| وي در خاتمه گفت: همه مي‌دانيم که منافقين ايام و روز‌هاي خوبي را نمي‌گذرانند و به خفت و خواري زيادي افتاده‌اند و بسياري از مواجب بگيران خود دراروپا و آمريکا را براي ماندن در عراق بسيج کرده‌اند |
منافقين نماد فريبکاري هستند
ماهيت پر از نفاق منافقين از همان سالهاي اوليه تاسيس تا به امروز نشان مي‌دهد که آنها براي رسيدن به اهداف شوم خود همواره از ابزار فريبکاري، ترور و خون ريزي و سفسطه بهره برده‌اند. اين مسئله – نفاق و فريبکاري – جريان سيال و جاري منافقين است که در برابر آشکار شدن ابعاد آن توسط ديگر تفکرات، با سلاح کينه منافقين رو به رو مي‌شود. البته در سالهاي اخير ماهيت منافقانه منافقين همواره بر همه مردم ايران آشکار بوده است اما اين مسئله کاملاً متفاوت از ابعاد و لايه‌هاي پنهان رفتارها و نقشه‌هاي اين گروهک در قبل از انقلاب و دو سال پس از انقلاب است که دبير کل کانون هابیلیان(خانواده شهداي ترورکشور) در سخنراني خود در مسجد فاطميه مشهد به تبيين آن پرداخت.
روش استثنايي امام براي مبارزه با رژيم شاه
به گزارش پايگاه اطلاع رساني هابيليان(خانواده شهداي ترور کشور) سید محمد جواد هاشمي‌نژاد در جريان سخنراني خود در مسجد فاطميه، با تلاش به تنوير افکار عمومي براي شناخت ابعاد پنهان منافقين ابراز داشت: سن و سال همه کساني که اينجا هستند آنقدري هست که در ياد داشته باشند که در جريان انقلاب چه گذشت، اما مرور تاريخ براي عبرت آموزي است و ياد شهدا را گرامي داشتن نيز به‌خاطر اين است که ما شرايط شهدا و آن دوران را درک کنيم.
وي افزود: همه در تاريخ اين مملکت ديده‌ايم و خوانده‌ايم که روش امام براي مبارزه با پهلوي استثنايي بود زيرا در آن دوران گروه‌هاي متعددي وجود داشتند که مايل به مبارزه با حکومت شاه بودندو می گفتند در مبارزه باید از بلوک شرق یا غرب کمک گرفت و همانطور که می دانید در آن زمان دو بلوک وجود داشت که اولي بلوک غرب به سردمداري آمريکا و ديگري شوروي بود که سردمداري بلوک شرق را بر عهده داشت اما درآن موقع روحانيت هم به رهبري امام، بعد از قرن‌ها ايده‌اي را ايجاد کرد که معتقد بود بايد با روش مبارزه مردمي، حکومتي را ايجاد نمود که حقیقت آن بر اساس قوانين اسلامي باشد.
وي ادامه داد: سئوالي که در اينجا وجود دارد اين است که آيا در ايران، احکام اسلامي انجام نمي‌شد؟ آيا نماز و روزه وجود نداشت و آيا مردم نماز و روزه و حجشان مختل بود؟ قطعا اينچنين نبود اما مشکلاتي هم وجود داشت زيرا در آن زمان حکومت پهلوي با اسلام مبارزه مي‌کرد، و با وجود اينکه مردم نماز مي‌خواندند و براي روزه گرفتن مشکلي هم وجود نداشت اما سمت و سوي کلي کشور به گونه‌اي بود که جوانان را به سوي فساد و تباهي سوق مي‌داد.
وي با بيان اينکه براي دين‌داري و دين مداري، راه امام متفاوت از همه بود ابراز داشت: در اين ميان ايده امام به گونه‌اي بود که مي‌فرمودند بايد وضعيت حکومت اسلامی بر اساس احکام اسلامي باشد و نمي‌توان گفت دين اسلام براي نماز و روزه ما حرف داشته باشد اما ما را به حال خودمان درجامعه رها کرده باشد و اگر قرار بر اين بوده که اسلام بايد بر ما حکومت کند، پس بايد حکومتي در کار باشد که در راس آن فقيه جامع‌الشرايطي باشد .
هاشمي‌نژاد تصريح کرد: در آن زمان اين باور وجود داشت که روحانيت نمي‌تواند اين کار عظيم را انجام بدهد و اختلاف افکنان مي‌گفتند دنياي امروز اين را نمي‌گويد زيرا در آن ديپلماسي، برخورد با دنيا، اقتصاد پيچيده ورسانه وجود دارد و روحانيت نمي‌تواند از پس اين مسئله برآيد!
دبيرکل خانواده شهداي ترور کشور به تفکر قالب آن زمان اشاره کرد و ادامه داد: براي مبارزه با نظام شاهنشاهي عده‌اي معتقد بودندکه بايد يک مبارزه تمام عيار را بايد براي خود انتخاب نمود و معتقد بودند بايد علم مبارزه با شاه را که عامل آمريکايي‌هاست داشته باشيم و دراين مسير معتقد بودند اين علم مبارزه با شاه را شوروي‌ها دارند و معتقد بودند براي مبارزه با آمريکا بايد با شوروي همراه شد!
وي همچنين در مورد تبعات اين تفکر چنين گفت: درهمين راه گروه‌‌هايي به وجود آمد که تفکر مارکسيستي داشتند و يکي از این گروه‌ها سازمان مجاهدين خلق(منافقین) بودند که هم ادعای مسلمان داشتند و هم ادعای شيعه بودن! آنها معتقد بودند براي مبارزه بايد اصول اين مبارزه را آموخت و اين مسئله از درون دين وديانت در نمي‌آيد! ضمن آنکه اکثر آنها عده‌اي جوان بودند که در حدود 18 تا 22 سال سن داشتند.
وي از فريبکاري منافقين براي همراهي طيف‌ها و جريان‌هاي جامعه با خود اينگونه گفت: اينها گروهي را تاسيس کردند و مطلع بودند که اگر روحانيت ازآنها دفاع کند قشر عظيمي از مردم ايران را همراه خود خواهند داشت و براي اينکه حمايت روحانيت را به دليل نفوذ آنها در ميان مردم مي‌دانستند، آمدند سراغ روحانيت و توانستند در بدو تاسيس سازمان خود درابتداي پيروزي انقلاب تعدادی از روحاني نماها را با انديشه‌هاي دروغين خود فريب دهند که البته تعداد آنها انگشت شمار بود.
هاشمي‌نژاد شناخت نفاق را در آن زمان کار دشواري دانست و گفت: ما در حال حاضر از منافقين و مواضع آنها بعد از اينکه30 سال از فرار آنها مي‌گذرد خبر داريم اما آن زمان مواضع اينگونه شفاف نبود و مثلا در زمان بني‌صدر دانشگاه‌هاي ما وضعيت مناسبي نداشت و مارکسيست‌ها در دانشگاه‌هاي کشور غوغا مي‌کردند، حسابش را بکنيد در کشوري که با رهبري امام‌خميني(ره) به پيروزي رسيد و امام به عنوان رهبر اين مملکت انتخاب شد و گفت نظام ما جمهوري اسلامي است و 2/98 درصد به جمهوري اسلامي راي دادند، در سطح دانشگاه‌هاي همين مملکت، منافقين اوضاع را به گونه‌اي رقم زده بودند که يک روحاني نمي‌توانست سخنراني کند.
وي با بيان اينکه همه اين موارد در عرض کمتر از دو سال رقم خورد افزود: شهيد بهشتي که به مشهد آمد آنها سخنراني‌اش را بر هم زدند و اين ماهيت نفاق درزمان بني‌صدر هم به همين منوال ادامه داشت اما ليکن تا خون شهيد بهشتي ريخته نشد براي خيلي‌ها مشخص نشد که منافقين چقدر با مردم نفاق دارند!
وي به نفوذ فريبکاري منافقين اشاره کرد و گفت: منافقين در مورد بني‌صدر پيش‌بيني‌هايي داشتند که عبارت بودند از اينکه چون بني‌صدر 11 ميليون راي داشته است محبوبيتش درکشور بسيار زياد است و منافقين اين راي را رو در روي امام قرار دادند.
وي منافقين را نماد فريبکاري ناميد و گفت: شما فکرش را بکنيد، رئيس جمهوري که اولين رئيس جمهور اسلامي ايران است و 11 ميليون راي به دست آورده است، منافقين نقطه ضعف او را به دست آوردند و فهميدند که اين انسان بسيار قدرت طلب است و آنقدر در گوش او خواندند که راي تو از امام بالاتر است و محبوبيت تو از امام بسيار بيشتراست که اين فرد در عرض يک سال تا يک و نيم سال رو در روي امام قرار گرفت.
وي به نمونه ديگري از فريب‌کاري‌هاي منافقين و نفوذ در بعضی از افراد اشاره کرد و گفت: در سال 64 مجلس خبرگان قائم مقام رهبري را معرفي کرد واين شخص کسي بود که شايد بتوانيم اعلام کنيم بهترين شاگرد امام بود ضمن اينکه او فقيه و عالم و زجرکشيده و زندان رفته و پدر شهيد و يکي از تئوري‌پردازان نظريه ولايت فقيه بود و حتي امام در مورد وي چندين بار اعلام کرده بود که من در او خلاصه مي‌شوم.
هاشمي‌نژاد گفت: اما نقطه ضعف بزرگ ايشان اين بود که به شدت احساسي بود و منافقين از نقطه ضعف ايشان استفاده کردند تا جايي که در بيت او نفوذ کردند و باعث شدند ايشان در سال 68 از جانب امام از قائم مقامي عزل شود.
وي در خاتمه گفت: همه مي‌دانيم که منافقين ايام و روز‌هاي خوبي را نمي‌گذرانند و به خفت و خواري زيادي افتاده‌اند و بسياري از مواجب بگيران خود دراروپا و آمريکا را براي ماندن در عراق بسيج کرده‌اند.
