تجربه تاریخ نه چندان دور و دراز رسانه ای مجاهدین نشان داده که سازمان ، تئوری بیرون رفت خود از بحران های عدیده ای که با آن دست به گریبان است را با تاریخ رسمی و وقایع و رویدادهای داخل کشور تنظیم و هماهنگ ساخته است و در یکی از چند شیوه فرافکنی بحران ها ، به دنبال آن بوده اند که وقوع یا عدم وقوع یک رخداد در کشور اصلی ترین عامل آزادی و برون رفت از مشکلات برای سازمان خواهد بود .
انتخابات مجلس شورای اسلامی ، ریاست جمهوری ، شورای شهر ، مسائلی همچون ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت و به تبع آن حمله نظامی آمریکا به ایران ، تحریم تسلیحاتی و اقتصادی ایران و در جدیدترین موضع گیری انتخابات مجلس خبرگان را در همین راستا می توان ارزیابی کرد .
این شیوه از همان تاریخ خروج رجوی از ایران تا همین امروز بدون تغییر از جانب سازمان دنبال شده است . باید گفت در این پروسه سال ها قبل زمانی که هنوز عده ای از نیروهای اشرف به طور کامل به سیاهکاری رجوی پی نبرده بودند ، این تئوری ها به گونه ای مطرح می شد که فرضاً با عدم استقبال مردمی فلان انتخابات یا بر اثر تشدید بحران در روابط بین اللمی جمهوری اسلامی ، رژیم سقوط خواهد کرد و نیروهای سازمان به عنوان قهرمانان ملی به ایران باز خواهند گشت .
اما با گذشت تاریخ مصرف این تئوری و درک فریب خوردگان اشرف از نیات رجوی از یک سو و اطمینان کامل از این امر که بازگشتی به ایران در کار نخواهد بود ، قسمت دوم تئوری با قوت بیشتری نسبت به قبل دنبال می شود و از نظر سازمان هر رویداد کوچک و بزرگی با سرنگونی همراه خواهد بود .
تفاسیری همچون " با برچیده شدن بساط رژیم " چنان که مریم رجوی معتقد است : " در حالی که انقباض و یکپایگی و یک سره شدن رژیم به وضوح از فاز انحلال و سرنگونی رژیم خبر می دهد ، جالب اینجاست که حاکمان ایران با تردستی و شعبده بازی سیاسی تلاش می کنند خود را ، یک رژیم تثبیت شده و قدرتمند جلوه دهند " ؛ این اعمال و اینگونه تفاسیر در آغاز و شروع هر انتخابات البته تفسیری قدیمی و نخ نما شده از جانب سازمان بوده و هست.
تحلیل گران و نویسندگان سایت ها و تلویزیون سازمان مجاهدین بیش از آن که به تحلیل نتایج انتخابات خبرگان رهبری بپردازند ، در مقطع حاضر صرفاً بر روی دو مسئله تمرکز کرده اند:
1. اثبات شکاف میان جناح های ذی نفع در انتخابات خبرگان که با نقل قول های دستکاری شده از صحبت های سران ائتلاف های سیاسی داخل کشور بیان می شود .
2. تشویق و ترغیب مردم به شرکت نکردن در انتخابات برای بالا رفتن درصد شکست حضور مردمی در انتخابات .
مشکل بزرگی که سازمان همیشه با آن دست به گریبان بوده است ضعف در تحلیل و کالبد شکافی وقایع و رویدادهای سیاسی و اجتماعی در ایران است ، تمسک جستن به " نظر کارشناسی " افراد طرد شده ای که بیش از دو دهه در بطن نظام سیاسی اجتماعی مردم ایران قرار ندارند ، آمیختگی شدید نقد و نظرها به حب و بغض ها و عقده های حقارت ارضاء نشده و فرو خورده که بخشی از آن از استیصال و باور بی سرانجامی سازمان سر چشمه می گیرد ، امری که باعث می شود فشار روانی بن بست های ایدئولوژیک و درونی سازمان طبق گفتارهای گذشته با مبتذل ترین و پیش پا افتاده ترین شیوه ها بیان شود .
انتخاب نقل قول های مقامات و جناح های حکومتی ایران ، همان طور که گفته شد به صورت گزینشی و همراه با جرح و تعدیل های فراوان در همین جهت است : " ...علم الهدی امام جمعه رژیم در مشهد گفت : در موقعیت حساس کنونی مردم ایران با شرکت گسترده در انتخابات خبرگان .... دشمن... را در نیل به اهدافش مأیوس کنند " ؛
" ...حسین بوشهری گرداننده حوزه قم که پیش از خطبه های نمایشی جمعه تهران سخنرانی می کرد گفت : ... شورای نگهبان باید فضایی ایجاد کند که مایه دلسوزی مردم نشود ، وی باندهای درونی رژیم را از تخاصم بر حذر داشت و افزود : احزاب و مجموعه های سیاسی کشور ... کاری نکنند ، دوستان غمگین و دشمنان شاد شوند ."
انعکاس بیش از یک صد خبر در خصوص مجلس خبرگان که عمدتا ً با جهت گیری افراطی تنظیم شده است نشان دهنده این مسئله است که انتخابات خبرگان برای سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
اهمیت انتخابات خبرگان بیشتر از آن که طبق معادلات و نظریه های رسمی سازمان نشان دهنده میزان عدم استقبال مردمی و سرنگونی باشد حاکی از بستر سازی برای قبل و بعد از انتخابات است تا در پروسه ای که حداقل دو ماه به طول خواهد انجامید ، سازمان بتواند با حجم بالای تبلیغات خود ، حداقل نیروهای خود را از توجه به مشکلات و بحران هایی همچون : نزدیکی به زمان سر رسید خروج از عراق ، بن بست های فکر و ایدئولوژیک عمیق و طرد از سوی جامعه جهانی باز دارد .
هر چند که معمولاً تبلیغاتچی های سازمان پس از شکست در یک تز خود با تمرکز بر مورد کوچک یا بزرگ دیگری سعی در فراموشی مورد قبل و بستر سازی برای ماجرا و موارد بعد داشته و دارند .
سازمان برای آن که اثبات کند حیات سیاسی خارج از اشرف نیز در مورد این سازمان صدق می کند ، دست به انتشار موهوماتی تحت عنوان نظرات گروه های مردمی زده است و البته در این راه با کلی گویی و مبهم گویی ، ارزش قضاوت در خصوص این گفته ها را نیز از بین برده است : " فعالیت هواداران مجاهدین در شهرهای مختلف کشور در پاسخ به فراخوان رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای نه گفتن به تمامیت استبداد مذهبی آخوندی و تحریم همه جانبه نمایش خبرگان ارتجاع ، همچنان ادامه دارد ، با توجه به فضای اختناق شدید و سرکوب مطلق و طی مقابله با تدابیر گسترده امنیتی ، فعالیت های شهرهای تهران ، اصفهان و یزد به دستمان رسیده است ."
با توجه به سوابق قبلی انتشار مطالب کذب و بزرگ نمایی مسائل داخل ایران ، سازمان نه در زمان انتشار خبر و نه بعد از آن از تدابیر امنیتی این سه شهر و حوادثی که برای مخالفان انتخابات خبرگان روی داد ، هیچ مطلب خاصی را عنوان نکرد و یا در مطلبی دیگر می خوانیم : " جوانان هوادار مجاهدین طی فعالیت های گسترده در شهرهای مختلف میهنمان با پخش و نصب تراکت فراخوان رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای تحریم استبداد مذهبی و نه گفتن به حاکمیت غاصب آخوندی در روز نمایش خبرگان ارتجاع را به اطلاع مردم رساندند ، تصاویر گوشه ای از فعالیت های جوانان هوادار مجاهدین در ایرانشهر و زاهدان را نشان می دهد ."
و جالب اینجاست که دو تصویر غیر شفاف را در پس زمینه ای تیره مشاهده می کنیم که اصلاً معلوم نیست در کجا گرفته شده است و آیا اساساً این تصاویر واقعی است یا خیر . البته در عمده خبرهایی از این دست که همراه با تصاویر به نمایش در می آیند هیچ نشانه خاصی که دال بر موجودیت شناخته شده آن منطقه فیزیکی یا شهر مورد نظر باشد در دست نیست .
در تصاویر مشابه دیگر عکس های مریم و مسعود رجوی و اعلامیه های ناخوانا به عنوان مثال بر روی کیوسک تلفن و جلو پنجره یک کامیون ؟! نصب شده است و یا در خبری که با درصد ابهام بیشتری منتشر شده آمده است : " در پی فراخوان مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای تحریم تمامیت استبداد مذهبی و نه گفتن به حاکمیت غاصب آخوندی در نمایش انتخابات خبرگان ارتجاع ، جوانان هوادار مجاهدین و مقاومت ایران همچنان به فعالیت های خود برای رساندن این پیام به عموم مردم ادامه می دهند ، این فعالیت ها با استقبال مردم شهرهای تهران ، کرمان و مشهد روبرو بوده است ."
در توضیح مطلب فوق باید گفت وقتی سازمان به یک اعتراض منفی مختصر در یک کارگاه تولیدی در شهری کوچک آنقدر دامن زده و ابعاد سیاسی به آن می دهد ، چطور باید از کنار استقبال گسترده مردمی از پیام " رئیس جمهور برگزیده مقاومت " به سادگی بگذرد و هیچ آماری کمی و کیفی از این مسئله ارائه ندهد ؟
و یا در خبری تکراری و مشابه می گوید : " هواداران مجاهدین در شهرهای مختلف میهنمان فراخوان خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای نه گفتن به استبداد مذهبی و تحریم تمامیت رژیم آخوندی در نمایش خبرگان ارتجاع را با فعالیت های خود به میان مردم برده اند ، آنان همچنین برغم وجود فضای سنگین سرکوب و خفقان به نظر خواهی از هموطنان مان در این باره پرداختند ."
اگر چه به قول قدیمی دروغ گفتن استخوان ندارد که به گلو گیر کند ، سازمان همیشه برای بیان دروغ های خود به لحاظ کمی نیز از اعداد و ارقام و اسامی جعلی استفاده می کند ( امضا 5 میلیون و 200 هزار نفر از مردم عراق در حمایت از سازمان مجاهدین ، اعلام حمایت 14 هزار وکیل حقوقدان عراقی از سازمان مجاهدین و پناهندگی آنان در عراق و .... )
اما به عنوان مثال بر طبق نقل قول فوق که حاکی از حمایت مردم از فراخوان مریم رجوی دارد مشاهده می شود که با وجود کمیت بالا و تشابه زیاد مطالب نوشتاری ، مطالب سازمان از ادای توضیحات و آمار و ارقام تهی و خالی است و صرفاً به بیان استقبال مردمی از نظریات رجوی پرداخته اند .
شاید هم به این درک رسیده اند که هر چقدر بیشتر از آمار کمی استفاده کنند ، همانند حمایت 5 میلیون و 200 هزار نفر از مردم عراق ، رسوایی مطالب شان بیشتر از گذشته عیان می شود و البته که پیش بینی درصد شرکت و موفقیت انتخابات اخیر ، همانند دیگر انتخابات گذشته در ایران ، به دلیل ضعف تئوریک تحلیلگران سازمان ، برای سازمان مشکل است و آنچه که از هم اکنون و پس از پایان انتخابات مشخص است صدور رأی مبنی بر تقلب گسترده در انتخابات خبرگان است و این که مردم ایران به ندای سازمان پاسخ داده و انتخابات را تحریم کرده اند و پاسداران تنها کسانی بودند که در انتخابات شرکت نموده اند .
با دقت در برخی تحلیل های سازمان مشاهده می شود که عصبیت سازمان تا آنجا پیش رفته که علیرغم جرح و تعدیل خبرها و گفته های مقامات حکومتی ایران ، این نقل قول ها را با پیش تحلیل های جهت دار خود عنوان می کنند تا خط فکری خواننده خبر را بیش از پیش با خود همراه سازند : " رژیم آخوندی که نگران تحریم همه جانبه نمایش انتخابات خبرگان است به یک شگرد رسوا دست زده و اعلام کرد 2 میلیون و 450 هزار نوجوان را در جشن بزرگ تکلیف سیاسی به پای صندوق های رأی می کشاند ."
البته در تفسیر نقل قول فوق باید گفت در هر دوره از انتخابات حضور رأی اولی ها امری طبیعی است و آماری است که وزارت کشور به طور معمول قبل از هر انتخابات آن را اعلام می کند و در انتخابات سال جاری این رقم دو میلیون چهارصد و پنجاه نفر هزار نفر است .
و یا " انجمن دانشجویان اصفهان طی اعلامیه اعلام کرد : روز 24 آذر روز نه بزرگ مردم ایران به آخوندهاست ، ما با الهام از فراخوان خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران ، در این کارزار ملی و میهنی شرکت کرده و عموم مردم را به یاری و خیزش فرا می خوانیم تا با تحریم و در خانه ماندن ، بار دیگر نه بزرگ ملت ایران به حکومت خون آشام آخوندی را با صدای رسا به گوش جهانیان برسانند ."
این در حالی است که چنین انجمنهایی اصولاً موجودیت خارجی نداشته و گویا نویسنده بیانیه کذایی فوق آن قدر در قشریات ذهنی خود غرق بوده که فراموش کرده قرار است بیانیه را از زبان گروهی که در داخل ایران است بنویسد ، بنابراین باید قدری از ادبیات لمپنی سازمان فاصله بگیرد و برای نوشتن اینگونه بیانیه ها قدری از خویشتن خویش فاصله بگیرد .
از دیگر عناوین دروغین و ساختگی که سازمان در نوشتن بیانیه های خود از امضاء آنها استفاده می کند می توان به عناوینی همچون : انجمن دانشجویان و فارغ التحصیلان تهران ، هواداران مجاهدین خلق ایران ، انجمن دانشجویان اصفهان ، انجمن جوانان آزادیخواه کرج ، جبهه آرمان سرداران ملی ، جوانان آزادیخواه خوزستان ، هواداران مقاومت ایران در لرستان ، جوانان آزادیخواه زاهدان ، انجمن هواداران مجاهدین در کردستان ایران ، هواداران سازمان مجاهدین در کرمانشاه و اهواز و نیز جمعی از کارمندان تأمین اجتماعی اشاره کرد .
سازمان حتی پا را از این هم فراتر نهاده و در هر شهر خود را دارای گروه ها و دسته جات مختلف طرفدار می داند و از شعبات گوناگون یک تشکل در یک شهر نام می برد ، چنان که در عنوانی خنده دار بیانیه ای را از جانب هواداران سازمان مجاهدین خلق در غرب تهران صادر می کنند .
به گونه ای که هر کس نداند گمان می کند که سازمان همانند برخی هیئت ها در هر شهر نیز چند شعبه و گروه طرفدار دارد و جالب اینجاست که تمام سازمان ها و گروه هایی که در حمایت از سازمان بیانیه صادر می کنند برای اولین بار است که نامشان را می خوانیم و می شنویم و این که از نمونه و موارد مشابه به آن در هیچ صنف و دسته ای در ایران یافت نمی شود و البته مسلم است این عناوین ویژه این انتخابات است و پس از انتخابات نیز فراموش می شود و تا انتخابات آینده که عناوین دیگری ساخته شود به بوته فراموشی سپرده می شود .
چیزی که بر هیچ اندیشه مستقلی پوشیده نیست آن است که سازمان در طول دوران حیات خود هیچگاه نخواسته است وقایع و رویدادها را خارج از چارچوب ذهنی خود مرور کند و این که سازمان آغاز و انجام یک پدیده را با معادلات ذهنی خود تفسیر و بررسی کند ، نیز امری تازه نیست و تا زمان اضمحلال کامل سازمان این امر همچنان ادامه خواهد داشت .
