در صبح روز سهشنبه ۲۷آذرماهسال۱۳۵۸ هنگامي كه دكتر مفتح ميخواست وارد دانشكده الهيات شود مورد هجوم گلولههاي سه تروريست شيطان صفت از گروهك فرقان قرار ميگيرد و دكتر به سبب شدت جراحات نقش بر زمين ميگردد |
نام پدر : محمود
نوع عضويت : روحاني
محل تولد : رزن
تاريخ تولد : ۱۴ / ۰۹ / ۱۳۰۷
تحصيلات : دكتراي الهيات
سمت : استاد الهيات دانشگاه تهران
محل شهادت : دانشكده الهيات
تاريخ شهادت : 27 / 9 / 1358
زندگی نامه
شهيد دكتر محمد مفتح در سال ۱۳۰۷هجري شمسي در خانوادهاي متدين و رواني در شهر رزن ديده به جهان گشود. پدر وي مرحوم حاج شيخ محمود مفتح از واعظان مشهور همدان بود و چون تبحري تمام در عرضه ادب فارسي و عرب داشت اشعار بيشماري در مدح و منقبت ورثاي اهل بيت سروده است. شيخ محمد علاوه بر سخنوري و وعظ به تدريس ادبيات فارسي و عربي در حوزه علميه همدان نيز پرداخت. محمد مفتح در چنين خانوادهي روحاني مراحل رشد خود را طي كرد. محمد در همان دوران دبستان گاهگاهي همراه پدرش به مجالس وعظ و سخنراني ميرفت و برخي از اوقات پس از پايان سخنان پدرش برميخواست و با صداي زيبا و دلنشينش خود به ذكر مصيبت اهل بيت ميپرداخت. سپس محمد در سايه تربيت فقيهي عارف قرار گرفت و حضرت آيتا..العظمي ملاعليآخوند همدان جرعههايي از چشمه انديشه ناب را در كام شهيد مفتح ريخت و در تكوين انديشههاي آن شهيد نقش بارزي داشت. شهيد مفتح پس از آن كه مقدمات علوم عربي، فقه و بخشي از منطق را نزد پدر و اساتيد حوزه همدان فرا گرفت در سال ۱۳۳۲ به قم هجرت كرد.
ذوق سرشار و استعداد عالي به همراه كوشش مداوم و وجود اساتيدي برجسته موجب آن شد تا مفتح به صورت تحسين برانگيزي دروس حوزه از جمله مسايل، مكاسب و كفايه را در طول سالهاي ۱۳۲۲-۱۳۲۴ فرا بگيرد و خود در زمره اساتيد حوزه قلمداد گردد.
آن شهيد بزرگوار عرفان و دروس خارج فقه و اصول را در عاليترين سطح نزد رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني(ره) آموخت و به اين ترتيب پيوندي صميمانه بين ايشان و امام به وجود آمد و حضرت امام نيز به ايشان علاقه فراواني داشتند. از جمله اساتيد ديگر شهيد مفتح، ميتوان به حضرت آيت الله العظمي بروجردي، مجاهد، گلپايگاني و مرعشي نجفي اشاره نمود. ايشان همچنين فلسفه و حكمت را نزد فيلسوف كبير علامه طباطبايي (ره) تلمذ كرد. وي سپس تحصيلات دانشگاهي را به موازات فراگيري علوم حوزوي پي گرفت و به دريافت مدرك دكترا در رشته الهيات و معارف اسلامي نائل آمد در فقه نيز آنچنان تبحر يافت كه به درجه اجتهاد دست يافت.
پايان نامه تحصيلي وي تحقيقي درباره نهجالبلاغه بود كه به دليل ژرفاي مطالب و عمق مفاهيم با درجه بسيار خوب مورد پذيرش دانشگاه واقع شد.
از جمله اساتيد ديگري كه شهيد دكتر مفتح در محضر آنها به تلمذ و كسب علم و عرفان پرداخت ميتوان به حضرت آيت الله ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني(ره) و حضرت آيت الله محمدحجت اشاره نمود كه در محضر آيت الله قزويني دروس فلسفه و عرفان را آموخت و از آيت الله محمد حجت دروس خارج فقه و علم اصول را فرا گرفت همچنين ايشان بخشي از كتاب رسائل و مكاسب شيخ انصاري و كفايه آخوند خراساني را از محضر آيت الله العظمي حاج سيد محمد محقق داماد كسب نمود.
دكتر مفتح پس از درك محضر اساتيد بزرگ حوزه و كسب معارف اسلامي در سطح عالي پس از اندك مدتي خود به تدريس كتاب منظومه حاج ملاهادي سبزواري پرداخت و در شرح و توضيح اين اثر مطالبي را تحت عنوان روش انديشه به رشته تحرير در آورد كه در خوزه اشتهار يافت. شهيد مفتح علاوه بر تدريس در حوزه، پس از گذراندن دوره دانشگاه به تدريس در دبيرستانهاي قم در رشته معارف پرداخت و به عنوان چهرهاي كه ميتواند به خوبي اقشار روحاني و دانشگاهي و دبيرستاني را پيوند دهد و بين آنها انس و الفت برقرار سازد شناخته شد. در همين ايام شهيد مفتح با همكاري شهيد بهشتي و حضرت آيت الله خامنهاي به مناسبت تقويت پيوند دانشآموزان، فرهنگيان، دانشجويان و روحانيان اقدام به تاسيس «كانون اسلامي دانشآموزان و فرهنگيان» را در شهر قم نمودند. مسئوليت مستقيم اين حركت مقدس را شهيد مفتح بر عهده گرفت.
به لحاظ مقبوليت و محبوبيتي كه اين شهيد بزرگوار بين طلاب و دانش آموزان كسب كرده بود عناصر امنيتي رژيم منحوس پهلوي به وحشت افتادند و در سال ۱۳۴۷ ساواك ايشان را از آموزش و پرورش اخراج و به نواحي بد آب و هواي جنوب كشور تبعيد كردند. اما اين تدابير عوامل رژيم نيز نتوانست آن مجاهد نستوه را از طي مسير متعالي خود باز دارد و ايشان روزبهروز دامنه تبليغات آگاهي بخش خود را عليه رژيم خودكامه شاهنشاهي افزايش داد و در شهرهاي مختلفي از جمله آبادان، اهواز خرمشهر، اصفهان، يزد، شيراز، كرمان، بندرعباس، زاهدان، همدان، كرمانشاه، ساري، بابل، بابلسر، آمل، چالوس، مشهد و ... فعاليتهاي تبليغي وسيعي داشت.
«شهيد مفتح در عرصه تحقيق»
شهيد مفتح به منظور معرفي چهره اسلام، از طريق فضلا و نويسندگان حوزه مجمعي تحت عنوان «جلسات علمي اسلام شناسي» تشكيل داد. اين مجمع فعاليت وسيعي را به منظور شناساندن چهره اصلي اسلام آغاز كرد در اين جلسات كه زير نظر استاد والامقام تشكيل ميشد فضلا و نويسندگان حوزه علميه كتابهاي خود را كه در زمينههاي گوناگون اسلام نوشته بودند مطرح ميكردند و پس از نقد و اصلاحهاي مورد لزوم با مقدمهاي كه دكتر مفتح بر آنها مينوشت در معرض چاپ و دسترس عموم مشتاقان انديشههاي ناب اسلامي قرار ميگرفت، اين جلسات بعد از مدتي توسط ساواك تعطيل شد.
دكتر مفتح با همكاري دكتر بهشتي فعاليت تحقيقي ديگري را در قم آغاز نمودند و با ترتيب دادن جلسات سخنراني در مسجد رضوي قم از اساتيدي چون شهيد مطهري خواست تا در اين برنامه شركت كنند و به حاضران رهنمود بدهند.
«آثار و تاليفات دكتر مفتح»
با وجود آنكه دكتر مفتح در عرصههاي گوناگون مشغول مبارزه با رژيم شاه بود از تاليفات و انجام پژوهش نيز غافل نبود و نگاشتههاي ارزشمندي به صورت تاليف و ترجمه از ايشان به يادگار مانده است كه برخي از آنها عبارتند از:
۱ ترجمه برخي از مجلات مجمعالبيان : تفسير ارزشمند مجمع البيان در قرن ششم هجري به همت ابوعليفضل بن الحسن الطبرسي به زبان عربي تاليف شد و از تفاسير مشهور شيعه به شمار ميرود جلد اول اين تفسير به قلم شهيد آيت الله مفتح و آيت الله نوري همداني ترجمه شدو جلد دوم و سوم را دكتر مفتح به تنهايي به فارسي برگرداند.
۲ حاشيه بر اسفار ملاصدرا: اين حاشيه را دكتر مفتح در زمان تحصيل و تدريس خود بر كتاب «الاسفار الاربعه» ملاصدرا كه يكي از مهمترين منابع فلسفي و عرفاني شيعه است نگاشت. حضرت آيت الله جعفر سبحاني اين حاشيه را بسيار مفيد و موثر بر شمرده است.
۳ روش انديشه : اين كتاب را دكتر مفتح در سال ۱۳۳۶ در علم منطق نوشته است كه به عنوان كتاب درسي حوزه و دانشگاه از آن استفاده ميشود.
۴ حكمت الهي نهج البلاغه: اين كتاب در واقع پايان نامه تحصيلي دوره دكتراي شهيد مفتح ميباشد كه از ژرف نگري شمول و وسعت معاني و قدرت تحقيق بالايي برخوردار است و مولف در آن عاليترين مضامين فلسفي و اعتقادي را به زباني در خور فهم عموم مورد كنكاش و بررسي قرار داده است.
۵ آيات اصول اعتقادي در قرآن: شامل پژوهشهاي استاد در مباحث اعتقادي شيعه با تكيه بر آيات قرآن ميباشد.
۶ نقش دانشمندان اسلام در پيشرفت علوم: شامل مجموعه مقالات استاد است كه در سال چهارم مجله مكتب اسلام به تدريج انتشار يافته است.
۷ ويژگيهاي زعامت و رهبري : اين كتاب شامل مجموعه مقالات استاد دراره ويژگيهاي زعامت و رهبري ميباشد.
۸ مقالات: استاد شهيد دكتر مفتح از طريق ارائه مقالاتي با نشريه «درسهايي از مكتب اسلام » به همكاري پرداختند. همچنين ايشان در سال ۱۳۳۶ با همكاري گروهي از نويسندگان حوزه، مجله«مكتب تشيع» را تاسيس نمودند. مقالات دكتر مفتح در اين نشريه مذهبي از اعتبار خاصي برخوردار بود و وسيله اعتبار و ارزش مجله ميگرديد.
۹ مقدمه نويسي بر آثار ديگران: از ديگر كوششهاي فكري دكتر مفتح نوشتن مقدمه بر آثار نويسندگان جوان حوزه ميباشد كه از مجمع علمي اسلام شناسي كه خود تصدي آن را بر عهده داشت شروع شد و تا چندين سال بعد از اين حركت تداوم داشت.
«مبارزات و تبليغات دكتر مفتح»
مفتح علاوه بر آنكه در محضر مبارك امام خميني(ره) انديشههاي علمي خود را صفا داد و از چشمههاي پر فيض آن روح قدسي جرعههايي از حكمت و عرفان و فقه را نوشيد در پرتو افكار حضرت امام ستيز با استكبار و نفي هرگونه ستم را يكي از برنامههاي خود قرار دادو در اين راه هيچگونه هراسي به دل راه نداد ايشان با وجود اختناق شديد دستگاه ستمشاهي بارها وبارها در مناسبتهاي گوناگون بدون هيچگونه ترس و هراسي به افشاي ماهيت ننگين اقدامات ضد ديني جكومت شاهنشاهي پرداخت كه از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد.
- افشاگري شهيد مفتح درباره تغيير مبداء تاريخ رسمي كشور به تاريخ شاهنشاهي.
- ايستادگي و مقابله با تلاش رژيم جهت رواج فرهنگ اساطيري و ملي گرايي.
- افشاگري در مورد جشن هنر شيراز كه در سال ۱۳۵۰ صورت گرفت.
- جلوگيري از برگزاري جشنهاي نيمه شعيان در سال ۱۳۵۶ بنا بر دستور امام به خاطر به شهادت رسيدن شمار زيادي از مردم مسلمان و غيور ايران توسط عمال رژيم.
- برپايي منبرهاي روشنگرانه و افشاگرانه جهت بيداري افكار در نقاط مختلف كشور
و....
عمال سفاك رژيم كه از اقدامات موثر اين شهيد بزرگوار به شد ت خشمگين شده بودند سعي كردند از طرق مختلف مانند ارعاب، تهديد، تبعيد به نقاط مختلف، تعطيل كردن منبرهاي ايشان و ... مانع اقدامات روشنگرانه دكتر مفتح گرديد. اما وجود بيدار و سازش ناپذير شهيد مفتح در هر مكاني كانون توجه مردم انقلابي و مكتبي قرار ميگرفت و ساواك هيچگاه نتوانست ايشان را از مسير الهي خويش جدا نمايد. ساواك به منظور كاستن از فعاليتهاي چشمگير ايشان، نامبرده را از ابتدا به نواحي بد آب و هواي جنوب نبعيد كرد تا رابطهاش را با شهر قم قطع كند و سپس از پايان دوران ابعيد نيز ايشان را ناگزير به سكونت در تهران نمودند. در اين زمان با تلاش پيگير و اصرار فراوان شهيد مطهري دانشكده الهيات دانشگاه تهران از شهيد مفتح جهت تدريس دعوت به عمل آورد و رژيم به خيال باطل و مكر ضعيف خود تصور ميكرد حضور شهيد مفتح در دانشگاه باعث ميشود كه كوششهاي تبليغي و حركتهاي مبارزاتي استاد كمرنگ شود. اما اين خود نقطه عطفي در مبارزات سياسي استاد مفتح گرديد و ايشان همراه با شهيد مطهري توانستند سنگر ديگري بري مبارزه با رژيم آن هم در درون دانشگاه ايجاد نمايند و ايشان با سخنرانيهاي خود در سنگر مسجد دانشگاه و مساجد ديگر سعي در ترغيب و تشويق نسل جوان به سوي معارف تشيع داشت. ارمغان اين برنامه مفيد ترغيب و جذب جوانان دانشگاهي به سمت اسلام و نيز انس و وحدت دانشگاهيان با طلاب علوم حوزوي بود.
ايشان در همين ايام نيز با سخنراني در مسجدالجواد و سپس در مسجد جاويد در سال ۱۳۵۲ به روشنگري مردم ميپرداخت و فعاليت ايشان در مسجد جاويد توانست خلائي را كه بعد از بسته شدن حسينيه ارشاد به وجود آمده بود را جبران نمايد.
تلاشهاي استاد در اين سنگر مقدس بر ساواك بسيار گران آمد و اجازه نداد اين مسجد بيش از ۱۸ ماه به فعاليتهاي چشمگير فرهنگي و تبليغي خود را ادامه دهد و سرانجام در سوم آذرماه ۱۳۵۳ پس از سخنراني يار و همرزم شهيد مفتح، حضرت آيت الله خامنهاي با هجوم ساواك مسجد جاويد تعطيل شد و دكتر مفتح نيز پس از دستگيري به زندان افتاد. مدتي بعد از آزادي از زندان، رژيم پهلوي ايشان را به امامت مسجد قبا در حوالي حسينيه ارشاد پذيرفت و دوباره آنجا را پايگاه انسجام مبارزات مردمي قرار داد. مقارن با ماه مبارك رمضان ۱۳۵۶ كه به دليل تغيير سياست امپرياليسم آمريكا و آغاز شعارهاي پر فريب حقوق بشر، رژيم حاكم ايران نيز به تبعيت از ارباب خود مجبور شد از فضاي باز سياسي دم زند. شهيد مفتح نيز جهت افشاي ماهيت خائنانه اين شعار دروغين و بهره گيري از ضعف رژيم اقدام به تشكيل جلساتي در مسجد قبا كرد كه براي اولين بار در تاريخ معاصر ايران با حضور جمعيتي متجاوز از سي هزار نفر برگزار ميگرديد و مردم حتي از شهرستانها براي استماع سخنزانيهاي گويندگان به مسجد قبا هجوم ميآوردند.
انديشه باز و پويايي شهيد مفتح افق سراسر دنياي اسلام را مينگريست و همواره به مسائل جهان اسلام توجهي خاص داشت و مساله اشغال سرزمين فلسطين همواره ذهن آن متفكر بزرگ را آزار ميداد و ايشان به موازات مبارزه با رژيم شاه همواره به افشاگري عليه رژيم غاصب اسراييل نيز ميپرداخت. پس از هجوم وحشيانه نيروهاي اسراييلي به شيعيان لبنان و آوارگان فلسطيني استاد مفتح با مدد ديگر همفكران خود اقدام به جمع آوري كمك براي آوارگان اين تهاجم نمود همچنين ايشان به منظور برطرف نمودن فقر فرهنگي مردم آن ديار سعي در صدد برآمد تا با همكاري امام موسي صدر و دكتر چمران يك مجتمع اسلامي فرهنگي از دبستان تا دانشگاه در لبنان تاسيس كند كه با مفقود شدن امام موسي صدر در ليبي و اوج گيري جريان انقلاب در ايران و سپس شهادت دكتر مفتح اين طرح نيمه تمام باقي ماند.
شهيد مفتح به منظور ايجاد تشكيلات منظمي براي مبارزه با كمك و همفكري ياران انديشمند خويش از جمله استاد شهيد مطهري با جديت فراوان تشكلي را به وجود آورد كه جامعه روحانيت مبارز تهران نام گرفت اين تشكل برگزاري بسياري از راه پيماييها و مراسمات ميليوني را بر عهده داشت و شهيد مفتح در مقام دبير كل جامعه كليه اعلاميههاي آن را تهيه و تنظيم مينمود.
«نماز شكوهمند عيد فطر»
شهيد مفتخ پس از پايان ماه مبارك رمضان در سال ۱۳۵۶ اعلام كرد نماز عيد فطر را در زمينهاي قيطريه خواهد خواهد و به دنبال آن جمعيت بيسابقهاي در آنجا تجمع كردند شهيد مفتح خطبههاي نماز را به روشنگري و افشاگري عليه رژيم پرداخت و ضرورت مبارزهي و متشكل و همهجانبه را به رهبري امام امت بيان داشت در سال بعد نيز شهيد مفتح در روز عيد فطر (۱۳/۰۶/۱۳۵۷) الله اكبرگويان در حاليكه جمعيت انبوهي با وي همصدا بودند به سوي قيطريه حركت نمود و بدين ترتيب تظاهرات عظيمي عليه حكومت ستمشاه برگزار گرديد و مقدمات شكست نظام شاهنشاهي را فراهم آورد.
«كميته استقبال از حضرت امام»
دكتر مفتح هنگاميكه امام در عراق به سر ميبردند و نيز هنگاهي كه ايشان در پاريس بودند با حضرت امام در ارتباط بود يك هفته بعد از فرار شاه از ايران، امام خميني تصميم گرفت به كشور برگردد. اين تصميمي دولت و نظاميان را به وحشت انداخت و براي جلوگيري از ورود امام تصميم به بستن فرودگاه نممودند. اين تصميمِ رژيم مردم را به شدت خشمگين ساخته بود و مراجعت رهبري در راس همه مسايل قرار گرفت. تحصن علما و روحانيون و مدرسين حوزهها در دانشگاه تهران مبارزه را شديد تر كرد اين تحسن كه شهيد مطهري و دكتر مفتح در آن حضوري فعال داشتند و ديگر شرايط، دولت بختيار را مجبور به باز نمودن فرودگاهها نمود و همزمان با اياميكه قرار شد امام خميني به ايران تشريق آورند دكتر مفتح با همكاري شهيد مطهري و افراد ديگر كميته استقبال از امام خميني را تشكيل دادند كه نتيجه آن استقبال بيمظير و تاريخي از رهبر و مقتدايشان بود. آمارها جمعيت استقبال كنندگان را بين ۳ تا ۴ ميليون نفر برآورد كردهاند كه بخش ممهمي از برنامهريزي چنين حركت شكوهمندي بر عهده شهيد مفتح بود.
«خورشيدي تابناك در دانشگاه»
دانشمند شهيد آيت الله دكتر مفتح از جمله علماي آگاه بود كه با كوله باري از معرفت و معنويت كه در حوزه مقدسه قم كسب نموده بود مسئوليت عظيم گسترش فرهنگ اسلامي را در دانشگاه و ساير نهادهاي مشابه بر عهده گرفت و ضمن مقاومت در برابر فرهنگهاي بيگانه با بيدار ساختن نسل جوان كمك بزرگي به آماده سازي آنها كرد. اين عالم روشن ضمير با هجرت به تهران و نفوذ در دانشگاه توانست اندوختههاي گرانبهاي خوزهاي خويش را در رگ انديشه دانشگاه تزريق نمايد و ارزشهاي معنوي و باورهاي ديني را در بين جوانان دانشگاهي احياء نمايد و دانشگاه را سنگري براي هدايت نسل روشنفكر جامعه قرار دهد. او معتقد بود كه دانشگاه بازوي توانمند اسلام و مسلمين و مركز تبلور انديشهها و تجربيات و مهد استقلال و آزادي و سربلندي كشور است.
دكتر مفتح به عنوان روخاني برجسته در كسوت استاد دانشگاه و حوزه نقش موثر و ارزنده در جهت يكي از والاترين اهداف انقلاب اسلامي و يكي از بلندترين آرزوهاي امام امت يعني پيوند و وحدت حوزه داشت اين پيوند آنقدر براي امام اهميت دارد كه ميفرمايد: «اگر خاصيت اين نهضت را فقط پيوند روحانيت و دانشجويان بدانيم اين بزرگترين نعمت بوده اگر بگذارند نتيجه آن باقي بماند».
«شهادت دكتر مفتح»
با پيروزي انقلاب اسلامي گروهي خفاش صفت كه تحمل اين فروزندگي را نداشتند از پرتو روشنايي آن سوء استفاده كردند با نام مذهب و ظاهري آراسته تشكيلات منحرفي را به وجود آوردند و جنايات مخوف و وحشتناكي را مرتكب شدند يكي از اين فرقههاي گمراه كه نهروانيان صدر اسلام را در اذهان تداعي ميكند گروه منحط و منحرف فرقان بود.
با پيروزي انقلاب اسلامي نه تنها فعاليتهاي دكتر مفتح خاتمه نيافت بلكه وي در ابعاد گوناگون صادقانه و با جديت خاصي در سنگرهاي مختلف حضور يافت تا دين خود را به اين بارقه الهي ادا كند و نهال نوپايي انقلاب را پاسداري نمايد او در حاليكه عضو فعال و پر تلاش و موثر شوراي انقلاب اسلامي بود رياست دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را نيز عهده دار بود و براي تغيير نظام آموزشي و هماهنگ كردن آن با انقلاب كوشش زايد الوصفي به خرج داد. در سالگرد شهادت آيت الله حاج سيد مصطفي خميني(ره) اولين سمينار وحدت حوزه و دانشگاه برگزار كرد.
اما سرانجام در صبح صادق روز بيست و هفتم آذر انديشههاي منجمد و راكد مارقين از كمينگاههاي خويش چون خزندگاني موذي و پليد با نيشي زهرآگين سر برآورده و در تدارك فاجعهاي ديگر نشسته بودند. در صبح روز سهشنبه ۲۷آذرماهسال۱۳۵۸ هنگامي كه دكتر مفتح ميخواست وارد دانشكده الهيات شود مورد هجوم گلولههاي سه تروريست شيطان صفت از گروهك فرقان قرار ميگيرد و دكتر به سبب شدت جراحات نقش بر زمين ميگردد دانشجويان ايشان را به بيمارستان منتقل ميكنند امام تلاش تيم پزشكي هم سودي نميبخشد و در ساعت دوازده همين روز دكتر مفتح به آرزوي ديرين خود كه شهادت است ميرسد.