از "سردار سلیمانی" تا "شهید سلیمانی"

14011014211626296267827910

"چرا برخی از شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، عکس، اسم و کامنت‌‌های مربوط به حاج قاسم سلیمانی را همچنان حذف و سانسور می‌کنند؟"

ما در جنگ ترکیبی (شناختی/ادراکی) بسیار وسیع و برنامه‌ریزی شده قرار گرفته‌ایم که دشمن به راحتی قادر گشته حقیقت را پنهان و مجاز را آشکار کند. سیاهی را سفید، و روز را شب نشان دهد تا ذهن مخاطب را آنگونه که می‌خواهد جهت دهد و به اصطلاح روایتگری کند، لذا برای تبیین این موضوع بایستی شخصیت حاج قاسم سلیمانی را در دو قالب به تصویر بکشیم.

یکی با عنوان "سردار سلیمانی" قبل از 13 دی 1398

تقوا و توکل، دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی، سادگی و اخلاص، حُجب و غیرت، شهامت، آزادگی و بی‌پروایی، قاطعیت و متانت، مناعت طبع و عزت نفس، تواضع و فروتنی، دلدادگی و تدبیر، دردمندی، صداقت در قول و عمل و از همه مهم‌تر پیروی از دستورات دین، پایبندی به آرمان و تبعیت راستین از ولی امر مسلمین از جمله خصوصیات برجسته‌ای است که سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به بنده‌‌ای ممتاز در پیشگاه حق و اسطوره در زمان مبدل ساخت که رعشه بر اندام جبهه عبری؛ عربی و غربی و فرزند نامشروع آنها یعنی جریان تروریستی جبهه النصره و جریان تروریستی- تکفیری داعش و الباقی اوباش انداخته و خواب را بر آنها حرام کرده بود و برای همین از لبنان تا سوریه تا عراق تا یمن و تا افغانستان دنبال حذف او بودند تا بتوانند نقشه های شوم خود را مطابق آنچه که خاورمیانه بزرگ می خواندند پیاده کنند.

دوم، "شهید سلیمانی" بعد از 13 دی 1398

در زمانه‌ای که خرده گفتمانِ فردای آینده فردای مذاکره هست، نه فردای موشک، دنبال جای پایی در جهان خیالی خود بود، سردار ما را با موشک زدند تا به خوش باوران داخلی ثابت کنند که «منطقنا منطق السیف» ابوسفیان را پاس می‌دارند چون از تبار قبیله شیطانند.

حال سوال این است سردار سلیمانی خطرش برای جبهه کفر بیشتر بود یا شهید سلیمانی؟

با مقدمه بسیار مختصری که بیان شد و این اوصاف، بدیهی است که شهید سلیمانی، چراکه دنیای مستکبرین بعد از شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس، نه تنها امن‌تر نشده بلکه ناامن‌تر نیز شده است.

اقدام ننگین و شرم‌آور صهیونیسم بین‌الملل در ترور ناجوانمردانه حاج قاسم و ابو‌ مهدی المهندس مصداق آیه شریفه: «یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَاللهِ بِاَفواهِهِم وَ اللهُ مُتِّمُ بِنورِهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرون» هست.

امروز می‌بینند چه خطای استراتژیکی مرتکب شده‌اند و حاج قاسم ما ملک سلیمان را تسخیر کرده و آوازه او جهانی شده و در دل تک تک آزاد مردان و آزاد زنان عالم که دل در گرو عدالت، امنیت، انسانیت و حریت دارند نفوذ کرده و به‌خاطر همین امپراطوری رسانه‌ای فرزندان ابلیس مجبور هستند برای کاهش تأثیرات عمیق این نفوذ معنوی، اسم سلیمانی را از صفحات مجازی حذف کنند اما اینکه با رسم او چه کنند درمانده‌اند. مانده‌اند که جسم سردار تدفین شد، اما اندیشه او تکثیر شد و این همان است که رهبر فرزانه انقلاب در توصیف مالک اشتر خود؛ او را مکتب سلیمانی خطاب فرمودند: آیا می‌توانند مکتب را از بین ببرند؟

مکتب او گفتمانی گردید که زنجیر اسارت و بردگی برآمده از اندیشه استبداد و استکبار را در میدان مبارزه نرم نیز از پای ذهنیت مسخ شده ملت ها پاره کرده و با تلنگری از جنس خودآگاهی، نور روشن و حیات‌بخش اسلام ناب را بر مردمک چشمان خواب آلوده جامعه بشری تاباند، تا در گام دوم انقلاب اسلامی، مقدمات ظهور منجی غایب حضرت صاحب الزمان(عج) فراهم شود.

آری! حاج قاسم روزی که شهید شد، متولد شد و این رازی بود که خود گفته بود «شرط شهید شدن، شهید بودن است.»

حال باید پرسید حاج قاسم قبل از شهادتش در جهان شناخته‌تر بود یا بعد از شهادتش؟ پاسخ روشن است .

آری! شهادت حاج قاسم پایان راهش نبود بلکه آغاز مکتبش بود؛ مکتبی که در آن دنبال مرگ سرخ بود تا ظهور سبز را نشان‌مان دهد.

دنیای استکبار باید بداند و قطعاً می‌داند شهادت او امروز و در گام دوم انقلاب اسلامی، فصل جدیدی را و البته سخت‌تر و استوارتر پیش آنها گشوده است

آری! این جنگ ادراکی‌ست که ترامپ شروع کرد و روح و اندیشه سلیمانی آن را ادامه می‌دهد؛ چه فتح الفتوحی کردی حاج قاسم!

آنگاه که ما در خواب راحت بودیم حاج‌قاسم در نیمه‌های شب بیدار بود، اما نه در طواف کعبه بلکه در طواف دل‌های مضطرب و نگران و مجروح مردم گرفتار که به امید بیداری او احساس امنیت می‌کردند، گمشده خود را که همانا مرگ سرخ بود و سال‌ها از دفاع مقدس تا جبهه مدافعان حرم دنبالش بود در آغوش کشید و باز هم فتح الفتوح کرد.

سردار گفت: ما ملت امام حسینیم و زمزمه کرد:

رقص جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند

و چه نیکو سخنی گفت که «جمهوری اسلامی حرم است» ما هم می‌گوییم برای حرمی که پناه مظلومان عالم است یک جان که سهل است هزاران جان، فدایش می‌کنیم

حاج قاسم گفت: والله والله والله از شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی، دلی و حقیقی ما با این رهبر حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به‌دست گرفته است؛ پس قسم می‌دهیم تو را به اسمت قاسم که دعایمان کنی عاقبت بخیر گردیم کما اینکه خود عاقبت بخیر شدی.

هِیهات مِنَّ الذِلَّه


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31