جواد الائمه (علیه السلام) در برابر فرقه ها

Emamjavadامام جواد (علیه السلام) با هدایت و رهبری شایسته جامعه اسلامی، ضمن دارایی دو خصیصه مهم ، علم لدنی و عصمت خویش ، مؤلفه ها و سپس زمینه شایستگی ها و قابلیت های تعیین امامت را حتی در سنین کودکی متجلی ساخت و این مهم رفته رفته تا شروع امامت آخرین ولی خدا، امام مهدی (عج) آن هم در سن پنج سالگی ادامه داشت، در نتیجه ملت اسلامی آمادگی پذیرش چنین رخدادی ( امامت در سنین پایین) را کسب نمود.

شخصیت والای علمی حضرت موجب شده بود تا خلفا و بزرگان غیر شیعه نیز بر جایگاه رفیع ایشان اقرار کنند، اسقف بزرگ مسیحی از آگاهی یافتن از علم و دانش امام جواد (علیه السلام) در مسائل پزشکی می گوید: " به نظر می رسد این شخص (امام جواد) پیامبری از نسل پیامبران است." (1)

یکی از عرصه های هدایت این امام همام در دوران زعامت جامعه اسلامی، تدبیر و سیاست ایشان در مواجهه با مجموعه افکار، فرهنگ ها، عقاید و پذیرفته های جامعه بشری بود. چرا که مورخان اواخر عصر حکومت هارون الرشید و تقریباً تمام دوره مأمون عباسی را زمان نضج و رشد علوم اسلامی از جمله فلسفه، کلام، ادبیات و پیدایش گروه ها، فرقه ها و باورهای متعدد و در نهایت هنگامه گسترش جهان اسلام ارزیابی می کنند.

هر چند امام جواد (علیه السلام) با مشارکت فعالانه در جلسات مناظره و بحث و گفتگو با اندیشمندان و نام آوران گروه ها و مذاهب گوناگون ضمن مبارزه با شبهه افکنی های موجود، حقانیت، عمق و غنای فکری و فرهنگی تشیع را گوشزد کرده و به شیوه ای علمی و استدلالی آراء منسوخ آنان را پاسخ می داد؛ با این وجود موضع گیری های حضرت درباره برخی جریان ها تأملی در خور دارد.

مناظرات حضرت با یحیی بن اکثم که از بزرگان عرصه فقاهت در این دوره به شمار می رفت، نمونه رویارویی تفکر ناب شیعی با منادیان معتزله است که همواره نصرت با امام همراه بود. در مقابل شواهد فراوانی را می توان برشمرد که محمد بن علی بن موسی (علیه السلام) زبان مناظره و گفتگو را تأثیرگذار ندانسته با جبهه ای شفاف و رو در رو حکم کشتن فرد را صادر می کرد.

حضرت در برابر غلات زمان خویش به رهبری ابوالخطاب که حضرت علی (علیه السلام) را تا مرز الوهیت و ربوبیت بالا برده بودند، فرمودند : " لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و کسانی که درباره لعن او توقف کرده یا تردید می کنند." (2)

همچنین حضرت در روایتی به اسحاق انباری می فرمایند : " ابوالمهری و ابن ابی الزرقاء که خود را سخنگویان امامان قلمداد می کردند به هر طریقی هست باید کشته شوند ."(3)

شایان ذکر است که این گونه فرقه ها به سبب سهم به سزایی که در بدنام کردن شیعه داشتند، همواره مورد تنفر امامان و از جمله امام محمد تقی (ع) بودند. خطر اینان برای شیعیان بسیار جدی بود، زیرا آنها به نام امامان روایاتی را جعل کرده و بدین وسیله شیعیان را که پیرو ائمه بودند به انحراف می کشاندند، حضرت رهبران این نحله ها را نام برده و آنان را در ردیف ابوالخطاب معرفی می نماید . (4)

امام در جایی دیگر فرقه زیدیه که امامت را پس از حضرت زین العابدین (علیه السلام) از آن زید می پنداشتند و در دل دشمنی و طعن دیرینه ای با امامیه پرورانده بودند، مصداق آیه «وجوه یومئذ خاشعه عاملة ناصبة» به شمار می آوردند و آنان را در صف ناصبی ها اعلان می دارند، امام در بیانی می فرمایند : " شیعیان نباید پشت سر آنها نماز بخوانند . " (5)

همچنین مواضعی از همین دست در برابر فرقه واقفه در حیات پر برکت نهمین امام شیعه نیز دیده می شود. از دیگر فرقه های آن دوران، اهل حدیث بودند که مجسمی مذهب نام داشتند، آنان خداوند سبحان را با استناد به ادله خود و برداشت نادرست از آیاتی چون«یدالله فوق ایدیهم» و «الرحمن علی العرش استوی» جسم می پنداشتند، امام درباره آنان به شیعیان فرمودند: " که اجازه ندارند پشت سر کسی که خدا را جسم می داند نماز گزار ده و به او زکات بپردازند ." (6)

به هر روی تحلیل این برهه از حیات سیاسی حضرت جواد الائمه (علیه السلام) گذشته از اثبات رهبری شایسته و بلامنازع آن بزرگوار، مشی منطقی و پسندیده از سوی شرع مقدس اسلام و مذهب راستین تشیع را برای مسلمانان همه اعصار در برخورد با نحله ها و جریان های دست ساز و بی اساس روشن می سازد.

پی نوشت ها :

1. المناقب ، ج 4 ، ص 389

2. رجال کشی ، ص 444

3. مسند الامام الجواد ، ص 298

4. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه ، جعفریان ، ص 491

5. رجال کشی ، ص 391

6. التهذیب ، ج 3 ، ص 283

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31