از قبل هم قابل پیش بینی بود . یعنی بدون هیاهو هم می شد حدس زد که همیاری با سیمای آزادی با " اقبال بسیار گسترده ی هموطنان در داخل و خارج از کشور " مواجه شود . چیزی که سالهاست رجوی ها در پی اثبات آن از هر طریق ممکن هستند . درواقع ابزارهای دستگاه های خبر پراکنی فرقه ی رجوی برای القای همراهی مردمی با آنها و مستمسک قرار دادن مسائل صنفی دانشجویی و کارگری ، اعتراض به اعدام اشرار و متعرضین به نوامیس مردم و قاچاقچیان می باشد و در جلوه های نرم تر آن نیز می توان به ادعای کمک های گسترده ی مردمی به سیمای آزادی و سایتهای زنجیره ای این گروهک اشاره کرد . سناریوی از قبل طراحی و کارگردانی شده سازمان، سالهای سال است که با دیالوگ های مشخص و تکراری در موعد مشخص همانند انتخابات و کمک های مردمی به سازمان از لابه لای پوشه های بایگانی شده و خاک گرفته ی این گروهک بیرون می آید و با اتمام ماموریت محوله ، برای سال آینده دوباره به بایگانی سپرده می شود . از نظر خبر سازان این جماعت، همه ی انتخابات در ایران با عدم استقبال عمومی مواجه می شود و به شکست می انجامد زیرا همه ی مردم ایران مسعود را رهبر خود می دانند و آماده ی فرمان او و اوامر مریم هستند . تمام مسابقات فوتبال در انتها با درگیری و شعار بر علیه نظام حاکم و اعلام حمایت از مریم و مسعود است ! ! ، همه مسائل دانشجویی ومشکلات کارگری خیزشی بزرگ برای در هم شکستن نظام آخوندی است و اعدام اراذل و اوباش و قاچاقچیان و متجاوزین به نوامیس مردم " اعدام جوانان برومند وطن " تلقی می شود . برای این مفلوکان خسرالدنیا والآخره هر اعلام حمایت و پشتیبانی یا به عبارت بهتر دراز شدن هر دست گدایی نیز نوعی گل ریزان است و جالب اینجاست که همه ی این گل ریزان ها علی القاعده باید با اقبال بسیار گسترده مواجه شود واینگونه هم می شود و پیامهای تشکر و برنامه های هیجان انگیز تشکر از سیمای آزادی و اشک و آه هموطنان در مقابل پایمردی فرزندان اشرف را به دنبال دارد و درود مریم و مسعود نیز در پی آن است و پس از آن است که خبر ها و تفاسیر رنگارنگ آغاز می شود : " این حمایتهای شورانگیز و انقلابی از مجاهدین و کمکهای بی دریغی که از سیمای آزادی شد جلوه ای درخشان از استقلال مجاهدین بود که باید به رهبری مقاومت که همیشه شاخص هدایت مشتاقان آزادی بوده تبریک گفت . " و جالب اینجاست که در مقابل تمام کمک های انجام نشده نمی دانند شوق دروغین خود را چگونه بروز دهند : " و امروز ، در ابراز احساسات ملت دربند و در زنجیر ایران در- همیاری با سیمای آزادی – همه ی این نکته ها و ریزه کاری های تاریخی را به عیان دیدیم . به واقع آدم می ماند اینهمه احساسات خالصانه را چگونه به وصف بکشد !؟ " . و البته با تداوم روند مجیز گویی های دروغین خود با تبریک همراهی مردم ، بودن را حق خود می دانند و می بالند به اینکه تنها امید و آرزوی مردم ایران هستند : " آری دیشب باز خلق قهرمان ایران به یاری فرزندان قهرمان خود در سیمای آزادی آمدند تا با کمک های مالی خود آنان را در تداوم پخش صدای مقاومت عادلانه ی ایشان علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنشان یاری دهند . "
البته از آنجایی که در واقعیت مسئله این فیلم نامه، به قول اهالی سینما " بفروش " نیست باید اشاره کرد که هدف اصلی متولیان این فرقه به مانند دیگر موارد در چیز دیگری نهفته است. زیرا چه کسی است که نداند کاسه ی بزرگ سازمان برای گدایی فقط توسط وهابی ها ، امریکایی ها ، انگلیسی ها و تروریستهایی همانند خودشان پر می شود . البته مظلوم نمایی در طول تاریخ مرهم های موقتی را به دنبال داشته و برای این فرقه نیز چیزی بیشتر از این، مورد نظر نبوده و نمی باشد . کافیست سری به برخی از سایت های این واماندگان از همه جا مانده،زده و مشاهده کنیم که تقاضای کمک مالی برای ادامه ی فعالیت سایتشان به صورت یک لینک دایمی درآمده است . اگر قرار بود با کمک های مردمی، امور آنها رتق و فتق شود می بایست سالها قبل این سایت ها تعطیل شود . حال همین نکته را هم می توان در مقیاسی بزرگ تر به تلویزیون این گروه تروریستی تعمیم داد که با این کمک هایی که فقط در " سیمای آزادی " اعلام می شود و صورت خارجی و واقعی ندارد نیز نمی توان سیمای نفاق را به پیش برد . بنابراین دلار و یورو و پوند برای اداره ی این تلویزیون و سایت های منافقین را همان قماش مذکور به پاس مزدوری این جماعت تامین می کنند و در مقابل، تبلیغات کمک برای اداره " تلویزیون ملی ایران " نیز به حساب مردم ایران نوشته می شود . وجود تقاضای دائم برای این کمک ها اگر چه چیزی برای سازمان تروریستی رجوی نداشته است، اما محمل خوبی است تا همانند دیگر موارد ، بتواند حضور مردمی در تمامی سناریوهای خود را تبلیغ کند و به گونه ای عنوان کند که گویا مردم ایران آماده و دست به سینه ی مشتی پس مانده،این فرقه هستند .
