متیو هو عضو سابق وزارت خارجه آمریکاست که در سپتامبر 2009 در اعتراض به سیاستهای دولتش در افغانستان، از مقام خود استعفا داد. هو پیش از ورود به نمایندگی وزارت خارجه آمریکا در افغانستان، دو بار در یونیوفرم تفنگداران دریایی به عراق اعزام شده بود. هو در حال حاضر عضو ارشد مرکز سیاست بینالملل، مستقر در واشنگتن است. آنچه در ادامه میآید، متن کامل مصاحبه هابیلیان با این عضو سابق وزارت خارجه آمریکا درباره نظامیگری ترامپ و تأثیر آن بر سلامت شهروندان ایالات متحده در دوران عالمگیری بیماری کرونای 2019 است که در اختیار مخاطبین قرار میگیرد.
هابیلیان: بهعنوان اولین پرسش، بهنظر شما ترامپ پساز چهار سال حضور در کاخ سفید، چقدر در عملیکردن شعار خود، یعنی احیای عظمت آمریکا، موفق بوده است؟
م. هو: ترامپ به شیوهای ناسالم و فاسد آمریکا را بار دیگر بزرگ کرده است، اما این بزرگی برای سرمایهداری بوده است، نه برای آمریکاییهای طبقه کارگر و برای محیطزیست یا از نظر ارتباط با سایر جهان. ترامپ اقدامات بسیاری را برای کمک به ابرشرکتها و طبقه ثروتمند انجام داده است، خواه با کاهش مالیات ثروتمندان و اصحاب قدرت، خواه با مجوزدادن به ابرشرکتها برای توسعه در زمینهایی که پیش از آن تحت محافظت محیطزیست قرار داشتند، یا سوءاستفاده از نیروهای کار خود و بیتوجهی به مقررات بهداشتی و ایمنی. البته، این وضعیتی است که ایالات متحده در مقاطع مختلف از تاریخ خود آن را تجربه کرده؛ یعنی سلطه صنایع و ثروتمندان بر کشور و سختیها و رنجهای بزرگی که ارمغان آن برای اکثر مردم، بهویژه اقلیتها و بومیان بوده است. بنابراین، اینگونه، ترامپ دوباره آمریکا را بزرگ کرده است، اما این عظمتی است که فقط ثروتمندان و ابرشرکتها از آن سود میبرند.
هابیلیان: اقدامات ترامپ را در پاسخ به بیماری ویروسکرونای 2019 چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان از این همهگیری بهعنوان بزرگترین چالش برای ترامپ از زمان حضور در کاخ سفید نام برد؟
م. هو: ترامپ، مانند بسیاری دیگر از سیاستمداران آمریکایی در سطح محلی و ایالتی، چه جمهوریخواه چه دموکرات، در تصمیمگیری درخصوص این بیماری و مدیریت آن نامعقول، نابههنگام و نادرست عمل کرده است. او اطلاعات غلط و خطرناکی را منتشر کرده، در حمايت از مشاوران علمي و پزشكي خود کوتاهی کرده و اطمینان داده است که در حال حاضر تنها ابرشركتها، بانكها و ثروتمندان از حمایتها و کمکهای اقتصادی بهرهمند خواهند شد. اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم، این انتقاد را میتوان تقریباً به همه ارکان کنگره، از جمله رهبری دموکرات آن نیز تعمیم داد.
بله ، این مسلماً بزرگترین چالش برای ترامپ در دوره نخست اوست. شکی نیست که او ضعیف عمل کرده ؛ با این حال، حزب مخالف، یعنی دموکراتها، هم چندان بهتر مدیریت نکردند. رهبران دموکرات در اعلام بزرگی و وخامت این معضلْ با تأخیر عمل کردند و به جای شهروندان و خانوادهها از ابرشرکتها و ثروتمندان با اختصاص بستههای مختلف حمایتی و با کمکهای کلان اقتصادی، پشتیبانی کردند.
هابیلیان: همانطور که میدانید، در حالی که پنتاگون همچنان میزان زیادی از بودجه سالانه ایالات متحده را به خود اختصاص میدهد، سهم امور بینالملل در بودجه ارئه شده ترامپ به کنگره برای سال مالی 2021 کاهشی 22 درصدی داشته، تقریباً 12 میلیارد دلار. شما در مقام کسی که هم سابقه کار در دستگاه دیپلماسی آمریکا را داشتهاید و هم حضور در ارتش را تجربه کردهاید، این مسئله را چگونه تحلیل می کنید؟
م. هو: این موضوع عجیبی نیست و ادامه چندین دهه سیاست خارجی نومحافظهکار (جمهوریخواه) و مداخلهگری لیبرال (دموکرات) است که نظامیگرا بودن را به دیپلماسی اولویت میدهد. در حقیقت، اولویتبندی احتمالاً واژه ضعیفی است؛ چون دیپلماسی تقریباً در بسیاری از جنبههای سیاست خارجی ایالات متحده در طول این قرن از بین رفته است. بار دیگر، این موضوع هم برای دوران ریاست جمهوری جورج دابلیو بوش و هم برای باراک اوباما صادق است. حتی در مواردی که بودجه سیاست خارجی غیرنظامی کاهش نیافته یا اندکی افزایش یافته است، افزایش همزمان بودجه نظامی، آن را کوچک جلوه داده است. علاوه بر این، باید توجه داشت که برای بخش بزرگی از این قرن، از جمله تقریباً دولت اوباما، فروش سلاح مهمترین مسئله برای بسیاری از سفارتخانههای آمریکا بوده است، نه دیپلماسی واقعی. بنابراین، حتی در سیاست خارجی غیرنظامی ایالات متحده، که توسط وزارت امور خارجه اجرا میشود، فروش سلاح مهمترین مسئله بوده است (فروش اسلحه به کشورهای خارجی مسئولیت وزارت امور خارجه است).
هابیلیان: بهنظر شما، آیا تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران در شرایط کرونا را میتوان مصداق تروریسم اقتصادی دانست؟
م. هو: بله کاملاً. بهطورکلی، تحریمها نوعی تروریسم هستند. تروریسم استفاده از خشونت علیه مردم بهمنظور تحقق یک تغییر سیاسی است. در مورد تحریمها علیه ایران، ونزوئلا، کوبا و غیره، ایالات متحده بهمنظور دستیابی به اهداف سیاسی، مانع از دسترسی مردم به مراقبتها و فناوریهای پزشکی و بنابراین، بهطور عامدانه باعث مرگ و آسیبهای جسمی و روحی میشود. نکته بعدی اینکه ایالات متحده چنین تحریمهایی را بهطور عادلانه اعمال نمیکند؛ بنابراین متحدانش، از جمله کشورهایی مانند کلمبیا، عربستان سعودی، مصر، اسرائیل و غیره، که جزو ناقضین مسلم حقوق بشر هستند، هدف تحریمهای آمریکا قرار نمیگیرند. با وجود بیماری کروناویروس، اثرات این تحریمها شدیدتر شده و نشانگر بربریت، بیاخلاقی و بیقانونی است که اساس سیاست خارجی ایالات متحده را شکل میدهد.
هابیلیان: امروزه از خیلیها میشنویم که جهان پس از کووید19 متفاوت خواهد بود. دنیای پس از کرونا را چگونه پیشبینی میکنید؟
م. هو: ای کاش میتوانستم بگویم که این عالمگیری به ما کمک میکند تا بشریت مشترک خود را بهتر بشناسیم تا از این طریق ساختارهای افتراقآمیز و مرزهای بین کشورها از بین برود (هم به معنای واقعی کلمه و هم استعارهای) و مفهوم تازهای از بینالمللیگرایی شکل بگیرد که متضمن اصلاح و تقویت سازمان ملل (شامل خلاصشدن از شر پنج عضو دائم شورای امنیت) و افزایش همکاریهای فکری، فرهنگی و علمی در سراسر جهان است.
اما متأسفانه، فکر میکنم برعکس اتفاق بیافتد. پیش از این دیدید که هم دونالد ترامپ و هم جو بایدن [که به احتمال زیاد یکی از آن دو رئیسجمهور بعدی ایالات متحده خواهد بود]، حمله به چین را آغاز کردهاند. گمان من این است که برعکس آنچه در بالا نوشتم، اتفاق خواهد افتاد و ما به هراس از یکدیگر ادامه خواهیم داد، همچنان با هم خواهیم جنگید و به آسیبزدن به یکدیگر در مسیر ضررسانی به خودمان و سیاره خودمان ادامه خواهیم داد. سرانجام، چه با جنگ، چه با تغییر اقلیم یا احتمالاً یک عالمگیری دیگر، این تفرقه، ترس و طمع، سقوط همه ما را بهدنبال خواهد داشت.