سمينار شناخت و مباني حقوق بشر

Velaiaty

بسم الله الرحمن الرحيم

قال علي (ع) :{ لاتكن عبد غيرك قد جعلك ا... حرآ } ورود ميهمانان عزيز را به اين سمينار خوشامد مي گويم و بسيار خوشوقتم كه پژوهشگران و متخصصان علاقمند به مسائل اجتماعي از كشورهاي مختلف در تهران گردهم آمده اند تا يكي از مهمترين مسائل جهان امروز را بررسي كنند . اميدوارم چنين گردهمايي ها منجر به نزديكي آرا و عقايد مختلف شده ، راه را براي حمايت هرچه بيشتر از حقوق والاي انساني ميسر سازد

در مكتب اسلام ، انديشه حمايت از حقوق بشر و صيانت از كرامت بشري مسئله تازه اي نيست . در قرآن كريم آيات بسياري دال و شاهد بر اين كرامت و شرافت انسان به عنوان احسن الخالقين وجود دارد.

از ديدگاه شريعت مقدس اسلام ، آزادي مسوولانه انسان از مقولات بلامنازع است ؛ چرا كه آزادي انسان خليفة اللهي ناشي از خداوند و منبعث از توحيد است و به سبب همين خليفگي ، انسان صاحب حق و تكليف مي باشد. منشأ اين حق و تكليف نيز آفريدگار يكتاست كه تنها منبع تشريع قوانين ازلي و ابدي در جهت خير دنيوي و اخروي بندگان خود مي باشد.

در ساير مذاهب هم با قوت و ضعف متفاوت ، توجه به حقوق بشر قابل مشاهده است . به بيان ديگر ، توجه به حقوق انساني مسئله اي نيست كه مختص قرن حاضر باشد؛ زيرا بدون وجود هنجاري پايه اي نشو و نماي هنجارهاي بعدي غير ممكن و يا لااقل دشوار است . سخن ما و شايد بسياري از كشورهاي جهان سوم اين مي باشد كه چنين هنجار اساسي كه ساير معيارها بر روي آن بنا نهاده شده است ، بايد تركيبي از هنجارهاي مورد قبول همگان باشد. مسلمآ اگر ملتها به صحت و حقانيت مشروعيت موازين پايه اذعان داشته باشند ، طبعآ به دستاوردها و مقررات و موازين وضع شده آن نيز گردن مي نهند.

انديشه حمايت از حقوق بشر و حفظ شأن والاي انسان مقوله اي تازه نيست ، ولي بي گمان از ورود آن به حوزه صلاحيت بين المللي نيم قرني بيش نمي گذرد.

منحني اين حمايت كه با حمايت از سوداگران و اقليتها در معاهدات 1648 ازنابروك و 1878 برلين آغاز شد، با انقلاب كبير فرانسه تقويت گرديد و در قرن بيستم و با پايان يافتن دو جنگ جهاني ، سير صعودي گرفته و دايره شمول خود را پسترده تر و جامعتر ساخت .

اين بازتاب جديد خود نشانگر تاثر شديد جامعه بين المللي از وقايعي بود كه طي دو جنگ رخ داد.

اساس اين توجه بر پايه ارتباط علت و معلولي حفظ حقوق بشر و حفظ صلح و امنيت قرار داشت كه منشور سازمان ملل به عنوان اساس نظم جهان پس از جنگ به اين ارتباط صحه نهاد.

در اينجا ، غرض نيست كه به ماهيت التزامات حقوقي ناشي از مواد منشور و تفاسير مختلف و گاه متناقص از مواد آن بپردازيم و انديشه مكاتب مختلف را در خصوص اين التزامات بررسي كنيم و به تبع آن به مسائل فرعي و حادتر كه از اين زاويه مي تواند مطرح شود ، بپردازيم ، بلكه هدف از اين تجمع و گردهمايي ، يافتن مباني مشترك و نزديك ساختن انديشه هاي مختلف به يكديگر است . اذعان داريم كه تناقض و تضاد در مباني فكري راجع به حقوق بشر از ديد ما و بعضي كشورها وجود دارد و اين تضاد را مي توان به برخورد صرفا استقرايي علما و دانشمندان نسبت به قضايا و برخورد وراي استقراي انبيا و فلاسفه تشبيه كرد . ولي ما بر اين اعتقاديم كه آنجا كه هر دو برداشت به دنبال يك هدف ، يعني حفظ كرامت انساني ، هستند ، مي توان با تكيه بر نقاط مشترك تحقق مقصود را سهلتر ساخت .

آنچه كه در بيانيه حقوق بشر ، ميثاق حقوق مدني – سياسي و ميثاق حقوق اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي تدوين شده براي ما نا آشنا نيست ، ولي بايد گفت اين دستاوردها كه حاصل تلاش جامعه بين المللي براي تدوين دسته اي از حفوق آزادي هاي اساسي بشر است ، در اسلام وبينش اسلامي و آرا و عقايد فلاسفه و حكماي اسلامي مسئله اي پايه اي است و تاكيد بر اين حقوق بكرات صورت گرفته است – تا جايي كه نه تنها مواد ملحوظ شده چنين ابزارهاي بين المللي را در بر مي گيرد، بلكه در بسياري جهات از آن موسع تر و جامع تر است .

متاسفانه حقوق و سياست كه در بسياري از مقولات به صورت دو مفهوم توأمان ظاهر مي شوند، موجبات بهره برداري سياسي از حقوق بشر را فراهم ساخته اند ، حتي در اولين حركتهاي جامعه بين المللي كه براي حفظ حقوق اقليتها صورت گرفته ، مطامع توسعه طلبانه و مداخله در امور داخلي سايرين به بهانه حفظ حقوق و در واقع ، تضييع حقوق انسانها و جوامع ، موارد نادري نيستند. حفظ و حراست از حقوق بشر ، امروزه بعضا به عنوان حربه و اهرمي سياسي از جانب دول قدرتمند براي تضعيف پايه هاي سياسي – عقيدتي جهان سوم مورد استفاده قرار مي گيرد. جمهوري اسلامي ايران خود شاهد و گواهي است كه چگونه صاحبان ابزار سياست بين الملل در دشمني با انقلاب با تبليغات كذب و دور از واقع سعي در خدشه دار ساختن وجهه سياسي ، مذهبي و ملي اين انقلاب داشته و در حقيقت با سلاح حقوق بشر ، به بعد انساني و اخلاقي حق و كرامت بشري بي حرمتي روا داشته اند .

اما براي ما سوء استفادۀ سايرين از حق ، به هيچ وجه به اصل و ذات حق بشر لطمه وارد نمي سازد . رعايت منزلت و شان حقوق بشر ، وراي عملكرد و حسن نيت يا سوء نيت اين و آن است . كرامت بشري براي ما پديده اي اعتقادي و ذهني است كه داراي آنچنان مصالح و اصولي است كه فراتر از جهت گيري ها و اراده مقطعي قرار دارد.

ملت مسلمان ايران با به ثمر رساندن انقلاب شكوهمند خود ، داراي تحولي بنياني شده است . تفكر مسلط بر حاكمان قبل از انقلاب ، مبتني بر اسلام نبود ، ولي امروزه مكتب رهگشاي ما و تفكر مسلط ما اسلام است و با توجه به تعاليم متعالي اسلام در باب لزوم حفظ رعايت شأن و منزلت انسان به عنوان خليفة الله است كه سعي در رفع نارسايي ها و ضعفها در تمام سطوح دارد. اين مساعي داراي وجوه متفاوتي است كه تقويت نهادهاي سازمان ملل و تثبيت تاثير گذاري موثر نهادها از طريق ارتقا و بهبود كيفيت ابزارهاي بين المللي مشاركت فعال در سيستمهاي منطقه اي را در بر مي گيرد . اما در عين حال ، معتقديم كه ناديده انگاشتن نقش عظيم فرهنگها ، خلقيات ، تاريخ و آداب و رسوم ساير جوامع ، ثبات و تداوم هنجارهاي موجود را خدشه دار ساخته و ما حصل از واقع و موجود فاصله مي گيرد.

جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه چنين گردهمايي هاي علمي و فرهنگي مي تواند در جهت ارتقاي كيفيت كنفرانس آتي جهاني حقوق بشر در 1993 موثر بوده ، راه را براي صيانت و حفاظت هر چه بيشتر از حقوق بين الملل بشر ، خاصه نسل سوم حقوق بشر و يا به تعبير ديگر ، حقوق جمعي و ايجاد سيستم فراگيرتر بين المللي هموار سازد. اين امر هم ممكن نخواهد شد، مگر اينكه پذيرفته شود كه قالب بندي هاي حقوقي كه در بستر زماني خاصي شكل گرفته اند ، نمي توانند الي الابد بي تغيير باقي بمانند. صيانت از حقوق مسلم بشر بايد با تكيه بر ارزشهاي موجود جوامع مختلف صورت بهينه بيابد.

جهان امروز بايد جهان آزاد انديشي ، زندگي و حيات مسالمت آمبز فرهنگها و پيشرفتها ي علمي و پژوهشي باشد و ترديدي نيست كه امر حياتي و زير بنايي احترام به حقوق بشر و آزادي هاي اساسي از اين قاعده مستثنا نيست . در همين مورد ، بانيان برگزاري اين سمينار و شركت كنندگان محترم كه همگي از انديشمندان و صاحبنظران در اين امر مهم حياتي هستند . بايد به اصولي ترين راه در جهت به وجود آوردن تشريك مساعي در زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي و حقوقي و ايجاد استانداردهاي مشترك و مورد احترام متقابل بين المللي در زمينه حقوق بشر و برخورد سالم آرا و افكار مختلف و تلاشهاي علمي و تخصصي به دور از اغراض سياسي عنايت و توجه لازم را مبذول كند .

منشور ملل متحد بنا بر رسالتي كه در مقابل بشريت امروز داشته ، توجه ظريف و دقيقي به رابطه صلح و امنيت جهاني و رعايت حقوق بشر و آزادي هاي اساسي كرده است .فراموش نكنيم كه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در ?هل و چهارمين اجلاس خود طي قطعنامه اي تحت عنوان « نظام نوين انساني بين المللي » ايجاد يك سيستم فراگيري بين المللي مبني بر نوعي تحمل پذيري فرهنگي و حقوقي از طريق احترام متقابل به ارزشها و مباني حقوق بشر و آزادي هاي اساسي در جهان را توصيه كرده است .توفيق كارايي نهادها ، ابزارها و روشهاي اجرايي بين المللي حقوق بشر نيازمند يك پيش شرط منطقي مي باشد و آن تعريفي واحد و يا لااقل همچون از حقوق و حيثيت بشر است . تعريفي كه تنها معرف بينشي خاص نباشد . بلكه حاصل و امتزاجي از نقاط مشترك مورد احترام متقابل باشد تعريفي كه نتواند بازتاب واقعيات را در خود نهفته داشته باشد، مسلما استنتاجي خواهد بود كه نقص حتمي و آشكار آن عدم انطباق با واقعيات عيني عالم خارج است . اميد است كه اين گردهمايي علمي و فرهنگي ، سرآغازي براي رسيدن به يك حداقل مشترك باشد . ان شأالله.والسلام

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29