رجوی ناکام در خدمت صدام متجاوز

انقلاب اسلامي ايران در حالي به پيروزی رسيد که مردم ايران در راه اين پيروزی با هيچ انديشه و رای خارجی ائتلافی نکردند و به تنهايی با گسستن بندهای سلطنتی رژيم پهلوی تاريخ يکی از پرفراز ونشيب ترين انقلابهای جهان را رقم زد است . پيروزی اين انقلاب يعنی کوتاه شدن دست امريکا و برخی کشورهای هم پيمان آن از منابع و ثروت های بی کران خدادادی ملت ايران و اين به معنی زوال سياسی امريکا در ايران نيز بود ، آنهم ايرانی که به اصطلاح ژاندارم بود !؟ کار پردازان و دستگاه سياست خارجی غرب به رهبری امريکا پس از تبادل نظر و بررسی های زياد - با توجه به نو پا بودن اين انقلاب – رای بر نابودی اين خيزش مردمی دادند و بهترين بهانه برای شروع جنگی ناجوان مردانه وجود اختلافات مرزی ايران و عراق بود تا به این سيله تارو پود اين انقلاب توسط صدام از هم گسسته شود . و برای اين امر همه ی ابزارها و نيروهای جهان غرب به خدمت گرفته شد . 31 شهريور ماه 1359 که جنگنده های عراقی به ايران حمله کردند 2سال 4 ماه و 8 روز از انقلاب اسلامی ايران گذشته بود و اين انقلاب برای نبردی اينچنين نا برابر بسيار جوان و بی تجربه بود . کمی بعد از زمان پيروزی انقلاب اسلامی ايران صدام به طرز جنون آميزی شروع به تهيه ابزار و ادوات جنگی نمود ، بگونه ای که خريدهای فراوان وی را می توان دليل بسيار محکمی برای آغاز يک جنگ تلقی کرد . با حمله ی هواپيماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير توسط صدام در جلوی دوربين تلويزيون عراق جنگ آغاز گردید.

اولين قعطنامه ای که شورای امينت در اين خصوصی صادر کرد با توجه به آشکار بودن شروع جنگ توسط عراق ، هيچ اشاره ای به اين قضيه نداشت و صرفا برای توجيه وظيفه شورای امنيت صادر شده بود . در قطنامه 479 شورای امنيت که در تاريخ سوم مهر ماه 1359 صادر شد شورای امنيت هيچ اشاره ای به متجاوز و آغازگر جنگ بودن عراق نکرد و دو طرف را به يک اندازه مورد خطاب قرار داد . و کمترين فکر و انديشه حسابگری در آن روزگار گمان نمی برد ايران بتواند در مقابل تهاجمی به آن شدت و عمل مقاومت کند و دوام بياورد و داغ فتح 3 روزه تهران را بر دل صدام باقی بگذارد . پس از مدت کوتاهی از شروع جنگ ورق به نفع ايران برگشت و نيروهای ايرانی توانستند به پيروزی های بسياری دست يابند . اوج اين پيروزی ها را می تئوان در عمليات بيت المقدس دانست که منجر به باز پس گيری خرمشهر از دست عراق شد و آنجا بود که شورای امنيت سکوت 21 ماه و 15 روزه خود را نسبت به تجاوز عراق شکست و قطعنامه 514 را درباره پايان دادن جنگ در 12 ژوئن 1982 (21تير 61 ) صادر نمود .

Mersad Leed

با تمام کمکهای با واسطه و بی واسطه آمريکا و هم پيمانانش و نيز کشورهای حوزه خليج فارس ، اين نيروهای ايرانی بودند که به پيروزی های گسترده دست يافتند و اين روال تقريبا با برتری ايران در جنگ ادامه داشت تا جائی که امريکا برای پذيرش قطعنامه آتش بس توسط ايران به اقداماتی دست زد که می توان به شناسايی نقاط و کشورهای تامين کننده سلاح ايران و مسدود کردن آن ، تلاش گسترده برای جلوگیری از فروش نفت ايران و نيز پائين آوردن قيمت نفت جهت ضربه اقتصاد ايران اشاره کرد . در طول 8 سال جنگ تحميلی شورای امنيت سازمان ملل در بيانيه های خود جنگ ايران وعراق را تجاوز تلقی نکرد بلکه از آن به عنوان " برخورد" و "منازعه" که به درگيری های پايين تر از تجاوز اطلاق می شود نام برد . تکرار اين رويه در قطعنامه ها و بيانيه های شورای امنيت باعث شد تا صدام حسين دراستفاده از تسليحات پيشرفته و حتی شيميايی به رغم ممنوعيت آن گستاخ تر شود . با استفاده عراق از سلاح شيميايی ، ايران به سازمان ملل شکايت کرد و در پی تاييد هيات اعزامی سازمان ملل به منطقه درگيری ميان ايران و عراق مبنی بر کاربرد سلاح شيميايی توسط عراق خاوير پرز دکوئيار دبير کل وقت سازمان ملل گزارش هيات را به شورای امنيت داد و شورا ضمن صدور بيانيه ای در 30 مارس 1984 ( 10/1/63 ) بدون ذکر نام کشور عراق ، کاربرد سلاح شيميايی را برای اولين بار در جنگ ايران و عراق به شدت محکوم کرد و حقيقت اين که در جنگ تجاوز گرانه _ به شهادت تلويزيون BBC _صدام 200 بار از سلاح شيميايی استفاده کرد. همانطور که گفته شد امريکا برای وادار کردن ايران به پذيرش قطعنامه آتش بس اقدامات گسترده ای را انجام داد و در مقطع پايان جنگ خود نيز وارد ميدان شد . از زمان شروع جنگ عراق بر عليه ايران شورای امنيت 15 قطعنامه صادر کرد که مهمترين آنها قطعنامه 598 بود . 29 تير ماه 1366 شورای امنيت قطعنامه 598 را به اتفاق آرا تصويب کرد تا به ايران جهت پذيرش آن فشار آورد و علت مخالفت ايران با قطنامه 10 ماده ای آتش بس عمدتا مربوط به نواقصی بود که از نظر اين کشور هيچ اشاره ای به معرفی آغازگر جنگ و همچنين به موضوع غرامتهای ناشی از تحميل جنگ به ايران نداشت اما سرانجام ايران قطعنامه را در تير ماه 67 پذيرفت . با صدور قطعنامه 598 در سال 1987 قرار شد کميته ای در سازمان ملل تشکيل شده و مقصر جنگ و ميزان خسارت تعيين و صندوق بين المللی برای کمک به خسارت ديدگان جنگ ايران و عراق تشکيل شود اما هيچ گاه اين موارد شکل نگرفت اين در حالی است که در پی جنگ چند ماهه عراق عليه کويت در سال 1991 کميسيونی تحت عنوان کميسيون غرامت (UNCC ) در سازمان ملل شکل گرفت که عراق را موظف کرد از محل درآمد فروش نفت غرامت خسارات مردم و دولت کويت را بپردازد که اين کميسيون همچنان فعال است.

بر هيچ انديشه آزاد و مستقل و حتي بر سران و دولت مردان آمريکا – حاميان اول صدام در آن مقطع – پوشيده نيست که صدام آغاز گر و متجاوز اين جنگ بود اما در آن مقطع هيچ کس بنا به مصلحت سنجي غرب نمي توانست اين مساله را اعتراف کند.اما زمان به گونه ای گذشت که خاوير پرزدکوئيار دبير کل وقت سازمان ملل در آخرين ماموريت خويش قبل ازسپردن دستگاه عريض و طويل سازمان به پتروس غالي به ايران سفر کرد و رسما عراق را متجاوز جنگ 8 ساله معرفي کرد . وی در زمان اعلام اين مطلب که عراق آغازگر جنگ تحميلي بوده است در سخنان مهمي گفت : (اين که توضيحات عراق از نظر جامعه بين المللي کافي و قابل قبول نيست امری است مسلم .به همين ترتيب واقعه مورد بحث در تخلفاتي که به آنها اشاره شد حمله 22 دسامبر 1980 عليه ايران است که نه تحت منشور سازمان ملل متحد و نه با هيچ قانون و قاعده شناخته شده حقوق بين الملل و نه با هيچ اصول اخلاقي جهاني قابل توجيه نبوده و مستوجب مسووليت و منازعه است . حتي پيش از آغاز درگيری اگر اقداماتي از جانب ايران در خاک عراق صورت گرفته باز هم تخطي و تجاوز به ايران را توجيه نکرده است.)

اما در طول اين جنگ از زمان شروع تا پايان بايد اشاره هايي نيز به چگونگي و ميزان خيانتهای سازمان مجاهدين به ملت ايران داشته باشيم. تحليلهاي ابتدائي سازمان اين بود که جنگ پايه های اجتماعي نظام حکومتي ايران را سست خواهد کرد . رجوی فاز مسلحانه بر عليه مردم را در 30 خرداد 1360 آغاز کرد تا به گفته خودش در طرحي شش ماهه رژيم را سرنگون کند . سازمان پس از ناکامی در این شورش وارد کردستان شد و اندک زمانی پس از آن ، رجوی تا انتهای خط خیانت رفت و از سویی رسماً با صدام قرار داد همکاری امضاء نمود و از سوی دیگر نیروهایش را به قلب جبهه عراق فرستاد تا در خدمت ماشین جنگی صدام قرار گیرند و پروسه بي سرانجام خود را با جاسوسي برای رژيم بعث عراق آغازکند.از آن زمان رجوی به گفته خود تمام توان خود را در راه خدمت به (سيد الرئيس ) صدام گذاشت و از هيچ خدمتي برای صدام در راه جنگ با ايران مضايقه نکرد . از جاسوسي مرزی و نفوذ در خاک ميهنمان و شناسائي نقاط استراتژيک گرفته تا ارائه اسناد بسيار مهم در خصوصي ميزان توان و قدرت ارتش ايران و حتي ايجاد خط مستقيم نبرد با نيروهای ايراني در عمليات مرصاد (فروغ جاويدان ) که البته همراه با فضاحت و شکست همه جانبه بود.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29