تفاوت‌های میان تروریسم و نئوتروریسم

Terrorism123

هدف مقاله حاضر، بررسی سیر و ویژگی‌های تحول مفهوم تروریسم به نئوتروریسم می‌باشد.

٤.٤. تحول در ساختار سازمانی تروریسم

ساختار سازمان های رسمی به صورت هرمی است؛ بدین معنی که اعضای آن، در قاعده هرم و گروه مدیریتی یا رئیس در رأس هرم قرار گرفته اند. این شکل از ساختار سازمانی، در گروه های سیاسی، اجتماعی، مذهبی و نظامی دیده می شود. جایگزین ساختار هرمی، سیستم  سلولی یا شبکه ای است. در این نوع از ساختار سازمانی، هیچ گونه کنترل مرکزی بر اعضا و یا سلول ها وجود ندارد و همه سلول ها به صورت مستقل عمل می کنند و هیچ گزارشی به ستاد فرماندهی ارائه نمی کنند.

این نوع از ساختار، «مقاومت بدون رهبری» نیز نامیده می شود که  در گروه های تروریستی نوین وجود دارد.در واقع، چنین ساختاری به همه ی گروه های منفرد تشکیل دهنده ی یک سازمان این اجازه را می دهد که به تنهایی عمل کنند. سابقه ی چنین  ساختاری به دوران انقلاب آمریکا برمی گردد که گروه های مبارز از آن استفاده می کردند (Lesser,1999:86; Beam,1992). بنابراین ایدئولوژی مشترک، خود یک سازمان دهنده می شود که هر عضو می تواند در یک مکان یا زمان دستور دهنده و مجری اعمال باشد.

به عبارت دیگر،  «تروریسم جدید غیرسلسله مراتبی و افقی(به لحاظ توزیع مواضع اقتدار در سازمان) است، در حالی که تروریسم قدیم سلسله مراتبی  و عمودی بود. سازمان های قدیمی متمرکز بودند، در حالی که تروریسم جدید سازمانی نامتمرکز دارد»(Zalman,2014) و این امکان را برای واحدهای دوردست به وجود می آورد که بدون اطلاع از دستورات مرکزی که فاقد وجود فیزیکی است، دست به عملیات تروریستی  بزنند و به صورت یک دولت مجازی عمل کنند.

این ساختار انعطاف پذیر، این امکان را فراهم  می آورد تا عملیات شبکه به لحاظ اقتصادی و پرسنل کارآمدتر شود» (ارس،1368، صص191-185). همین مسأله مبارزه با آن را سخت می کند. زیرا مقر اصلی یا وجود ندارد یا به سختی قابل تشخیص است و حتی در صورت تشخیص و حذف فیزیکی هر کدام از بخش ها می توانند اصلی شوند و یا بدون نیاز به وجود مقر به کار خود ادامه دهند.

٤.٥. تحول در ابزارهای تروریسم

ابزار تروریست های قدیمی، تقریباً همان ابزار متعارف مورد استفاده در جنگ بود. اسلحه، قالب ترین وسیله در تروریسم سه موج اول است. حال آن که در تروریسم نوین، تنوع قابل توجهی در ابزارها ایجاد شده است.

نئوتروریست ها ابزارهای جدیدی به خدمت می گیرند. این ابزارهای جدید یا مستقیماً در راستای ترور و ایجاد ناامنی بکار می روند (مانند استفاده تروریست ها از گلوله ها و سلاح های شیمیایی در جریان جنگ سوریه 2014) و یا جهت بهره برداری از اقدام تروریستی جهت ایجاد رعب و یا دستیابی به اهداف دوم بکار می رود (مانند بهره برداری نئوتروریست ها از فضای اینترنت جهت انتشار مواضع، تصاویر اقدامات و...).

داعش با بهره برداری از بستر اینترنت، بسیاری از اقدامات خود را در جهان منتشر می کند. اما استفاده از این بستر، یک کاربرد مهمتر برای داعش دارد و آن نمایش آموزشیِ ابتکار عمل، کمیت و کیفیت اقدامات تروریستی برای نیروهای پراکنده در سوریه، عراق و حتی نیروهای بالقوه در یمن و سایر نقاط است. در بعد عملیاتی نیز سازمان های تروریستی برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر، نیاز به نوعی  قابلیت جمع آوری اطلاعاتی دارند.در این چارچوب، استفاده از منابع آشکار همچون اینترنت  کمک مهمی به آنها در انتخاب هدف می کند.

به واقع، اینترنت و منابع آشکار در بعد عملیات، کارکردهای بسیاری ایفا می کنند. فن آوری رایانه ای در خدمت مواردی چون عضوگیری، تبلیغات سیاسی، تأمین مالی، ایجاد ارتباطات و هماهنگی بین گروه ها و درون هر گروه، جمع آوری اطلاعات و پنهان کاری و ناشناس ماندن در فعالیت های روزمره و نیز در عملیات  تاکتیکی قرار می گیرد (گیدنز،1376، ص238).

٤.٦. تحول در جغرافیای تروریسم

گستره  جغرافیایی تروریسم قدیمی،داخلی و یا حداکثر منطقه ای بود. در مقابل،تروریسم نوین در فراسوی مرزهای ملی و منطقه ای فعالیت کرده و بالطبع تأثیر جهانی داشته است و امنیت و صلح جهانی را تهدید می کند (Barzegar,2005:114;Lesser,1999:86).

اگرچه در تروریسم داخلی، معمولاً دولت نقش مشوق، حامی یا عامل نداشت، اما در تروریسم بین المللی در پاره ای موارد شاهد نقش آفرینی دولت هستیم. تروریسم بین المللی در سطح عاملان، صرفاً با گروه های غیردولتی محدود نمی شود و بدین ترتیب، می توان از تروریسم دولتی خارجی در روابط بین الملل سخن گفت. تروریسم  دولتی خارجی به معنای بهره گیری دولت از روش ها و شیوه های تروریستی در خارج از مرزهای ملی به منظور تعقیب اهداف استراتژیک است. این گونه تروریسم هنگامی رخ می دهد که دولت ها خارج از تشریفات دیپلماتیک، دست به خشونت می زنند یا تهدید به استفاده از آن  می نمایند (جی.بدی، 1378،صص 952 و 852).

در دنیای کنونی، مراکز واحد قدرتی وجود ندارد و قدرت ها در حوزه ها و نقاط جغرافیایی مختلف پراکنده اند و تروریسم هم به تبع این وضعیت خاص سیاسی، تغییر شکل داده و یک حالت کور و در واقع، بی هدف به خود گرفته که بسیار نگران کننده است (نقیب زاده،1385،ص5).

فرزاد پورسعید در مقاله ای بیان می کند که «مفهوم تروریسم بین المللی به تروریسم جهانی  متحول شده و عامل این تحول، غیرسرزمینی شدن آن در روابط بین الملل است» (پورسعید، پیشین،ص145).

به صورت خلاصه می توان تفاوت های میان تروریسم و نئوتروریسم را در جدول ذیل نمایش داد:

جدول یک : تفاوت های میان تروریسم و نئوتروریسم تحولات

Jadval

  1. 5. ریشه های نئوتروریسم

از دیدگاه نگارنده، یکی از مهمترین ریشه های نئوتروریسم، جغرافیای خاورمیانه ای آن و وجود قالب مذهبی برای انگیزه، اعمال و اهداف نئوتروریسم است.

٥.١ خاورمیانه؛ زیستگاه نئوتروریسم

جریان های تندرو دینی در خاورمیانه را می توان اصلی ترین جریان نئوتروریسم محسوب کرد.امروز عمده حوادث تروریستی جهان در کشورهایی نظیر سوریه، عراق، پاکستان، افغانستان و... رخ می دهد و به همین دلیل، خاورمیانه موضوع بسیاری از گفتگوهای دو و یا چند جانبه بین المللی است. سازمان  FBI در سال 2003، فهرستی از 82 سازمان خارجی را که توسط امریکا برچسب  تروریستی خورده بودند منتشر کرد که هجده مورد از آن سازمان ها در خاورمیانه مستقر بودند (امام زاده فرد،1384،114).

از نظر واشنگتن، همان  گونه که در جنگ جهانی اول و دوم، فاشیسم و نازیسم و در دوره ی جنگ سرد، کمونیسم، دشمن  ایالات متحده امریکا تلقی می شدند، در جنگ چهارم جهانی، فاشیسم و تروریسم  اسلامی و حامیان آنها یعنی افغانستان، عراق، ایران، سوریه و لبنان در وهله ی اول و سودان، لیبی  و تشکیلات خودگردان فلسطینی در وهله ی دوم دشمن تلقی گردیده و تغییر رژیم های آنها از طریق قوه قهریه و به روش سخت افزاری در اولویت قرار گرفته است (یزدانی و ایزدی ،1386،77).

یکی از عوامل دینی بودن حوادث تروریستی در خاورمیانه، نقش بی نظیر این منطقه از جهان در پیدایش، تثبیت و گسترش ادیان الهی است. پیامبران اولوالعزم صاحب شریعت و کتاب آسمانی همگی از خاورمیانه برخواسته اند. «نوح(ع) از عراق برخاست و مرکز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود و به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست، مرکز تولد، قیام و دعوت مسیح (ع) نیز شام و فلسطین بود و پیامبر اسلام (ص) از سرزمین حجاز برخاست، پیامبران دیگر نیز غالباً در همین مناطق می زیستند به طوری که می توان گفت که شرق میانه، منطقه پیامبرخیز جهان بوده است.» (مکارم شیرازی،1390، 367)

البته با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری  و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین(مخصوصاً شرق میانه)، گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصیب است. تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونه ی تمدن های معروف بشری در این منطقه هستند ... قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد(همان).

با این شرایط، بسیاری از دیدگاه های اجتماعی در خاورمیانه، پتانسیل پذیرش آموزه های دینی و اعتقادی- چه دین راستین و چه دین انحراف یافته- را دارند. لذا بسیاری از حرکات برای اصلاح جامعه و نیل به حکومت از بستر دینی بر می خیزد. با این تفاسیر می توان ویژگی جغرافیایی نئوتروریسم یعنی خاورمیانه ای بودن آن را تبیین نمود.

٥.٢ برداشت های دینی بنیادگرایانه

ویژگی دوم نئوتروریسم، بنیادگرایی آن است. اکثر گروه های نئوتروریستی در خاورمیانه، دارای اعتقادات بنیادگرایانه هستند. القاعده، النصره، داعش و ده ها گروه کوچک و بزرگ علی رغم تفاوت ها دارای ویژگی مشترکی بنیادگرایی هستند. هر چند در سنت  گذشته  اسلامی، مفاهیم  مشابهی  برای  بیان  معانی  نزدیک  به  بنیادگرایی وجود داشته  است، اما هرگز چنین  تعبیری  در سنت  اسلامی  به  کار نرفته  است.

این  مفهوم  به  لحاظ  ریشه یابی  تاریخی، نخستین  بار به  شکل  لاتین (Fundamentalism)در اوایل  قرن  بیستم، در آمریکا و درباره ی  گروهی  از مسیحیان  پروتستان  به  کار رفته  است  که  با اعتقاد به  وحیانی  بودن  واژگان  و عبارات  کتاب  مقدس  مسیحی، بر عمل  به  مضامین  آن  تاکید کرده  و همچنین  نگرش  مدرنیسم  غربی  به  دین  را رد می کردند. از آن  پس، غرب  در تجربه  رویارویی  خود با مسلمانان  نیز بدون  توجه  به  تفاوت های  موجود و مبانی  متفاوت  اندیشه  و تفکر اسلامی، از این  واژگان  استفاده  کرده  است.

تعبیر بنیادگرایی  اسلامی  بر این  اساس، منشأیی  غربی  داشته  و ذهنیت  غرب  مدرن  بر آن  اشراب  شده  است. با چنین  ذهنیتی  و براساس  اصول  مدرنیسم  غربی  و به  ویژه  اصل  جدایی  دین  از سیاست، دین  تعریف  و کارکرد خاصی  می یابد. بدیهی  است  که  چنین  ذهنیتی  با نگرش  اسلامی  به  دین  و جایگاه  آن  در جامعه، تفاوت  بسیار زیادی  دارد که  توجه  نداشتن  به  این  تفاوت ها، موجب  خلط  مفاهیم  می گردد (بهروزی-لک ،1393).

بنیادگرایی در سال های اخیر به دلیل رخدادهایی نظیر گسترش در بخش هایی از جهان چون خاورمیانه، افزایش نقش آن در منازعه اعراب-اسراییل، افزایش نقش سیاسی اسلام در تعدادی از جمهوری های شوروی سابق و رسوایی های اخیر بنیادگرایان مسیحی در آمریکا، خود را به عرصه عمومی تحمیل کرده است.

 محققان دانشگاه شیکاگو با ارایه «پروژه بنیادگرایی» نگاهی پلورال و میان فرهنگی به تعریف بنیادگرایی کرده و معتقدند مراد از بنیادگرایی، گروه های مذهبی هستند که در واکنش به بحرانی که تصور می کنند هویت گروهی آنها را تهدید می کند، ظاهر می شوند و برای محافظت از خود در برابر «غیر»، مرزهای فرهنگی، ایدئولوژیکی و اجتماعی محکمی دور خود می چینند. بر این مبنا، اساس بنیادگرایی بر ناخرسندی از وضعیت موجود استوار است. بنیادگرایان، مسیر کنونی جامعه و جهان را تهدیدی برای ایدئولوژی خود تلقی کرده و رسالت اصلی خود را، تجدید حیات ایدئولوژی و خارج ساختن آن از زیر گرد و غبار مدرنیسم می دانند (احمدوند، 1385،109).

با فعال شدن نقش گروه های تروریستی مذهبی در خاورمیانه، عنوان بنیادگرایی اسلامی برای تحلیل رفتار این گروه ها مورد بهره برداری بسیاری از پژوهش گران و سیاست مداران قرار گرفت. سلفی ها، مهمترین دسته اعتقادی بنیادگراها محسوب می شوند. دو اصطلاح سلفیه و بنیادگرایی در طول سده  ی اخیر پیوندی مستحکم با یکدیگر داشته اند، به نوعی که گاه در کاربردها میان آن ها خلط شده است؛ این آمیختگی هم در مفهوم و هم در مصداق، زمینه آن را فراهم آورده است که درک دقیق تر هر یک از این دو اصطلاح در گروه درک دیگری باشد.

سلفیه نیز اصطلاحی برخاسته از بافت بومی در فرهنگ اسلامی است و ریشه در تاریخ گذشته این فرهنگ دارد. با این وصف، آنچه موجب شده است تا در سده ی اخیر این مفهوم اهمیتی ویژه داشته باشد، جریان-های نوظهوری است که مصداقی از معنای تاریخی سلفیه بوده یا دست کم خود را مصداق آن می دانسته اند. این در حالی است که اصطلاح بنیادگرایی خاستگاهی کاملاً بیرونی دارد (پاکتچی،1393).

ابن تیمیه که از آغازگران کاربرد این اصطلاح بود و در آثارش به تکرار، باورهایی را به مذهب سلف نسبت می داد، تصریح داشت که مقصود از سلفیه، همان مذهب اصحاب حدیث است که در آن زمان مدت ها بود و روی به نسخ نهاده بود و آنان به دنبال احیای آن هستند (ابن تیمیه، 1391، ج1، ص 203). حتی برخی از هواداران افکار او، بعدها با تکیه بر آثار او چنین برآورد کردند که مقصود ابن تیمیه از سلفی بودن، آن بود که به مذهب معینی عمل نمی کرد و به دنبال «نصرت سنت محض و طریقه سلفیه بود» (قنوجی، 1978، ج3، ص 132).

چنین پیشینه ای برای جریان سلفیه در مذهب حنبلی موجب شده است تا برخی صاحب نظران، سلفیه را جریانی برخاسته از دل حنبلیه بدانند ، اما تکیه ی سلفیان بر عدم پایبندی به مذهب خاص، زمینه پیوستن عالمانی از مذاهب دیگر را نیز فراهم می کرد. از جمله می دانیم که ابن کثیر (د.774ق) عالم شافعی دمشق به این جریان پیوست (پاکتچی، همان).

با وجود آن که نخست به نظر می آمد پیوستن به جریان سلفیه، راهی برای بازگشت به وحدت امت اسلامی و رها شدن از تکثر مذهبی بود، ولی در عمل، نفی مذاهب و تبلیغ اجتهاد آزاد، البته برای آنان که به چنین نفی ای پایبند بودند، کمتر چنین دستاوردی را همراه داشت؛ عالمان سلفی پس از سده ی هشتم قمری، بیشتر بر اجتهاد فقهی متمرکز بودند و در حیطه عقاید میان آنان فاصله های محسوسی دیده می شد.

نظریه تقسیم بنیادگرایی از حیث تاریخی به دو موج در دهه 1930م و دهه 1970م، اندکی پس از انقلاب اسلامی ایران در 1983م مطرح شد (Gomaa, 1983, pp, 143-158) و در دهه 1990م دوره پختگی خود را طی کرده است. (Turabi, 1992, p.52).

از دهه 1960م، نخستین کاربردهای اصطلاح بنیادگرایی دیده می شود، ولی این نخستین کاربردها ناظر به دو جریان در جهان اسلام یعنی اخوان المسلمین و جماعت اسلامی هند است که از دهه های 30 و 40 فعالیت خود را آغاز کرده بودند، بدون آن که چنین نامی بر آنها نهاده شده باشد. در ضمن می دانیم که خود این دو جریان، ریشه در محافل اصلاح طلب و احیاگر دینی دارند که از اواخر سده 19م در جهان اسلام پدید آمده بودند(پاکتچی، پیشین).

بررسی مراحل تحول گروه های سلفی تا به امروز دارای جزئیات و جریان های متعدد می باشد که در حوصله این مقاله نمی گنجد، اما نتیجه امروزی گروه های بنیادگرا، موجی از کشتارها و ناامنی ها است. سلفی ها دنیا را به توحید و مشرک، مومن و غیرمومن تقسیم کرده و بین آنها رابطه جنگی برقرار می کنند. در میان سلفی ها، مباحث عقل گرایی بسیار کمرنگ بوده و نقل بر عقل تقدم داشته و تفسیر در شریعت جایگاهی ندارد؛ از سوی دیگر، آنها معتقدند که قرآن کاملاً شفاف است و نیازی به تفسیر و تأویل ندارد.

از این روی، آنها ظاهر قرآن را گرفته و برداشت ظاهری خود را ملاک قرار می دهند و برای انجام عملیات تروریستی خود به قرآن استناد می کنند. سلفی ها برای سر بریدن افراد و کشتن گروهی انسان ها در ابتدا به قرائت آیات قرآن پرداخته و سپس به نام خدا و قرآن اقدام می کنند. این موضوع، جزو آیین آنها است و هر آنچه، غیر اندیشه آنها باشد، بدعت شمرده می شود. آنها همچنین مشکل امروزی مسلمانان را در عمل نکردن به اسلام می دانند (خراسانی،1393).

سلفی ها دو اصل بنیادین دعوت و جهاد رابرای خود تعریف کرده اند. البته آنها دعوت را کمرنگ پیش برده و به جهاد اهمیت بیشتری می دهند و معتقدند که امروز اسلام نیاز به مجاهد دارد نه اندیشمند. در این راستا، نیز از هر گونه ابزاری کمک گرفته و از کشتن فردی به سمت کشتار جمعی با سلاح های میکروبی، شیمیایی و ... متمایل شده اند. سلفی ها با این اقدام خود، تعریف متعصبانه از دین داشته و از این رو، شیعه و سنی برای آنها فرقی ندارد و هر کسی که مخالف آنها باشد، واجب القتل است (شیعه نیوز،1393).

٥.٣ نقش موثر دولت های غربی در ایجاد و گسترش نئوتروریسم

سومین ویژگی بارز نئوتورریسم، نقش بی بدیل دولت های غربی در ایجاد و توسعه فعالیت های تروریسم نوین است. البته برخی کشورهای منطقه نیز در تقویت جریان های نئوتوریستی از حیث نظری یا مالی و نظامی دارای نقش هستند، اما با توجه به این که این کشورها نیز در راستای توصیه ها یا برنامه های غرب حرکت می کنند، در اینجا به موضوع محوری نقش دولت های غربی پرداخته می شود. آنچه که به عنوان منافع کشورهای غربی در خاورمیانه ترسیم شده است، مخالف وجود اتحاد و همبستگی میان ملت ها و دولت های منطقه است. تفرقه در میان کشورهای خاورمیانه، فضا را برای حضور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب در این منطقه بازتر می کند.

گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه، منجر به بروز ناامنی و در نتیجه تلاش بیشتر برخی دولت های منطقه برای خرید بیشتر تجهیزات نظامی غربی شده است. در حوزه سیاسی نیز برخی کشورهای منطقه با درک خطرات احتمالی نئوتروریسم در تضعیف و حتی سقوط حاکمیت خود، سعی در نزدیکی بیشتر به غرب به خصوص آمریکا داشته اند. این موضوع به ویژه در کشورهایی که فاقد نظام های مردم سالار هستند، بیشتر مشهود است.

از حیث فرهنگی نیز گسترش نئوتروریسم، راه را برای تبلیغ برنامه های غربی نظیر نوسازی و پذیرش فرهنگ سکولار در کشورهای خاورمیانه فراهم می نماید. مساوی دانستن عملکرد تروریستی گروهی-به اصطلاح مسلمان- با آموزه های اصیل دین اسلام، یکی از ابزارهای فراهم نمودن بسط فرهنگ سکولار در میان نخبگان در جوامع اسلامی است.

ایجاد و توسعه امنیت رژیم صهونیستی نیز یکی از خروجی های گسترش فعالیت های نئوتورریستی در خاورمیانه می باشد. در جریان درگیری های خونین تروریستی در عراق و سوریه، روابط برخی کشورهای اسلامی با یکدیگر تیره شده و اختلافات میان ایران، ترکیه، عربستان، مصر و ... گسترش یافته است و در برخی کشورهای اسلامی، موضوع محوری سیاست خارجی نه دفاع از مردم فلسطین، بلکه صف بندی در موضوع گروه های تروریستی تعیین شده است. با این شرایط، همان تحرکات اندک در جهان اسلام در برابر حرکات صهیونیست ها نیز محدودتر شده است.

البته نشر برخی اطلاعات از حملات آمریکا علیه مواضع داعش، ابهاماتی در برخی تحلیل ها ایجاد کرده است؛ اما آنچه به نظر می رسد این است که رابطه پیچیده غرب و القاعده در رابطه با گروه داعش نیز در حال تکرار است. به بیان دیگر، مرحله سکوت و حمایت ضمنی از داعش به سر آمده و مرحله جدیدی با حمله نظامی نیم بند ایالات متحده به نیروهای داعش آغاز شده است. اما این تغییر موضع، به معنای حذف این گروه و پایان مداخلات کشورهای منطقه-ای و بین المللی نخواهد بود و کشورهای گروه غرب همچنان از این گروه ها در راستای منافع خود استفاده خواهند کرد (مولایی،1393).

  1. 6. تهدیدات نئوتروریسم

نئوتروریسم برخلاف تروریسم -که تهدیداتی عمدتاً در سطوح افراد و کارگزاران داخلی نظام های سیاسی ایجاد می کرد- در هر سه سطح بشر، دولت- ملت ها و ساختار نظام بین الملل تهدیدات جدی به وجود آورده است. موضوع ترور در نئوتروریسم، فقط اماکن نظامی و دولتی یا سفارت خانه ها یا افراد موثر نیستند. بلکه همه انسان ها یا دولت ها و حتی ثبات نظام بین الملل ممکن است مورد تهدید قرار گیرند.

٦.١ نئوتروریسم؛ تهدید بشر

همان طور که پیشتر گفته شد، قربانیان نئوتروریسم معمولاً به صورت فله ای و از میان عموم مردم انتخاب می شوند. از این رو، کودکان، زنان و حتی کهنسالان نیز از اعمال نئوتروریست ها در امان نیستند. با توجه به داده های آماری مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل متحد(UTMM)در سال 2011 نزدیک به 10283 حمله تروریستی انجام یافته که بیش از12 هزار کشته برجای گذاشته است(cnsnews.com,2012) . بخش مهمی از این اقدامات در خاورمیانه و توسط گروه های مذهبی انجام شده است.

همچنین از ابتدای فعالیت داعش در عراق، شمار آوارگان عراقی به بیش از یک میلیون و 200 هزار تن رسیده است که اغلب آنان را شیعیان تشکیل می دهند؛ به طوری که داعش ابتدا به پاکسازی روستاهای شیعیان و سپس به ربودن اموال و دارایی های آنان و کشتن مردان این روستاها اقدام نموده است (ایسنا،1393).

٥.١ نئوتروریسم؛ تهدید دولت- ملت ها

نخستین گام در مسیر دولت-ملت سازی موفق، گذر از بحران های مرزی و ارضی و رفع ناآرامی یا تهدیدات مرزی است(حشمتی،1393). نئوتروریسم با بر هم زدن ثبات مرزها و تلاش برای متغیر نمودن محدوده آن، عملاً امکان ایجاد اشباع سرزمینی(Territorial Satiation) را از بین می برد. به عنوان نمونه، داعش با برقراری پایگاه های تجمع نیرو در مرزهای میان سوریه و عراق، عملاً اشباع سرزمینی را که از عوامل مهم دولت-ملت سازی می باشد را مورد تهدید قرار داده است. همچنین»داعش بر این عقیده می باشد، مرزهای کنونیِ بین کشورهای اسلامی که حاصل تجزیه امپراتوری عثمانی است، نتیجه موافقت نامه منعقده سایکس -پیکو بین فرانسه و بریتانیا است و باید برچیده گردد و مرزها باید به حالت پیش از جنگ جهانی اول بازگردد» (Tran&Matthew,2014).

مساله دوم در دولت-ملت سازی موفق، ثبات سیاسی است. اقدامات نئوتروریست ها به دلیل فراگیری جغرافیایی و انسانی، عملاً ثبات سیاسی کشورها را با تهدید مواجه کرده است. کاهش فعالیت های سرمایه گذاری و اقتصادی، محدود شدن امکان رشد فعالیت های مدنی و تهدیدات علیه مراکز تصمیم گیری سیاسی موجب کاهش ثبات سیاسی می شود.

٥.٢ نئوتروریسم؛ تهدید نظام بین الملل

تروریست های جدید دارای اهدافی هستند که در ساختار نظام بین الملل کنونی قابل تحقق نبوده و بسیاری از اصول، ارزش ها و هنجارهای نظام با این اهداف در تعارض است. از این رو، عمدتاً این تروریست ها، تساهل لازم را نداشته و رویکردی ساختار شکنانه نسبت به نظام بین الملل دارند و بدین ترتیب، مذاکره و یا تلاش برای مصالحه با آنها معمولاً بی ثمر است. این مسأله، یکی از جدی ترین و خطرناک ترین ویژگی های این نوع تروریسم می باشد. گروه هایی نظیر القاعده، تروریسم را هدف خود و امری مقدس می دانند و لذا در اصول هیچ تسامحی به خرج نداده و از آن دست بر نمی دارند(Campbell,2000,p21).

از نگاه گروه های نئوتروریستی، نظام فعلی بین الملل ناعادلانه است و تنها راه تغییر آن، برهم زدن مبانی قدرت آن است. حمله 11 سپتامبر2001 نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. در سال های اخیر نیز داعش نه تنها کشورهای منطقه، بلکه قدرت های سیاسی و اقتصادی جهان را مورد تهدید حداقل و در این مرحله لفظی قرار داده است.

نتیجه گیری

امنیت، همچنان یکی از مهمترین دغدغه های بشر، دولت-ملت ها و نظام بین الملل می باشد. امروزه با کاهش جنگ های سرزمینی و فراگیر، اقدامات تروریستی امنیت را مورد تهدید قرار داده است. در بررسی تحول مفهوم تروریسم، می توان سه موج اول آن را از موج چهارم جدا کرد. در موج چهارم که نگارنده در این مقاله از آن به عنوان «نئوتروریسم» یاد کرده است، مذهب نقش کلیدی ایفا می کند. روش نئوتروریست ها انتحاری و همراه با قتل های فجیع است و انگیزه آنان تمایلات، ادعاها و فعالیت های مذهبی و برای معدودی از آنان، رستگاری پس از مرگ است.

 نئوتروریست ها، قربانیان خود را فله ای و بی قاعده انتخاب می کنند، ساختار سازمانی آنان شبکه ای و غیردستوری است و از ابزارهای متنوع و نوین از جمله فضای مجازی برای پیشبرد اهداف خود بهره می جویند. همچنین آنها قائل به فعالیت درون کشوری نیستند و مرزگشایی و مرزافزایی از جمله اقدامات آنان است.

سه ویژگی نئوتروریسم، شامل جغرافیای خاورمیانه ای آن، برداشت های بنیادگرایانه از دین و نقش موثر دولت های غربی در ایجاد و توسعه فعالیت های تروریسم نوین است. نئوتروریست ها، تهدیداتی علیه بشر فارغ از نژاد، مذهب و ملیت ایجاد می کنند و دولت-ملت ها را با چالش های جدی در حوزه اشباع سرزمینی و ثبات سیاسی مواجه می سازند. همچنین نظام بین الملل نیز به واسطه آن که اعضایش مورد تهدید قرار گرفته اند خود نیز در معرض تهدید قرار گرفته است و حتی فراتر از آن؛ نئوتروریست ها به دنبال طرح جدیدی برای نظام بین الملل هستند،طرحی -که به زعم آنان- عادلانه تر باشد.

مراجع

  1. 1. ابن تیمیه، احمد، درء تعارض العقل و النقل، به کوشش محمد رشاد سالم، ریاض: دارالکنوز الادبیه، 1391ق.
  2. 2. ارس، بولنت، القاعده،جنگ علیه تروریسم و ترکیهدرسیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه، ترجمه حسن نقدی نژاد و امیر محمد سوری، پژوهش نوزدهم، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، 1386.
  3. 3. احمدوند، شجاع، رویکردی نظری به مفهوم بنیادگرایی(با تأکید بر بنیادگرایی یهودی)، پژوهشنامه علوم سیاسی، دوره اول، شماره 2، 1385.
  4. 4. امام زاده فرد، پرویز و رضا درداد، درویش، دکترین امنیت ملی امریکا؛ گذشته، حال و چشم انداز آینده، کتاب امریکا 7، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1384.
  5. 5. ایسنا، افزایش تعداد آوارگان عراقی به بیش از یک میلیون و 200 هزار تن به نشانیisna.ir ، تاریخ 14/8/1393.
  6. 6. بدی،توماسجی، «تعریف تروریسم بین المللی؛ نگرش علمی»، ترجمه سیدرضا میرطاهر، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره 5 و 6، 1387.
  7. 7. بخشی شیخ احمد، مهدی، «القاعده و تروریسم مذهبی»، فصلنامه علوم سیاسی، سال یازدهم، شماره 14، بهار 1378.
  8. 8. بهاری، بهنام و بخشی شیخ احمد، مهدی تحول مفهوم تروریسم؛ از انگیزه تا گستره فعالیت ، فصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال هشتم، شماره 72، 1390.
  9. 9. بی نام، «تروریسم مذهبی»: خروجی ادبیات سیاسی جریان سلفی است، شیعه نیوز، منتشر شده در نشانی

www.shia-news.com تاریخ 28/1/93.

  1. 10. پاکتچی، احمد، تعریف و رابطه دو مفهوم سلفیه و بنیادگرایی، پایگاه پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی، منتشر شده در نشانی: http://www.vahhabiyat.com/main.aspx?catid=0&typeinfo=1&lid=0&mid=2153
  2. 11. پورسعید، فرزاد، «تروریسم نوین و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران»، مجله مطالعات راهبردی، شماره 4، 1385.
  3. 12. پورسعید، فرزاد، «تحول تروریسم در روابط بین الملل»، مجله مطالعات راهبردی، شماره 46، زمستان 1388.
  4. 13. حشمتی، امیر، دولت-ملت ناکام در مصر، منتشر شده در سایت زیر: amirheshmati.ir/fa/index.php?ID=79، 14/9/1393.
  5. 14. خراسانی، رضا، «تروریسم مذهبی، خروجی ادبیات سیاسی جریان سلفی است»، شیعه نیوز، 28/1/1393.
  6. 15. دهقانی فیروزآبادی، سید جلال، تحول نظریه های منازعه و همکاری در روابط بین الملل، پژوهش حقوق و سیاست، شماره 8،1381.
  7. 16. زمان لو، حسین، تروریسم از منظر تئوری های روابط بین الملل، سایت دیپلماسی ایرانی، 18/4/1393.
  8. 17. سلیمانی، رضا، «آشفتگی معنایی تروریسم»، فصلنامه علوم سیاسی، سال نهم، شماره 63، زمستان 1385.
  9. 18. عالم، عبدالرحمن، آنارشیسم؛گذشته،حال و آینده، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 56، پاییز 1383.
  10. 19. قنوجی، صدیق، ابجد العلوم، به کوشش عبدالجبار زکار، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1978م.
  11. 20. قوام، عبدالعلی، روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها، تهران: انتشارات سمت، 1384.
  12. 21. قوام، عبدالعلی، بررسی تطبیقی پدیده تروریسم از دیدگاه نظریه های ارتدوکس و انتقادی: مطالعه موردی حزب کارگران کردستان ترکیه، فصلنامه رهیافت های سیاسی و بین المللی، شماره 22، تابستان1389.
  13. 22. گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1376.
  14. 23. مشیرزاده، حمیرا، تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران، انتشارات سمت، 1384.
  15. 24. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج7، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1390.
  16. 25. مولایی، حسین، بازی غرب با گروه های تروریستی و تکفیری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، منتشر شده در سایت مرکز، 1393.
  17. 26. نقیب زاده، احمد، «کارکردهای آشکار و پنهان تروریسم»، زمانه، شماره 15، آذر1385.
  18. 27. والت، استفان ام، روابط بین الملل: یک جهان، چندین تئوری(1)، ترجمه حسن مهدویان، منتشر شده در

http://www.bashgah.net/fa/content/show/20215 ،13/4/1393.

  1. 28. یزدانی، عنایت الله و ایزدی، هجرت، تروریسم اسلامی: افسانه یا واقعیت، مجله علوم سیاسی، شماره 39 و 40، پاییز و زمستان 1386.
  2. 29. Ashraf, M. A, 2004, .True Islamic Teachings Compared to Al _ Qaeda.s Doctrine., The Review of Religions, Vol. 99, No. 4, April.
  3. 30. Baylis, John & Smith, Steve, 2005, The Globalization of World Politics,An Introduction to International Relation, oxford: oxford Up, the Second edition.
  4. 31. Barzegar, Keyhan, 2005, .The Middle East and the «New Terrorism».,Journal on Science and World Affairs, Vol. 1, No. 2.
  5. 32. Bergesen, Albert J. & Omar A.Lizardo, 2004, «International Terrorism and the World _ System», Sociological Theory, Vol. 22, No. 2.
  6. 33. Beam, Louis, 1992, .Leaderless Resistance.,The Seditionist, Issue12, February, also available at: www.louisbeam.com/leaderless.html.
  7. 34. Brown, Cady, 2007, .The New Terrorism Debate., Alternatives:Turkish Journal of International Relations, Vol. 6, No. 3 & 4, Full& Winter.
  8. 35. Campbell, James (2000). «On Not Understanding the Problem» in Hype or Reality?The new terrorism and mass casualty attacks, Brad Roberts (ed), Alexandria: the hemical and Biological Arms Control Institute.
  9. 36. «Foreign jihadists flocking to Iraq and Syria on ‹unprecedented scale› - UN»,2014, available at: http://www.theguardian.com/world/2014/oct/30/foreign-jihadist-iraq-syria-unprecedented-un-isis, 30 October.
  10. 37. Garrison, Arthur H, 2003, «Terrorism: the Nature of Its History», Criminal Justice Studies, Vol. 16 (1).
  11. 38. Gomaa, Ahmed M, (1983), «Islamic Fundamentalism in Egypt during the 1930s and 1970s: Comparative Notes», Islam, Nationalism and Radicalism in Egypt and the Sudan, New York: Preager.
  12. 39. Jackson, Richard (2009), «Knowledge, Power and Politics in Study of Political Terrorism», Critical Terrorism Studies: A new Research agenda, New York, Routledge.
  13. 40. Laqueur, Walter, 1996,»Postmodern Terrorism»,Foreign Affairs,Vol.75,No.5.
  14. 41. Lesser, Ian O, 1999, .Countering The New Terrorism: Implications for Strategy., in: Countering the New Terrorism, eds. Ian O. Lesser et al, Santa Monica, Calif: RAND.
  15. 42. Manin, Bernard, 2008, .The Emergency Paradigm and The NewTerrorism., Publie dans Sandrine Baume, Biancameria Fontana, (dir, de), Les Usages de la Separation des Pouvoirs, Paris, Michel Houdiard.
  16. 43. Mora, Edwin, Sunni Muslim ‹Extremists› Committed 70٪ of Terrorist Murders in 2011, available at: http://cnsnews.com/news/article/sunni-muslim-extremists-committed-70-terrorist-murders-2011, August 3, 2012 .
  17. 44. Ranstorp, Magnus, 1996, «Terrorism in the Name of Religion», Journal of International Affairs, Vol. 50, No. 1, summer.
  18. 45. Rapaport, David C, 2004, «The Four Waves of Modern Terrorism», In: A. K. Cronin and J. M. Ludes (eds.), Attacking Terrorism: Elements of a Grand Strategy, Georgetown University Press.
  19. 46. Shughart, William F, 2006, «An Analytical History of Terrorism, 1945 _ 2000», Public Choice, Vol. 128, No. 1, spring.
  20. 47. Spencer, Alexander, 2006, .Questioning the Concept of «New Terrorism».,Peace Conflict and Development, Issue 8, January.
  21. 48. Tran, Mark and Weaver, Matthew, Isis announces Islamic caliphate in area straddling Iraq and Syria Available at:http://www.theguardian.com/ world/2014/jun/30/isis-announces-islamic-caliphate-iraq-syria
  22. 49. Tucker, david, 2001, «what›s new aboat the new Terrorism and how dangerous is it?» terrorism and political volence, No.13, autumn.
  23. 50. Turabi, Hassan, 1992, The Islamic Awakening,s Second Wave, New Perspectives Quarterly, V.9.
  24. 51. Weinberg, Leonard & Ami Pedahzur & Sirvan Hirsh _ Hoefler, 2004, «The Challenge of Conceptualizing Terrorism», Terrorismand Political Violence, Vol. 16, No. 4.
  25. 52. Zalman, Amy, 2014, What›s So New about the «New Terrorism»?, available at:http://terrorism.about.com/b/2008/03/01/whats-so-new-about-the-new-terrorism.htm.

نویسندگان:

علیرضا رضایی: دکتری روابط بین الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان

امیر حشمتی: دانش  پژوه دکتری تخصصی روابط بین  الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان

فصلنامه حبل المتین شماره 14


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31