1.بنا بر اخبار منتشر شده، در هنگام برگزاری اجلاس جی 20 در آرژانتین، اقامتگاه ولیعهد سعودی در شهر بوینس آیرس، از شدت به کارگیری نیروهای امنیتی (استفاده از یک یگان زرهی و به همراه چهار خودروی زرهی) همانند پادگان‌های نظامی شده بود و وضعیت سفارت عربستان در این کشور نیز دسته کمی از این وضعیت نداشت. ولیعهد سعودی که به واسطه تولید تروریسم دولتی (حمله به یمن، کشتار افراد غیرنظامی، قتل مخالفان به طرق مختلف و از جمله قتل خاشقچی) از سوی یکی از رسانه‌های آرژانتینی با عبارت «سلام آقای اره» مورد استقبال قرار گرفته بود، همانند دیگر سفرهای ناموفق دوره‌ای خود با چالش مشروعیت بسیاری در آرژانتین مواجه بود. سران کشورهای مختلف در عین اینکه به سرمایه و هزینه‌کردهای سعودی در کشورشان نیاز دارند اما از یک سو برای گرفتن عکس یادگاری با وی نیز با تردید و مشورت بسیار عمل می‌کردند زیرا بدنامی ولیعهد سعودی از یک سو و فشار افکار عمومی مردم این کشورها باعث خواهد شد تا رهبران دیدار کننده با وی، پس از بازگشت به کشورهایشان حداقل مورد بازخواست و سرزنش رسانه‌های کشورشان قرار گیرند. از سویی دیگر قبل از دیدار با بن سلمان، مدیر اجرایی سازمان دیدبان حقوق بشر که سازمان مطبوعش بر خواستار تعقیب قضایی ولیعهد عربستان شده است از چهره‌های حاضر در این اجلاس خواسته بود در دیدار با بن سلمان احتیاط کنند.
2.هر چند قیاس مریم رجوی با بن‌سلمان به لحاظ اهمیت، قیاسی همانند فیل و فنجان است اما به هر حال تشابهاتی در این قیاس وجود دارد. برخی سیاستمداران اروپایی و آمریکایی در عین اینکه با پول‌های فراوان مریم رجوی، در میتینگ‌های اجاره‌ای او شرکت می‌کنند اما زمانی که قرار بر انتخاب وطن جدید! برای فرقه رجوی می‌رسد، از ترس نکوهش شدید افکار عمومی کشورهایشان حاضر نیستند حتی حضور در کشورشان را به بقایای فرقه رجوی تعارف کنند. نمونه این موارد را می‌توان در بسیاری از سیاسیون آمریکایی، انگلیسی و حتی صهیونیستی یافت که اگرچه کمتر از چند ده هزار دلار برای حضور در این مراسم‌ها دریافت نمی‌کنند اما به هیچ عنوان حاضر به پذیرش این فرقه در کشورشان نیستند.
3.جدا از آنکه خبر دو سال قبل «ماجد زهیر شنتاف» در مورد اعلام ازدواج مریم رجوی با ترکی فیصل «رییس سابق سازمان جاسوسی عربستان سعودی» درست یا غلط باشد، نمی‌توان چشم را بر روی سابقه آغوش باز مریم رجوی برای پیشبرد اهداف فرقه تروریستی‌اش بست. سوابق گذشته مریم رجوی نشان می‌دهد او نه به اجبار مسعود رجوی بلکه به میل و اراده خود از مهدی ابریشم‌چی جدا و سه روز بعد با مسعود رجوی ازدواج کرد تا به زعم مسعود و خود، با این ازدواج ایدئولوژیک، دوام و قوام این فرقه را تضمین کند. اظهارات دو سال قبل این نویسنده عراقی در مورد ازدواج مریم رجوی با ترکی فیصل را اگر آمیخته به غلو بدانیم، قطعا نمی‌توان از رابطه نامشروعی که وی از آن پرده برداشته و خبر از حضور 10 روزه مریم رجوی بدون هیچ کدام از همراهان در کشتی تفریحی ترکی فیصل داده بود، به سادگی گذشت. همین امر البته با اعتراض بسیار شدید برخی سران فرقه رجوی مواجه شد که در ادامه آنها از سیستم سرکردگی رجوی کنار گذاشته شدند. البته نویسنده عراقی سابقه این رابطه را مربوط به دو سال و نیم قبل از آن اعلام کرده بود. قطعا مریم رجوی در سن و سالی که دارد، بیشتر از آنکه هدفش تن فروشی و عشوه‌گری برای ترکی فیصل باشد، به چشم اندازهای آینده و تأمین آتی فرقه‌اش نظر داشته است؛ اقدامی که البته با پیگیری‌های ترکی فیصل و پاسخ مثبت عربستان نیز مواجه شده است تا در یک بازی چند سربرد،هم ترکی فیصل به نوایی از مریم رسیده باشد، هم عربستان یک اپوزیسیون ایرانی را با خود همراه کرده باشد و هم مریم رجوی بخشی از معاش آتی فرقه‌اش را تضمین کرده باشد.
4.رژیم صهیونیستی پس از غصب بخش‌های زیادی از سرزمین فلسطین از ابزار زنان جاسوس برای تثبیت خود استفاده کرد. این ابزار در سال‌های اولیه بسیار جدی‌تر بود و در حال حاضر نیز بنا بر نیاز از آن استفاده می‌شود. آنها بطور عمده از زنانی جذاب در عملیاتی به نام «عملیات عسل» استفاده می‌کنند که عملکرد آنها بطور خلاصه نزدیک شدن به هدف، طنازی و درنهایت تن‌فروشی به سوژه‌های مورد نظر برای کسب اطلاعات جهت اهداف رژیم اسرائیل بود. «تزیپی لیونی» وزیر امور خارجه اسبق رژیم اسرائیل از جمله همین جاسوسان بود که در کارنامه خود امیر سابق و نخست وزیر سابق و بسیاری دیگر از چهره‌های عرب را از طریق برقراری رابطه جنسی با خود کرد. «شولا کوهن» نیز از جمله همان جاسوسان زن اسرائیلی بود که برای تن‌فروشی با هدف اغفال دشمنان، مجوزهای شرعی را هم از برخی خاخام‌های این رژیم دریافت کرده بود و به دنبال آن تعداد زیادی از سران عرب در اروپا را با خود همراه ساخته بود و حالا مریم رجوی که جلوی دوربین با هیچ مرد سیاستمدار خارجی دست نمی‌دهد، هیچ ابایی ندارد در دیدارهای دوستانه دست آنها را به گرمی بفشارد و حتی در صورت لزوم 10 روزی را هم با آنها در کشتی تفریحی خلوت کند. هر چه باشد او نیز به مانند سران اسرائیل تن فروشی را راهبردی برای توسعه و گذران امور فرقه‌اش می‌داند.
