ، آن روزی که خون شما را ، نفت شما را تا آخرین قطره بردند ، شما را در گرسنگی رهایتان کردند ، در برابر هر نارسایی صدا به اعتراض بلند کنید تا ما مسئولان بدانیم شما بیدارید . به کسانی که نسبت به حقوق مردم لاقیدند تخفیف ندهید .

کوشیدم در یک محیط تفاهم آنچه مشکلات کشور است بگویم ، خطرهای بزرگی را که در کمین شماست بگویم ، قسمتی از بحران ها نتیجه خلافکاری های ماست و قسمتی از آن نتیجه نارسایی ها در کارهای ماست . آن شعارهایی که شما برای آن قیام کردید حق شما است ، نباید اجازه بدهید هیچ گروه چماقدار و بی چماق این حقوق را از شما سلب کند ."

بعد از این سخنرانی بنی صدر کم کم به مقصود خود نزدیک می شد . وی در این سخنرانی حداکثر سعی خود را کرد که روحیه ها را متزلزل کند ، عنوان کردن مطالبی از قبیل کسری 100 میلیارد تومان بودجه ، ایجاد روش اختناق و ترور ، از بین رفتن آزادی های سیاسی و اقتصادی ، حاکمیت چماق ، تعطیلی مدارس و تشویق به ایستادگی و اعتراض ، همه اینها مطالبی بودند که بنی صدر را به مقصود خود نزدیک می کرد .

کم کم به 14 اسفند روز موعود ، روزی که به قول سخنگوی دولت در آن روز کافی ناآرام شده بود ، تا سر حد امکان سعی شده بود که در روحیه مردم یأس و سرخوردگی ایجاد شود ، تا سر حد امکان ترس از دیکتاتوری و سلب آزادی در مردم ایجاد شده بود و تا سر حد امکان در مورد بنی صدر مظلوم نمایی شده بود و این مظلومیت با حمله عده ای به سخنرانیش و توهین به او می توانست به حداکثر برسد .

با چنین اوضاع و احوالی و با چنین جوی در جامعه ، روز چهاردهم اسفند نزدیک می شد . تا این که روز 14 اسفند فرا رسید . روزی که می توانست اسلام را برای همیشه از صحنه سیاست خارج کند ، روزی که می توانست سرنوشت انقلاب را دگرگون کند ، روزی که می توانست ابرقدرت ها را بر ما حاکم گرداند ، روزی که می توانست پینوشه ها را بر گرده ملت سوار گرداند ، روزی که می توانست خاطره ننگین کودتای 28 مرداد را در خاطره ها زنده کند ، روزی که می توانست ...

لیکن قبل از پرداختن به آنچه در آن روز گذشت ، لازم است به مجموعه وقایعی که در افشای ماهیت بنی صدر و دار و دسته هوادار و اطرافیان وی مؤثر افتد و مردم را به عملکرد حرامیان راهزن انقلاب آشنا کند ، اشاره کنیم .

 

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۳۲)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان