شهید مهدي حاجيان مقدم

Shahid Hajimoghadamنام پدر : عباس

تاریخ تولد : چهارشنبه ، 23 تير ، 1333

محل تولد : تهران

سن هنگام شهادت: 27 سال

تحصیلات : كارشناسي ارشد

تخصص : مديريت مهندسي

 

زندگي‌نامه

سوابق مبارزاتي: مبارزه عليه طاغوت با تبعيت از ولايت فقيه، شركت در راهپيمايي‌ و اعتراضات دانشجويي داخل و خارج كشور، تحمل تهديد و آزار ساواك، سخنراني و انتشار مقاله عليه رژيم پهلوي در خارج از كشور، همكاري با انجمن اسلامي دانشجويان ايراني مقيم آمريكا و كانادا، دستگيري توسط پليس آمريكا و بازداشت در زندان‌هاي مخوف كاخ سفيد،‌همكاري و ارتباط با سازمان‌هاي آزاديبخش و اقليت‌هاي آمريكا، مبارزه با منافقين و جريان‌هاي التقاطي

 

كارهاي تشكيلاتي: عضويت در حزب جمهوري اسلامي

 

مسئوليت‌ها: مسئول روابط عمومي و تداركات ستاد هماهنگي كمك به مناطق جنگ‌زده، مسئول جذب نيروي انساني در ستاد بسيج اقتصادي، همكاري با دفتر طرح بررسي‌هاي نخست وزيري و مسئول آموزش شاخه مهندسي حزب جمهوري اسلامي

 

تولد تا جواني

شب پنجشنبه بيست و سوم تيرماه سال 1333 ه.ش، كودكي در محله خاني آباد تهران كوچه شهاب‌الدوله متولد شد كه پدر و مادرش نام نيكوي مهدي را بر او نهادند. پدرش عباس در زمان تولد او، ‌همراه فدائيان اسلام و شهيد نواب صفوي مشغول مبارزه با رژيم پهلوي بود.

 

مهدي تحصيلات ابتدايي را تا 6 سالگي در دبستان دولتي بهزاد در خيابان صفاري تهران و دوره متوسطه را در دبيرستان دارالفنون گذراند و ديپلم خود را در سال 1351 ه.ش از دبيرستان مرجان اخذ كرد.

رفتار او در خانه و مدرسه و نزد دوستان وآشنايان زبانزد خاص و عام بود.

 

زماني كه مشغول تحصيل در مقطع ابتدايي بود ، شور و شوق خود را براي كسب معارف اسلامي نشان داد. در اين مقطع كه كتاب‌هاي دروس ديني، قادر به پاسخ‌گويي ذهن حساس و پرسشگر او نبود، توسط پدرش كه در محضر پر فيض مرحوم آيت‌الله حاج ميرزا احمدآشتياني ، دروس اصول عقايد و روايات و احاديث را فراگرفته بود، توانست به منابع اصيل اسلامي دست يابد.

 

او در بازي‌هاي كودكانه نيز ادب را رعايت مي‌كرد و همين امر موجب شده بود تا هدايت بيشتر بازي‌هاي كودكان را در اختيار بگيرد.

 

زمان تحصيل در مقطع ابتدايي، هرگاه مي‌ديد بچه‌هاي ديگر مشغول نزاع كودكانه بين خود هستند آن‌ها را نصيحت مي‌كرد و در اين رابطه منشوري به نام "پيروي از قانون" تهيه نموده بود كه در بخشي از آن آمده است: « ... بچه‌ها و هم بازي‌ها بايد تميز و مؤدب باشند،‌ به بزرگ‌ترها احترام بگذارند، بد اخلاق و تنبل نباشند، به كسي زور نگويند و در برابر بچه‌هاي زورگو نيز بي‌تفاوت نباشند... اگر بچه‌اي مرتكب يكي از اعمال ناپسند شد [ به مدت] دو روز از بازي كردن با بقيه دوستان محروم خواهدشد...» اين منشور با وجود اينكه با ذهن كودكانه تهيه شده است اما به خوبي، منش، سلوك و بينش شهيد را كه خمير مايه ذهني او براي فعاليت‌هاي آتي است، نشان مي‌دهد.

 

او در دوران تحصيل همواره در رديف شاگردان ممتاز بود و هميشه از سوي مربيان مدرسه تشويق مي‌شد. در سال آخر دبيرستان براي اينكه خود را آماده ورود به دانشگاه مي‌ساخت محل تحصيل‌اش را از دبيرستان دارالفنون به دبيرستان مرجان كه داراي كادري مجرب‌تر بود تغيير داد.

پس از اخذ مدرك ديپلم در كنكور شركت كرد. در بين سئوالات طرح شده، چند سئوال نيز در تمجيد از انقلاب سفيد و خاندان منحوس پهلوي گنجانده شده بود كه مهدي از پاسخ دادن به آن‌ها امتناع ورزيده بود و همين موضوع باعث پذيرفته نشدن وي دركنكور آن سال شد.

 

مهدي سال بعد در امتحان ورودي دانشكده مديريت و اقتصاد كرج قبول و موفق شد دوره چهارساله دانشكده را طي 2 سال و 6 ماه سپري نمايد و دانشنامه كارشناسي در رشته مديريت اقتصاد را دريافت كند.

 

در سال 1355 ه.ش براي ادامه تحصيل عازم آمريكا شد. او در مدت كوتاهي موفق گرديد تا مدرك كارشناسي ارشد در رشته مديريت مهندسي را دريافت كند.

 

مهدي حاجيان مقدم اهل مطالعه بود و در تقسيم‌بندي وقتش دقت مي‌كرد تا به بطالت نگذرد. او عاشق نماز بود و هيچ‌گاه نماز اول وقتش را ترك نكرد. پس از رفتن به آمريكا در اولين نامه‌اي كه به خانواده‌اش ارسال كرده، اين چنين نوشته است: « از مهمان‌دار هواپيما خواستم زيراندازي براي اقامه نماز در اختيارم بگذارد. [ با اين درخواست من او ] خيلي تعجب نمود. وقتي مشاهده كرد من چه اندازه براي نماز اهميت قائل هستم و با صحبت‌هايي كه براي ارشاد و راهنمايي او نمودم، گفت: اگر همه جوانان مملكت [ به اندازه تو ]‌ با ايمان و با اخلاص بودند، حالا ما اين همه زير بار ظلم نبوديم و اين ميزان فساد [ در مملكت] مشاهده نمي‌شد...»

 

شهيد حاجيان مقدم و مبارزه عليه طاغوت

مهدي از همان دوران كودكي، شاهد مبارزه پدرش در كنار شهيد نواب صفوي براي رفع ظلم و ستم از كشور بود و با اين انديشه كه « مبارزه يعني چه؟» به سراغ آن رفت. او كه با انديشه‌هاي ديني و سيره اهل بيت(ع) بر اثر مطالعه و آگاهي بخشي روحانيت مبارز آشنا بود، خيلي زود توانست مسير خود و معناي مبارزه حقيقي را پيدا كند.

 

مهدي حاجيان مقدم در مكتب حضرت اباعبدالله‌الحسين عليه‌السلام ، درس شهامت و ايثار را آموخته بود و ترس و عافيت‌طلبي براي وي معنايي نداشت . در دوران تحصيل در دانشكده، روحيه مبارزه طلبي خود عليه طاغوت را نمايان كرد. چند بار بر اثر اعتراضاتي كه در سر كلاس مي‌كرد، دانشكده را به تعطيلي و اعتصاب كشانيد و در همه اعتراضات، مسئولان وقت دانشكده مديريت واقتصاد كرج او را مسبب مي‌دانستند و همين عامل و شركت او در جلسات دكتر شريعتي در حسينيه ارشاد موجب شد ساواك همواره او را تحت تعقيب غيرمستقيم قرار دهد اما او با زيركي كه يكي از صفات مؤمنان به شمار مي‌رود، آنها را در اجراي هر توطئه‌اي ناكام گذاشت. سراسر لحظات او صرف مطالعه كتب اسلامي و انقلابي كه از نظر رژيم پهلوي غيرقانوني بود ،‌صرف مي‌شد.

 

پس از رفتن به آمريكا ابتدا براي مدتي در شهر اُكلاهاما اقامت كرد و پس از آن در شهر سن‌آنتونيو مشغول تحصيل شد.

 

او مبارزه‌اش را در سرزمين كفر ابتدا با نوشتن مقالات افشاگرانه عليه رژيم پهلوي آغاز كرد و سپس با برگزاري جلسات سخنراني، پرده از ماهيت شاه و حمايت‌هاي سردمداران كاخ سفيد از آن برمي‌داشت.

شهيد مهدي حاجيان‌مقدم در جلسات انجمن اسلامي و دانشجويان ايراني مقيم آمريكا و كانادا شركت مي‌كرد و از ارتباط با گروه‌هايي كه نام مبارزه داشتند اما آلت دست قدرت‌هاي استعماري بودندپرهيز مي‌نمود و مي‌گفت: « من با انجمن ، حزب و يا گروهي همكاري مي‌كنم كه فقط براي رضاي خدا و در مسير اسلام حركت كند».

 

همزمان با اوج‌گيري مبارزات مردم در داخل كشور، دانشجويان مسلمان نيز در خارج از كشور با هدف جلب توجه افكار بين‌المللي، به اعتراضات خود عليه خاندان پهلوي قوت بخشيدند. مهدي نيز در همه تظاهراتي كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا بر‌گزار مي‌شد شركت فعال و جدي داشت و به دليل تسلط كامل به زبان انگليسي و تعهدش به اسلام، به عنوان سخنگوي انجمن اسلامي انتخاب شد. او،كنفرانس‌هاي مطبوعاتي متعددي را با حضور خبرنگاران خارجي برگزار كرد و به طور شبانه‌روزي براي ابلاغ پيام انقلاب اسلامي و حقانيت حركت دانشجويان خط امام مجاهدت كرد.

 

فعاليت مبارزاتي و انقلابي مهدي با فرار شاه خائن از كشور و ورودش به آمريكا به اوج خود رسيد. دقيقاً زماني كه همه بلندگوهاي تبليغاتي غرب عليه ملت مسلمان ايران به كار گرفته شده بود، وي به همراه ديگر برادران و خواهران انجمن اسلامي با برپايي تظاهرات پرشكوه در مقابل يكي از بيمارستان‌هاي شهرنيويورك كه شاه معدوم در آن‌جا بستري شده بود و هم چنين در مقابل ساختمان سازمان ملل، پيام مظلوميت ملت ستمديده ايران اسلامي را به گوش جهانيان رساندند.

 

با آمدن شاه براي مداوا به بيمارستان نظامي" مك لند" در شهر سن آنتونيو، آنان به مبارزه خود قوت بخشيدند و با اينكه فعاليت و تظاهرات دانشجويان ايراني از سوي دولت آمريكا ممنوع اعلام شده بود اقدام به مبارزات تبليغاتي از قبيل اعتصاب غذا و تظاهرات زدند.

 

به واسطه همين فعاليت‌ها بود كه مهدي كاملاً شناسايي شد و چندين بار تصميم گرفتند او را به قتل برسانند اما هر بار به لطف خداوند نتوانستند نقشه شوم خود را عملي كنند.

 

شهيد حاجيان‌مقدم به علت مبارزات علني عليه محمدرضا شاه و افشاي حمايت‌هاي بي‌دريغ سردمداران دولت آمريكا از وي ، همواره تهديد مي‌شد، بنابراين به ناچار مجبور گشت به شهر نبن‌روژ در ايالت لوئيزيانا مهاجرت كند. با ورود به اين شهر فعاليت خود را در انجمن اسلامي دانشجويان ادامه داد. طي مدتي كه در اين ايالت اقامت داشت موفق شد به همراه ساير برادران انقلابي مسلمان، جلسه سخنراني فريدون هويدا برادر اميرعباس هويدا نخست وزير معدوم رژيم پهلوي را در شهر مونرو به هم بزند. به واسطه اين اقدام، شهيد مهدي حاجيان مقدم به همراه 48 تن از ديگر برادران و يكي از خواهران دستگير و روانه زندان شدند.

 

در زندان نيز دست از مبارزه نكشيدند و با فريادهاي الله‌اكبر و شعار به زبان انگليسي، اوضاع زندان را متشنج كردند. او هم چنين با وجود ابتلا به بيماري زخم معده، اعتصاب غذاي 10 روزه‌اي را ترتيب داد كه به واسطه آن پليس آمريكا ناچار شد آنان را آزاد نمايد.

 

پس از آزادي از زندان با وجود اينكه در مقطع دكتري در رشته مديريت مهندسي پذيرفته شده بود، به دليل افزايش تهديدات و تعقيب از سوي پليس آمريكا، با كمك سازمان آزاديبخش مكزيك،كه پيش از فرار شاه خائن از ايران هنگام افشاگري ظلم وستم پهلوي، با آنان آشنا شده بود ، به شهر" آل پاسو" در مرز كشور مكزيك نقل مكان كرد.

 

مبارزه شهيد مهدي حاجيان مقدم تنها به فعاليت‌هاي او عليه رژيم پهلوي بازنمي‌گردد. او همواره در كنار همه‌ي حق‌طلبان كشورهاي ديگر با قدرت‌هاي استكباري مبارزه مي‌كرد.

 

او از مدتي كه به آمريكا مهاجرت نمود، بر ضدسياست‌هاي استعماري كاخ سفيد و حمايت آنان از قدرت‌هاي فرعوني فعاليت كرد و مي‌گفت: « آمريكا مسبب بيشتر جنايات در جهان بشريت است».

 

مهدي در ميان سياه پوستان و سرخ پوستان آمريكا كه از كمترين حقوق انساني برخوردار بودند، محبوبيت خاصي داشت و با نفوذ كلام خود، اسلام را به آنان معرفي مي‌نمود. در يك سخنراني در جمع سياه پوستان آمريكا گفته بود: « ... شما بدانيد كه مي‌توانيد با ايمان و اتحاد و توكل به خداوند و مبارزه پي‌گير وبي‌امان ،‌سلطه اين ابرجنايت‌كار را در هم بكوبيد و ضربه سختي به دولت جنايتكارآمريكا بزنيد و بدانيد كه آمريكا يك طبل توخالي است».

 

او پيش از بازگشت به وطن همه دارايي خود را كه شامل يك دستگاه خودرو و مقداري اثاثيه منزل بود به يك يتيم خانه در آمريكاي لاتين بخشيد و به دوستان خود توصيه كرد، شما وظيفه داريد تا حق مظلومان (سياه پوستان و سرخ پوستان) را از دولت ستمكار آمريكا بگيريد و براي حمايت از اين مردم ستمديده و بدبخت، شما رسالت مهمي بر دوش داريد».

 

شهيد حاجيان مقدم پس از پيروزي انقلاب اسلامي

شهيد حاجيان مقدم، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با وجود اينكه براي ادامه تحصيل در مقطع دكتري پذيرفته شده بود اما با انگيزه خدمت به وطن در تاريخ دوازدهم ارديبهشت سال 1359 ه .ش به ميهن اسلامي بازگشت.

 

مهدي در ايران خدمت خود را در نهادهاي انقلابي آغاز نمود. ابتدا در ستاد هماهنگي كمك به مناطق جنگ‌زده به عنوان مسئول تداركات و جذب نيروي انساني و روابط عمومي مشغول به كار شد. پس از مدتي به دليل لياقت و پشتكاري كه از خود نشان داد به ستاد بسيج اقتصادي رفت و مسئوليت جذب نيروي انساني را به عهده گرفت. در پي آن در دفتر طرح‌ها و بررسي‌هاي نخست وزيري به انجام وظيفه پرداخت و به دنبال آن با شركت در كلاس‌هاي آموزش وزارت خارجه، خود را براي فعاليت در دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران آماده كرد.

او پس از ورود به كشور همكاري تنگاتنگ خود را با حزب جمهوري اسلامي آغاز نمود و مسئوليت آموزش واحد مهندسي اين تشكيلات را نيز عهده‌دار شد.

 

شهيد حاجيان مقدم عاشق حضرت امام خميني (ره) بود و كلام او را با جان و دل مي‌خريد و تبعيت از فرامين ايشان را واجب مي‌دانست.

 

وي با جريان‌هاي سازش‌كار، ليبراليسم و التقاطي شديداً مخالفت مي‌كرد و به طور مداوم بر اين موضوع تكيه مي‌كرد كه: « ما مسئول هستيم و خداوند از ما بازخواست خواهد نمود. اگر نتوانيم گامي در جهت كمك به انقلاب برداريم، اگر كوچكترين انحرافي از اسلام داشته باشيم مورد بازخواست قرار خواهيم گرفت».

 

او علاقه‌اي به پست و مقام نداشت و با اينكه به او مسئوليت معاونت برخي وزارت خانه‌ها نيز داده شده بود از قبول آن امتناع مي‌كرد و مي‌گفت: « خدمت به مردم و اسلام تنها در تصدي مسئوليت‌هاي كلان خلاصه نمي‌شود».

 

شهيد حاجيان مقدم همواره مي‌گفت: « اين پست و مقام‌هاي دنيوي و ميزهايي كه به ما داده‌اند ، ميراث خون شهيدان است و آزمايشي براي ما كه بايد هر يك را سنگري بدانيم براي مبارزه بيشتر با كفر و شيطان بزرگ آمريكا».

 

سرانجام در فاجعه تروريستي شامگاه هفتم تير سال 1360 به دست منافقين كوردل به شهادت رسيد و با فرقي شكافته به وصال يار رسيد.

 

مادرش در خاطره‌اي از دوران كودكي او و انتظار شهادتش چنين نقل مي‌كند: « مهدي در كودكي به يك بيماري مزمن مبتلا شد به طوري كه بدن او به كلي فلج گرديد و ديگر قدرت راه رفتن نداشت. دوبار عمل جراحي بر روي او صورت گرفت و حدود 8 ماه از قفسه سينه تا زانوهايش در گچ بود. پس از 3 سال بيماري شفاي او را از حضرت سيدالشهدا (ع) گرفتم . هفت ساله بود كه من در خواب رؤياي عجيبي را ديدم. در خواب مهدي مرده بود و داشتند او را در قبر مي‌گذاشتند و من گريه مي‌كردم. ناگهان مهدي سر از قبر بيرون آورد در حالي كه خاك از بدنش به زمين مي‌ريخت گفت: « مادر گريه نكن من حالا از دنيا نمي‌روم وقتي 26 ساله شدم آن وقت از دنيا خواهم رفت».

 

ايستادگي در برابر منافقين ويژگي‌ بارز شهيد

شهيد مهدي حاجيان مقدم از دوران جواني با روح مبارزه اسلامي آشنا شده بود و جريان‌هاي التقاطي و انحرافي را به خوبي مي‌شناخت. او مسير خودش را از آنان جدا كرده بود و هرگز آنان را در قامت يك سازمان و گروه مبارز نمي‌نگريست. بلكه معتقد بود آنان براي اميال دنيوي خود و در راستاي سياست‌هاي استكبار فعاليت مي‌كنند. روزي كه وارد آمريكا شد چند ايراني به سراغ او و ديگر مسافران آمدند. پس از سلام و احوال‌پرسي خود را به عنوان نماينده سازمان چريك‌هاي فدايي خلق معرفي نمودند و اظهار داشتند در خدمت شما رفقاي ايراني هستيم و همه نوع امكانات مانند مسكن، غذا، پول در اختيار شما خواهيم گذاشت تا احساس غريبي و تنهايي نكنيد. او در پاسخ به رياكاري نمايندگان اين گروهك منحرف گفته بود: « من نه رفيق شما هستم و نه نيازي به ماديات دنيا دارم . ما خدايي داريم كه در موقع احتياج به آن پناه مي‌بريم و [ او ما را ] از كمك خلق بي‌نيازمان مي‌كند». چندين بار اعضاي فريب‌خورده گروه‌هاي انحرافي به ملاقات او آمدند و با حيله‌هاي مختلف سعي كردند او را با خود همراه سازند اما مهدي هربار آن‌ها را از خود طرد كرد. وي در اين راه چندبار مورد آزاد و اذيت و ضرب و شتم اعضاي سازمان مجاهدين خلق و ... قرار گرفت.

 

او همواره به هدايت جواناني كه در سرزمين غرب، گرفتار افكار پوشالي منحرفان از خداي بي‌خبر شده بودند ، مي‌پرداخت و توانسته بود برخي از آنان را به ارزش‌هاي اصيل اسلامي بازگرداند.

 

شهيد حاجيان‌مقدم پس از بازگشت به وطن در برخورد با منافقين، كفار و خائنان صريح و قاطع بود. مي‌گفت: « ضد انقلاب هيچ‌گاه ساكت نمي‌نشيند و توطئه‌هايي را براي براندازي انقلاب رقم خواهد زد. يكي از حربه‌هاي آنان ايجاد تفرقه و نفاق است تا با مسموم كردن فضاي جامعه و ايجاد شك و ترديد، با به كار بردن شيوه‌هاي جداسازي نيروها از حركت در خط انقلاب و دربسياري موارد در‌گير نمودن نيروهاي انقلابي با يكديگر ، به قول معروف از آب گل‌آلود ماهي بگيرد».

 

آن‌گاه مي‌گفت : « از آغاز انقلاب اسلامي تاكنون ما نمونه‌هاي فراواني از حركت ضد انقلاب ديده‌ايم و زخم‌هاي آنان را بر بدنه انقلاب احساس كرده‌ايم، لكن اهميت مقام و موقعيت رهبر ما در همين لحظات مشخص شد. هر زمان كه انقلاب ما به خاطر ضربه‌هاي ضد انقلاب به خطر مي‌افتاد و بيمار مي‌شد داروهاي شفابخش طبيب انقلاب، نجات بخش انقلاب بود و در آينده نيز همين‌گونه خواهد بود».

 

او با ليبرال‌هاي سازش‌كار مخالفت و در برابر آنان ايستادگي مي‌نمود و همواره از بني‌صدر و افكار مخرب او انتقاد مي‌كرد.

 

مادر شهيد در خاطره‌اي از او نقل مي‌كند: « حدود دو ماه قبل از شهادتش در فاجعه هفتم تير سال 1360، يك شب به پدرش گفت در حزب جمهوري اسلامي فردي است به نام كلاهي كه خيلي آدم رياكار و مشكوكي است و از او خوشم نمي‌آيد. بايد يك تحقيق در موردش بشود. پس از چند روز دوباره گفت: اصلاً من از ديدن او ناراحت مي‌شوم و قلبم مي‌گيرد ...».

 

ويژگي‌هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد

- اسلام محور

- قرآن پژوه

- دوستدار امام و ولايت فقيه

- قاطع و صبور

- عزت نفس

- آراسته و بي‌آلايش

- پاكدامن

- سازش ناپذير

- وقار و طمأنينه

 

از ويژگي‌هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد مهدي حاجيان‌مقدم به شمار مي‌رود.


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان