شهید رضا شکرآبی
شغل: عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سن: ۲۱ سال
وضعیت تأهل: مجرد
محل شهادت: خیابان سهروردی، کوچه زهره
تاریخ شهادت: ۲۰دی۶۰
زندگینامه....
در آبان ماه ۱۳۳۹ در تهران چشم به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را با موفقیت به پایان رساند و سپس به کسب و کار پرداخت. نهضت توفنده مردم مسلمان ایران او را که شیفته اسلام بود به گرد شمع وجود خویش کشانید. در کلیه تظاهرات و راهپیماییها حضوری فعال داشت و از سخنان روحانیون معظم کسب فیض مینمود.
پس از پیروزی انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را جهت گذراندن خدمت سربازی برگزید و با شور و شوق فراوان در سال ۱۳۵۹ در امتحانات ورودی شرکت کرد و علاقهاش به این سپاه بدان حد بود که برای موفقیت در امتحانات فوق، نذر کرد. پس از پوشیدن لباس مقدس سربازی، دوره آموزش نظامی را با پشتکار فراوان گذارند و سپس جهت حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل عازم جبهه «بازی دراز» گردید و در آن منطقه ضمن مبارزه با کفار بعثی، رشادتی در خور تحسین را به نمایش گزارد.
پس از اتمام مأموریت به تهران بازگشت و در قسمت حفاظت سپاه پاسداران به ادامه خدمت مشغول شد و از همان زمان در کنار برخی دیگر از برادرانش به محافظت از مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی پرداخت. این زمان مصادف با کارزار شوم و سیاه تروریستی منافقین بود و وی نیز به خوبی میدانست که در انجام این وظیفه چه خطرهایی در کمین اوست.
بارها توسط منافقین کوردل به مرگ تهدید شد و چندین بار نیز هدف سوء قصد قرار گرفت، لیکن حتی یک قدم نیز به عقب برنداشت. در برابر این تهدیدات میگفت: «اگر با این تهدیدها من و امثال من سپاه را رها کنیم و روحانیون هم دست از موعظه بردارند، پس اسلام و انقلاب ما چه میشود.»
جوانی ساکت و خوشرو بود و مظلومیتی غریب در چهرهاش موج میزد. دنیا در نظرش بسیار کوچک مینمود و حدیث «الدنیا مزرعة الاخره» را نصب العین خود نموده و این فرمایش حضرت علی (ع) را در اتاقش نصب کرده بود. خصم همه دشمنان اسلام بود و به ویژه از منافقین این دشمنان ریاکار اسلام، منزجر بود و شعارهایی که علیه این گروهک ضد انقلابی بر دیوارهای نزدیک منزلشان نوشته بود، هنوز به یادگار باقی ماندهاند.
شهادتنامه...
قلب رضا با خدا و آرزویش شهادت بود و هرگاه خبر شهادت کسی را میشنید، با حالتی حاکی از غبطه میگفت: «خوشا به سعادتش.» صبح روز بیستم دی ماه ۱۳۶۰، رضا به همراه سایر برادرانش در معیت «حجت الاسلام محمد خامنهای» از منزل ایشان به قصد مجلس شورای اسلامی خارج میشوند. منافقین تروریست که از مدتی قبل با پوششهای مختلف در کمین آنها نشسته بودند، اندکی پس از حرکت این عزیزان اتومبیل آنها را آماج رگبارهای خود میسازند و برگ دیگری بر کارنامه سیاه خود در خوش خدمتی به استکبار جهانی، میافزایند. رضا شکرآبی به همراه یکی دیگر از برادران همرزمش (شهید علی ولیپور گودرزی) در این حمله ناجوانمردانه به فیض عظیم شهادت نائل میگردند.
در گزارش پزشکی قانونی، علت مرگ شهید رضا شکرآبی چنین قید شده است:
«مردی است حدود ۲۵ سال سن که جمجمه به کلی متلاشی شده و مغز بیرون ریخته است. به شرح فوق در اثر اصابت گلوله به جمجمه، جمجمه متلاشی شده است که علت مرگ میباشد.»
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۱۲۵، شماره ۱۵