بر فراز قله عرفان

عرفات ، صحرایی به پهنه عرفان ، موقعی برای انس جان انسان با معبودش ، زمانی برای نیایش در روز عرفه .

در نقطه ای از این صحرای ملکوتی شخصی در دامنه کوهی به حالت نیایش در آمده ، دل در ملکوت ، دست ها به سوی آسمان ، چشم به آفاق بی کران ، گاهی تبسمی از ابتهاج بر لبانش و گاهی دانه هایی از اشک شوق در چشمانش .

آمده است تا غربت وحشتناک حاکم را به الفتی مهرانگیز مبدل سازد ، او در این نیایش راههای اتصال به اشعه ملکوتی را در ارتباط چهارگانه ( ارتباط انسان با خویشتن ، با خدا ، با جهان هستی و با هم نوع خود ) برای بشریت بیان می کند و در عین حال با این نیایش منطقی ترین و واقعی ترین رابطه انسان را با خدای خویش توضیح می دهد .

آری این نیایش کننده " حسین بن علی (ع) " است که با خضوع و خشوع روی به کعبه ، دست به دعا دارد و اینگونه می خواند : ﴿ الحمدالله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع ، سپاس خداوندی راست که هیچ قدرتی نتواند فرمان نافذش را دفع کند و از عطایش جلوگیری نماید.﴾

 

 

Arafe

 

امام پس از حمد و ثنای پروردگار عالمیان به ذکر نعم ارزانی داشته بر بندگانش حتی قبل از خلقت ، پرداخته و به فضل و صنع الهی و ربوبیت حضرت حق و رجوع به سویش اقرار می نماید : ﴿ اللهم انی ارغب الیک ﴾ سپس می فرماید :

" و افاضات ربانی تو ای فیاض مطلق همچنان ادامه داشت تا خلقت اصلی ام تکمیل و نیروهای جسم و جانم اعتدال خود را یافت ، از این هنگام بود که برای انتخاب طرق " حیات طیبه " با دلیل و حجت روشنگر الزامم فرمودی تا در کج راهه های هوا و هوس و نادانی های ظلمانی سردرگم نگردم ."

آدمی برای رسیدن به حیات طیبه هیچ دستاویزی به جز فضل و توفیق الهی و عبادت او با بهره مندی از ادله پیامبران خدا ندارد و اینها به مثابه چراغی روشن او را از تاریکی مسیر سراسر فراز و نشیب زندگی مصون داشته و از سقوط در دره های هوی و هوس و منیت محفوظ می دارد .

چه بسیارند آنانی که مطلع راه، را درست و سریع طی نموده ، اما با خودفریبی و لجاجت فرجام مذمومی را برای خود رقم زده اند ، از این روست که در فرهنگ دعا و نیایش " عاقبت به خیر شدن " از اهم خواسته هاست .

امام در فرازی دیگر می فرماید : " خداوندا ! کسی که نیکوئی هایش زشت است چگونه بدیهای او ناشایست نخواهد بود ؟! "

تمایلات نفسانی ما حرکات و سکنات ما را پسندیده جلوه می دهد ، کردارهایی را انجام داده و آنها را با قیافه زیبا و خوشایند به دیگران حتی گاهی خودمان هم جلوه گر می سازیم . حقیقت آن است که خود را فریب داده و در سراشیبی پستی سقوط نموده ایم .

" خدایا ! کسی که غیر از تو را عوض از تو گرفت مأیوس گشت و کسی که غیر از تو را از موجودات متغیر جستجو نمود ، خسارت برد ." صورت های رنگین و فریب های جهان هستی ، دمی چند ما را به خود جلب می کند ، آنگاه صورت جالب تری ، نقش اولی را از روح ما محو نموده و به جای آن ما را به خود می کشاند .

همه فریب ها و خودسری ها و بازی های کودکانه یک علت بیشتر ندارد ، آن هم خود پرستی است ، خداوندا ! عنایتی فرما و ما را به خود بشناسان . شأن ما چیست ؟ موقعیت واقعی ما در جهان هستی کدام است ؟ این خود پرستی و خود فریبی است که ما را به دگر پرستی و تسلیم محض غیر خدا سوق داده است ، آن هم موجودی که خود سراپا نیاز است ، محتاج و درمانده ، امیر هوی و هوس ، در دام پست و مقام و ثروت .

حسین بن علی (ع) چه زیبا زمزمه می کند : " خداوندا ! چگونه با این موجودات که در وجود خود نیازمندتر می باشند به سوی تو راهی بیابم ؟ " بی تردید انسان با فیض وجود عقل و دانش و اخلاق که معبودش در کالبدش به ودیعه نهاده دیگر نیازی به نیازمند مستمند ندارد .

با این مرکب ، توقف و نظاره و سیاحت در تصورات و تخیلات و توهمات ناچیز می شود ، از این رو حضرت ندا سر می دهد : " و خدای من ! تماشا و تردد من در نمودهای جهان هستی مقصدم را که زیارت بارگاه توست دور می سازد ، توفیقت را شامل حالم فرما تا با انجام وظیفه و خدمت به سوی تو رهسپار شوم . "

" خدایا ! کسی که حقایقش مجرد ادعاست ، چگونه ادعای او ادعا نخواهد بود ؟ " پروردگارا ! عمری با حقیقت نماها سپری کرده ام و هر زمان برای جستن حقیقت ادعاها مترصد شدم غیر از تمایلات و هوی و هوس نفسانی و رنگ و لعاب دنیوی مدرکی دستگیرم نشده است ، هر چند که گاهی نیز نارسایی مغز و یا قصور شعورم علت آن بوده است ."

" چگونه آرزوهایم با نومیدی رو به رو خواهد گشت ؟ در صورتی که این آرزوها رهسپار کوی تو می باشند . پروردگارا ! آرزوها مزایای جهان مادی به سرازیری سقوط می کشاند ، عشق به جاه و مقام ، ثروت و شخصیت دنیوی فطرتم را می آلاید ، اما آرزوهای روحی ام به هر شکل که نمودار گردند به سوی توی روی می آورند ."

" چرا احوال و شئون من نیکو نباشد ؟ در صورتی که قوام آنها با توست " اگر بدانیم " من " پیوسته و وابسته به جمال و جلال خداوندگار است و بدون او هیچ است ، همین مختصر کافی است که متوجه باشیم تمام لحظات زندگی ما از او بوده و خیال استقلال ، طغیان و ظلم و جنایت ناشی از غره گشتن به " من " خویشتن ، غیر از آن که ما را از تعقل صحیح و اخلاق صواب باز بدارد ، نتیجه ای در بر ندارد .

در این صورت مثل انسان ، مثل آن موری است که وقتی روی برگ کاهی بر کفی آب جوی سوار بود خود را کسی پنداشته و مرد کشتیبان بر دریایی عظیم تصور می کرد . به راستی چگونه ممکن است آدمی که همه چیز او از خالق هستی است او را نمی بیند ، از بامدادان تا شبگیر ظلمانی ، دیدگان او بر این صحنه بی کران طبیعت باز است ، اشکال و الوان را می بیند ، کوچک و بزرگ و زشت و زیباها را نظاره می کند ، پس چرا " او " را مشاهده نکنیم .

سید شهیدان با چشمانی اشک بار چنین می گوید که : " کور است آن چشم که نظارت تو را بر خود درک نمی کند " ای روشنایی بخش دیده ها ! نوری فرا راه این چشمان خیره برافشان تا نظارت تو را بر تمام کائنات درک کنم ، چرا که اگر فهم احاطه وجودی تو نباشد ، افعالم نام " اشرف موجودات " را از جسم و جانم می زداید و آن گاه است که چشم بسته هر کاری را از انجام داده و آن را با نام و نشان از تو و احکام تو موجه می نمایم .

آری ، این بنده شایسته خدا ، حسین بن علی (ع) است که با آن همه شوکت و مقام این جملات را بر زبان می آورد ، زنهار ! مبادا پیروانش بشنوند و به گوش نگیرند ، مبادا این کلمات را ببینند و خویش را منطبق نسازند ، اوست که می گوید : ﴿ و او قفنی عن مراکز اضطراری خداوندا ! مرا به نقاط اضطرارم آگاه فرما . ﴾

با اهمیت ترین نقطه نادانی ما که باعث محرومیت از تکامل مادی و معنوی ما می باشد ، همین است که ما غالباً نمی توانیم مواقع اختیار را از نقاط اضطرار تشخیص بدهیم و یا آن چنان که بایستی نمی توانیم مشخص نماییم .

به حقیقت این مسئله مشکل ترین مسائل روانی ما می باشد و جای تردید نیست که ما هر مقدار بتوانیم کارها را از روی اختیار انجام بدهیم ، آن مقدار دارای تعالی بوده و استقلال روانی خواهیم داشت ، لذا این جمله از نیایش یکی از با عظمت ترین جملات حکمت و عرفان می باشد .

مسئلت ما از درگاه خداوند این است که ما را به تشخیص تمامی موقعیت های روانی خود موفق بدارد تا اختیار را از اضطرار باز شناسیم . در واقع جایگاه اعتلا و یا سقوط همان موقع است که ما اختیار داریم ، در این نقطه ما دارای شخصیت انسانی عالی می باشیم و با همین اختیارات که ما به پست تر از درجه حیوانی سقوط می کنیم .

و نیز می دانیم مشعل ظریف حساس اختیار در مقابل تند بادهای حوادث درونی و برونی تاب مقاومت ندارد ، رودخانه دائم الجریان روح ما در اغلب اوقات گل آلود و تیره و مکدر است . پس ای خدای جهان هستی ، ای دانای آشکار و نهان ، ای ناظر مطلق بر امواج طوفان های روحی ما ، قدرت و نیروی تمیز به ما عطا فرما تا در شناخت اضطرار و اختیار متحیر نشویم و " من " را در باد پای عوامل اجبار رها نکنیم .

امام حسین (ع) در واپسین لحظات روز عرفه و در آخرین فرازهای نیایش خود ، حق سخن را ادا می کند و می فرماید : ﴿ ماذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک ! خدایا ! کسی که تو را از دست داده چه به دست آورده و کسی که تو را پیدا کرد ، چه از دست داده است ؟ ! ﴾ ثروت و شهرت و مقام و رسیدن به هر گونه آمال و آرزوها و پیروزی به عوامل مزاحم و اشباع غرایز به طور عموم و شخصیت و همه اینها برای ما جالب و با اهمیت است .

ای خدای مهربان و دانا ! کسی که تو را دارد همه چیز را در گرو تو دانسته و آنها را برای رسیدن به تو می خواهد از این رو همه چیز را داراست ، اما کسی که تو را از دست داده فاقد همه چیز است و هیچ چیز برایش سودمند نخواهد بود .

﴿ انک علی کل شیءٍ قدیر و الحمدالله وحده ، خداوندا ! تویی توانا بر همه چیز و ستایش از آن توست که خداوند یگانه بی همتایی . ﴾


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31