امام فرمود: آن که من فتوا دادم و گفتم، این بودکه زندانیان مسلمانی که برای امر به معروف و نهی از منکر به زندان افتادند. اینها که شما می گویید (سازمان مجاهدین خلق) معروف و منکر را هم نمی شناسند، چه برسد به اینکه امر به معروف کنند یا نهی از منکر نمایند |
یکی از جلوه های بارز بصیرت امام خمینی (ره) در طول انقلاب، تأیید نکردن سازمان منافقین بود. این در حالی بود که عده ای از افراد داخل ایران (به رغم نزدیک تر بودن به آن گروهک و امکان بیشتر شناخت آنها) نه تنها آنها را تأیید کرده بودند؛ بلکه حتی امام را هم برای این عمل تحت فشار می گذاشتند.
از برخوردهای قاطع امام با تفکرات انحرافی این گروهک به ظاهر موجّه در پیش از انقلاب، خاطرات فراوانی نقل شده که خاطره زیر از آقای عسگراولادی (که مربوط به زمان حضور وی در زندان مشهد است) یکی از آنهاست: «یک روز پیرمردی را که در مشهد غیرقانونی کارواندار بود و تعدادی از متدینین را از راه قاچاق به عتبات مقدسه عالیات می برد و برمی گرداند ... دستگیر کرده و به زندان مشهد آورده بودند. ...
آن پیرمرد می گفت: {همین دفعه آخر که مرا در راه بازگشت گرفتند، یک نفر را که به امام ارادت داشت و می خواست به ایشان وجوهات بدهد بردم خدمتشان. ایشان از امام اجازه خواست که به زندانیان کمک کند و سؤال کرد: شما اجازه می دهید ما به مجاهدین خلق که در زندان هستند، از سهم مبارک امام کمک کنیم؟}
امام فرمودند: خیر.
سؤال کرد: اجازه می دهید ما بدهی هایی که اینها دارند یا ضرورت هایی که برایشان پیش می آید آن ضرورت ها را بپردازیم؟
امام فرمود: خیر.
این آقا از امام سؤال کرد: پس چطور شما فرمودید که از سهم امام می شود به زندانیان سیاسی کمک کرد؟
امام فرمود:«آن که من فتوا دادم و گفتم، این بودکه زندانیان مسلمانی که برای امر به معروف و نهی از منکر به زندان افتادند. اینها که شما می گویید (سازمان مجاهدین خلق) معروف و منکر را هم نمی شناسند، چه برسد به اینکه امر به معروف کنند یا نهی از منکر نمایند.»
(خاطرات حبیبالله عسگر اولادی، انتشارات مرکز اسنادانقلاب اسلامی، صفحات 211 و212)