شغل: عضو جهاد دانشگاهی علم و صنعت
سن: ۲۷ سال
محل شهادت: روبروی دانشگاه علم و صنعت
تاریخ شهادت: ۱۶آذر۱۳۶۰
زندگینامه...
در سال ۱۳۳۳ در خانوادهای روحانی در شهرستان تقرش دیده به جهان گشود. جد پدرش مرحوم آیت الله سید جعفر مقدس تفرشی از علمای بزرگ آن شهر بود و تعهد به اسلام در خاندان او سنتی دیرینه داشت. در کودکی با پدرش به تهران عزیمت کرد و در جنوب شهر سکنی گزید. پس از اتمام دوره دبستان وارد دبیرستان مروی شد و به سبب علاقه وافرش به اسلام اوقات فراغت را در مدرسه علمیه مروی به تحصیل علوم دینی میپرداخت.
پیوندش با اسلام اصیل از وی انسانی پاک، ساده، عارف و بیآلایش ساخته بود. در اکثر مجالس مذهبی شرکت میکرد و برای استماع سخنرانی روحانیون مبارز سفر میکرد و برای نشر حقایقی که فرا گرفته بود در میان دوستان و هم شاگردیهایش صادقانه میکوشید. پس از پایان تحصیلات متوسطه وارد مدرسه عالی فنی شد و به تحصیلاتش در رشته برق ادامه داد.
در این دوران همواره به امور مذهبی علاقمند بود و مخفیانه کتب و اعلامیههای مذهبی را پخش و مطالعه میکرد. با دریافت فوق دیپلم در رشته برق به سربازی اعزام شد و در پادگان کرمانشاه مستقر گردید و در آنجا نیز در ارشاد هم قطارانش کوشا بود. پس از فرمان امام امت مبنی بر ترک سربازخانهها، پادگان را ترک و به تهران عزیمت نمود، لیکن پس از مشورت با روحانیون به منظور حراست از بیت المال و جلوگیری از تاراج شدن وسایل نظامی توسط ضد انقلاب به پادگان بازگشت و به مبارزه در جهت تشویق سربازان برای پیوستن به صفوف در هم فشرده امت حزب الله ادامه داد.
پس از انقلاب فرهنگی بیدرنگ به باختران رفت و در جهاد سازندگی کنگاور به فعالیت پرداخت و در واحد برق رسانی به روستاها خدمت به مستضعفین را از سر گرفت و اهالی روستاهای کنگاور که به همت او و یارانش صاحب برق شدهاند خدمات وی را هیچگاه فراموش نخواهند کرد.
پس از مدتی به جهاد دانشگاه علم و صنعت پیوست و در کارگاه الکترونیک این جهاد به کار مشغول شد و شب و روز در جهت قطع وابستگی و رسیدن به خودکفائی صنعتی تلاش نمود. او نمونهای بارز از متخصصین مؤمن و متعهد بود که تخصصش را در خدمت به مکتبش به کار گرفته و در جبهه علم و صنعت به مقابله با استکبار جهانی برخاسته بود.
شهادتنامه...
روز شانزدهم آذر ۱۳۶۰، شهید مجتبائی در حالی که برای کار در کارگاه جهاد دانشگاهی از اتوبوس پیاده شده بود، صرفاً به دلیل ظاهر حزب اللهیاش مورد شناسایی یکی از واحدهای تروریستی منافقین قرار گرفت. تروریستها که خود را مأموران کمیته معرفی میکردند، از او کارت شناسایی طلب میکنند و او با وجود آنکه حدس زده بود که خطر در کمینش نشسته با افتخار کارت عضویت در جهاد دانشگاهی را ارائه میدهد و پس از چند لحظه به ضرب گلوله تروریستهای منافق در خون پاک خود در میغلطد.
گزارش پزشکی قانونی علت شهادت سید عبدالرضا مجتبائی را چنین برشمرده است:
«در ناحیه گردن طرف راست سوراخ ریز وجود داشت که اطراف آن را هاله سوختگی فرا گرفته بود. در طرف گردن سوراخ بزرگتری وجود داشت. در سایر نقاط اثر گلوله دیده نشد. علت فوت اصابت گلوله به ناحیه گردن طرف راست و خروج آن از ناحیه گردن طرف چپ و آسیب عروق و احشاء گردن میباشد.»
خدمتگزاران جمهوری اسلامی و آنان که دل به اسلام سپردهاند، از بذل جان در این راه دریغ ندارند. چه در صحنه سازندگی و چه در صحنه شهادت با افتخار میایستند و سر بلند به دیدار خالقشان میروند. شهید مجتبائی این چنین زیست و این چنین شهید شد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۱۱۵، شماره ۲۰